شکر خداوند که باز هم فرصتی دیگر داریم برای دعا، شفاعت و طلبیدن برکت در نام قدوس عیسی مسیح از تو ای خدای قدوس برای نقاط مختلف کشورمان ایران. شاید این جمله «فرصتی دیگر» تکراری به نظر بیاید ولی بهتر از این جملهای در ذهن نداریم، زیرا این تو هستی که این فرصتها را در اختیار ما قرار دادهای تا بتوانیم از تو پر شده و محبت و رحمت تو را ای خداوندم به دیگران منتقل کنیم؛ رحمت و محبتی که نمیتوان برای آن حد و مرزی قرار داد و با فیضی که تو جاری ساختی و عدالتی که بر یگانه فرزندت عیسی مسیح بجا آوردی میتوانیم محبت تو را بچشیم و درک کنیم؛ و البته که ما از درک تمامیت آن محبت و رحمت عاجزیم ولی ایمان داریم که تا حد کفایت بر ما آشکار ساختهای تا به تو ایمان آوریم و نجات را تنها در نام قدوس تو دریافت کنیم.
خداوندم ای پدر آسمانی تو را میخوانیم… تو ای خدای متعال پدر سرمدی، این بار منطقهای دیگر از این سرزمین را به حضورت میآوریم؛ «آشتیان»؛ اسمی که نام نهادند به معنای مکان معبد «جایگاه تقدیم قربانی». باشد که قلب تکبهتک مردمان و میهمانان این شهر معبد تو باشند و زمین و خاک آن برکت یافته تو باشند…؛ شهری کوچک اما میهمان نواز با تعداد بسیاری دانشجو و مسافر.
خداوندم آسمان این شهر را به حضورت میآوریم. بشکاف این آسمان را؛ نامی نیست بالاتر از نام تو در آسمان، به قدرت نامت آسمان این شهر را بشکاف و برکت بده، و لبهای مردمانش را به شکرگزاری باز کن تا به زبان و دل و جان فریاد بزنند که تو خداوند و پادشاهشان هستی…
شکر برای این خاک و شکر برای مردمانش…
خاک این شهر را از عمقهایش به حضور تو میآوریم چون نام تو بالاترین نام حتی در زیر زمین هم نیز هست؛ این خاک را برکت میدهیم به قدرت نام تو تا سرزمین صلح و سلامتی و راستی تو باشد و زمین نیکوی تو برکت یافته و مرتع سرسبز تو باشد. آرامش تو بر ذره ذره این شهر باشد و پادشاهی تو در کوچه به کوچه و کشتزارها و مراتع این شهر بیاید.
مردمانش را به حضورت بلند میکنیم چشمانشان را بگشا تا جلال تو را ببیند و تو را ای خدای حقیقی بشناسند و بدانند که تنها خدا تو هستی. گوشهایشان را بگشا تا صدای تو را بشنوند و به تو لبیک گویند. خداوندم باورهای دروغشان را با شمشیر حقیقت خودت بریده و آنها را از هر بند و اسارت آزاد گردان.
خداوندم ما ناپاک لب هستیم و تو قدوس، خون تو بهای رهایی ماست. صلح و سلامتی را بین تو و مردمان این شهر اعلام میکنیم. باشد که نور تو در قلب تکبهتک مردمان این شهر بتابد و روشنایی تو در قلب و جان و افکارشان بشود.
ای مسیحم که جان خودت را برای این صلح دادی، صلح تو بین خانوادهها و قومها و مردمان این شهر باشد.
خداوندا کلیساهای خودت را بنا کن، رشد بده و بارور ساز؛ خدایا باشد که قوت مردمان این شهر را برای ملکوت خودت بکارگیری و در ضعفهایشان قدرت و قوت تو دیده شود.
خداوندا رابطه عالی تو با آنها برقرار شود و باشد که این شهر، مردمانش، صنعت آن و میوهها و خوراکهایش در سراسر ایران تاثیرگزار نام تو باشد و مکاشفات عام تو که در همه چیز جاریست بر دلهایشان آشکار گردد.
خداوندم دانشگاهها، مدارس، ادارات و اصناف این شهر را به حضورت میآوریم و برکت تو را بر آنها اعلام میکنیم تا آنچه که هدایت و خواست و اراده توست به انجام رسد. شکر که ما را فرزند خواندی تا آزادانه به تخت فیضت نزدیک شویم و با قدرت خونت برکت را بر آسمان و زمین آشتیان و سرزمینهای اطرافش اعلام کنیم.
باور داریم که تو خدای حقیقی به سمت ما مایل شدی و صدای ما را میشنوی و اراده تو این است که همگان توبه و بازگشت کنند و بر طبق وعدهای که در کلامت گفتی هرگاه چیزی را در اراده تو بخواهیم ما را میشنوی و آنرا دریافت کردهایم. ما این درخواستها را دریافت شده میدانیم و در انتظار بلند شدن مبشران، شبانان، معلمان و خادمان تو از این سرزمین هستیم.
خداوندم هر مانعی که برای شناخت تو در این شهر است به قدرت نام قدوس تو فرو ریزد و راه تو هموار شود تا همه جلال تو را آشکارا ببینند و تو را ستایش کنند. جلال از آن توست تا ابدالآباد.
«این است اطمینانی که در حضور او داریم که هر گاه چیزی بر طبق أرادهی وی درخواست کنیم، ما را میشنود. و اگر میدانیم که هر آنچه از او درخواست کنیم ما را میشنود، پس اطمینان داریم که آنچه از او خواستهایم، دریافت کردهایم.» (رساله اول یوحنا ۵: ۱۴-۱۵)