شناسنامه فیلم:

«سرخپوست» فيلمي ساخته شده در سال 1397 به کارگرداني نيما جاويدي و تهيه کنندگي مجيد مطلبي مي‌باشد. در اين فيلم بازيگراني چون نويد محمدزاده، پريناز ايزديار، آتيلا پسياني، ستاره پسياني، ماني حقيقي و حبيب رضايي در آن به ايفاي نقش پرداخته‌اند.

خلاصه فیلم:

سال 1346، يک زندان قديمي در جنوب به دليل مجاورت با فرودگاهِ در حال توسعه‌ي شهر در حال تخليه است. سرگرد نعمت جاهد، رئيس زندان، به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانيان به زندان جديد هستند و در همين حين سرگرد از طرف مافوق خود مطلع مي‌گردد که ترفيع درجه گرفته و قرار است به زودي جايگزين خود او گردد. ديري نمي‌پايد که با يک خبر تلفني همه چيز در معرض تخريب قرار مي‌گيرد. آمار نشان دهنده اين است که يکي از زندانيان فرار کرده است…

سرخپوست داستان شخصي است که براي فرار از ناعدالتي که به وي روا شده است در يک زندان در حال تخريب مخفي گرديده به اميد اينکه پس از تخليه زندان و در حين تخريب بتواند از آنجا خارج شود و آزادي خود را بازيابد. زنداني که قرار است جاي خود را به باند فرودگاهي بدهد براي پرواز؛ درست نقطه مقابل اسارت. در اين جابجايي سرگرد جاهد را مي‌بينيم که با توجه به موقعيت شغلي جديدي که برايش مهيا شده سعي به انجام مسئوليت خود به صورت تمام و کمال دارد و حال با اين اتفاق تمام دنياي گذشته و آينده خود را در حال تخريب مي‌بيند؛ دنيايي که به ظاهر زيبا بوده ولي با اين اتفاق مي‌بينيم که او نيز خود در اسارت است.بسيار زندان‌هايي در درون ما وجود دارد که در آن هم خودمان را محبوس کرده‌ايم و هم ديگران را در گير و دار آن نگاه داشته‌ايم؛ سرگرد جاهد که به ظاهر رئيس زندان است خود نيز در اين زندان اسير است. زندانيِ قدرت و پيشرفت و در اين مسير از هر تلاشي براي حفظ و بقا در اين مسير فرو گذار نيست تا حدي که خود نيز به زنداني‌اي در آنجا مبدل گرديده است.

احمد زنداني فراري ملقب به سرخپوست در مسير رسيدن به عدالت خود نيز دست به کار شده است غافل از اينکه در اين مسير جان بسياري را به خطر مي‌اندازد و سياه کردن بدنش با واکس نشاني از فرو رفتن بيشتر وي در تاريکي است چراکه با اين کار جان همسر، فرزند، مددکار و حتي موقعيت‌هاي زندانبانان و مسئولين که در اين حکمي که به وي داده شده دست‌اندرکار نيستند را به خطر انداخته است.

و اما سوسن کريمي مددکار سرخپوست که براي نجات جان او از اعدام از هر اقدامي فرو گذار نيست. وي براي نجات جان او به درون زندان قدم گذاشت تا بتواند جان احمد را نجات بخشد. خودروي قرمز رنگ مددکار زندان نشاني از حيات و تازگي‌ست که در بيرون از زندان‌ها مهيا شده و انتظار ما را مي‌کشد.

انسان بر روي زمين براي خود زنداني ساخته بود و در اسارتهاي خود گم شده بود تا اينکه ناجي و مددکار ما دست به کار شد و به روي زمين آمد و با دادن جان خود بر روي صليب مسيري را فراهم ساخت تا ما بتوانيم از اسارتهايي که در آن محبوس شدهايم به واسطه وي نجات پيدا کنيم و حال که اين مسير فراهم است زمان آن رسيده که زندانها را تخريب و اجازه دهيم خداوند آنها را به باند فرودگاه مبدل سازد؛ باند پروازي که به ما و ديگران تازگي و حيات ميبخشد.

شما را به تماشاي اين فيلم خانوادگي زيبا دعوت مي‌کنيم و خواهان آنيم که برکات خود را با تحريريه ماهنامه اسميرنا از طريق راه‌هاي ارتباطي انتهاي مجله به اشتراک بگذاريد. همچنين پيشنهادات شما را در خصوص معرفي فيلم‌هاي ايراني و بررسي و ارائه در ماهنامه اسميرنا پذيراييم.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

ارتشی برای دعا
مجله فرهنگ و هنر شماره 58

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست