فرزندان، میراثی از جانب خداوند هستند و برکتی که خداوند به انسان عطا میکند. (مزامیر127: 3)
شکر برای میراثی که خداوند به خانوادهها میبخشد.
پدر آسمانی فرزندانش را به ما امانت بخشید، به نظر شما ما در مراقبت از آنها در کجای این راه هستیم؟
بیایید این صفحه را اینبار با شکرگزاری عمیق در قلبمان برای این فرزندان از خداوند شروع کنیم.
بلی شکر و سپاس ای خداوند که با هدیه دادن آنها به ما و بخشیدن رابطه و محبت بین خانواده، تصویری از عشقت را در قلبهایمان حک کردهای؛ رابطهای که در حضور تو وقتی به آن مینگریم عمیقاً یافت نشدنی و شیرین است.
در این شماره از مجله به تاثیر والدین بر روی فرزندان میپردازیم. با هم نگاهی به کلام خدا میاندازیم، تا با تابیدن نور آن به عملکردهایمان مسیر درست را تشخیص بدهیم و خودمان را تسلیم اراده خدا کنیم، تا او ما را رهبری و هدایت کند حتی در کوچکترین و جزئیتریین مسائل.
در ابتدا با نگاهی به زندگی شخصی خودمان میبینیم که چقدر جامعه، خانواده وگذشتگان بر ما تاثیر داشتهاند، همچون بادی به هر سو حرکت کردهایم. گاهی همشکل خانواده شده و در مسیرهای تکراری شکست و شکست را تجربه کردهایم و گاهی بر ضد آن ایستاده و در پس لجبازیها، برکتها را از دست دادهایم؛ به طور مثال فرزندی که در زندگی پدر و مادرش طلاق را تجربه کرده است، در بحرانها شاید او هم حتی راحتتر از والدینش تصمیم به طلاق را در ذهن خود بگیرد. چون آن را چشیده و راه حل بهتری از آن را نیز نیافته است و یا شاید بالعکس فرزند از ترس جداییها و شکستها تصمیم به ازدواج را یک اشتباه بپندارد و مسیر خود را با روشی متفاوت تغییر دهد. در هر شرایط میبینیم که انتخابها و عملکردهای ما در زندگی آیندگان تاثیر بسزایی دارد. همانطور که ما از گذشتگان خود تاثیر یافتهایم.
مطمئناً نمونههای بیشتری را شما بیاد خواهید آورد. بسیار خوشحال میشویم که از شما هم بشنویم.
در پس انتخاب امروزِ من و شما چه انگیزهای نهفته است؟ خودخواهیها، نگرانیها، فرار از مشکلات، خود را ثابت کردنها و…
بسیار موارد دیگری نیز میباشد که خودمان هم از آن غافلیم.
کلمات نقش خود را از دست داده و دست خوش فرهنگها شده وشکل جدیدی به خود گرفتهاند. با تمام توان میخواهیم والدینی بی-عیب و نقص باشیم و از هر آنچه داریم میگذریم تا برای فرزندمان بهترین را انجام داده باشیم؛ اما غافل از آنکه بدون الگو و رهبری خداوند از خودگذشتگیهای ما هم ثمری نخواهد داشت. امروزه عملکردهای ما در ظاهر بسیار فروتنانه و زیبا به نظر میرسد، اما در بطن خود چیزی جز ریا و خودخواهی را به ثمر نمیرساند. اینجاست که ما عجز خود را به آسمان بلند میکنیم و دست یاری دهنده خداوند را میطلبیم و او را پدر خطاب میکنیم تا از او الگوی مناسب را بگیریم. تا تبعه آسمان باشیم و نه همشکل این عصر تا ذهنمان نو شود و اراده او را تشخیص بدهیم ارادهای که نیکوست، کامل و پسندیده. (رومیان 2:12)
خداوند را سپاس باد! خوشا به حال کسیکه از خداوند میترسد و احکام او را با رغبت بجا میآورد. فرزندان او نیرومند میشوند و نسل او برکت خواهد یافت. خانوادهاش ثروتمند خواهد شد و او تا به ابد کامیاب خواهد بود. تاریکی برای آنانی که نیکوکار، بخشنده و عادل هستند، روشنایی خواهد گردید. کسیکه دلسوز و قرضدهنده باشد و کارهای خود را از روی عدل و انصاف انجام دهد، سعادتمند خواهد شد. شخص نیکو هرگز ناکام نخواهد شد و نام او همیشه به نیکی یاد خواهد شد. از خبر بد نخواهد ترسید، زیرا ایمان او قوی است و به خداوند اعتماد دارد. دل او استوار است و نخواهد ترسید و شکست دشمنانش را خواهد دید. او با سخاوت به نیازمندان میبخشد. و خیرخواهی او تا ابد باقی میماند و همیشه سربلند و با عزّت خواهد بود. شخص شریر این را میبیند و خشمگین میشود، حرص میخورد، و امیدش برای همیشه از بین میرود. (مزامیر112: 1-10)
همه زندگیها یک محور دارد. محور زندگی ما چیست؟ کافیست دقت کنیم ببینیم در طول روز صحبت ما در حول چه چیزی می-چرخد؟ مسائل و مشکلات را چطور نگاه میکنیم؟ آیا صحبتها با هر موضوعی به شکرگزاری ختم میشود و یا به غرغر و شکایت؟
خداوند در کجای زندگی ماست؟ سکان در دستانش است یا در گوشهای نظارهگر و ما اجازه دخالت به او نمیدهیم؟
چقدر زیبا کلام خدا برای راههای ما نور و روشناییست. پس جدا از هرآنچه تلخ و شیرین، درست و نادرست انجام دادهایم بیایید با هم نگاه خدا را به مسائل بشناسیم و خانهمان را بر روی اطمینان به او بنا کنیم. خدا ترسی شاید به ظاهر معنای زیبایی را نشان ندهد اما کلام خدا این را برای ما آشکار میکند که عشق خدا به ما چنان زیاد است که جان خود را برای ما فدا کرد و این ترس باید به احترام این عشق در قلب ما شکل بگیرد تا بسنجیم خشنودی او در چیست؟
وقتی رابطه ما با خداوند اتفاق بیافتد و حضور شیرین و امن او را تجربه کنیم در برابر فرزندانمان میتوانیم از پدر آسمانی الگو بگیریم و در هر موردی با او مشورت کنیم و با فرزندانمان به طور شایسته و تاثیرگذار رفتار کنیم.
قدم اول رابطه و مشارکت
همانطور که خداوند برای رابطه و صحبت کردن با ما اشتیاق دارد و بهای گزافی را برای این موضوع بر روی صلیب پرداخت کرد ما نیز باید مشتاق رابطه با فرزندانمان باشیم.
امروز چه چیزی مانع این رابطه است؟
در مشارکت با مادران و بانوان این روزها دیدیم که برخی از ما محبت و رابطه را یاد نگرفته بودیم و برخی اصلا اهمیت این رابطه را درک نکرده بودیم. عدهای به خاطر سختیها و مشکلات حوصلهای برایشان نمانده تا با فرزندان خود رابطهای برقرار کنند، عدهای زمان کافی برای ایجاد رابطه نداشته و عدهای هم مشکلات مالی مانع این رابطه شده بود و حتی در بین این افراد کسانی بودند که میگفتند فرزند ما میل به برقراری رابطه با ما را ندارد… شاید شما هم موانع دیگری داشته باشید اما هیچ کدام دلیل موجه نداشتن رابطه نیست. اگر بخواهیم صادق باشیم ما اهمیت و نقش مشارکت با فرزندان را نمیدانستیم و به دلیل تکنولوژی متاسفانه این ارتباطات روز به روز بیشتر کمرنگ میشود. براستی علم که برای کمک به بشر هست امروزه چقدر میتواند خانمان سوز باشد اگر خدا را درآن محور قرار ندهیم. تمامی وسایل ارتباطی برای ارتباط بشر میباشد، پس به چه علت باعث جداییها میشود؟
مشکل اینست که ما انسانها، راه حلهای کوتاه و میانبرها را به راهی که صبر و حوصله میخواهد ترجیح میدهیم؛ به طور مثال فرزندی که گریه میکند و نیاز به توجه و وقت گذاشتن دارد را میخواهیم با در دسترس گذاشتن کارتون سرگرم کنیم، شاید با این کار لحظهای آرامش برقرار شود اما در بطن ماجرا به فرزند چه آموزش میدهیم؟
چطور میتوانیم موانع را کنار بزنیم و به سمت هدف حرکت کنیم؟ درک اهمیت رابطه، درک زمانی که هر لحظهاش برایمان فرصت است، زمانی که هیچ وقت برنمیگردد. دیدن رشدی که در جسم و روح فرزندان اتفاق میافتد. آری وقتی متوجه این باشیم که اثرات کار ما در فرزندمان، چقدر ممکن است در خودمان و آینده او تاثیر بگذارد، قدم خواهیم برداشت.
گاهی ما منتظر هستیم تا فرزندمان بزرگ شود تا درک و فهمی پیدا کند و روزی همدم ما شود، غافل از آنکه این بزرگبینی خودمان باعث میشود که آنها را کوچک ببینیم؛ در حالی که بهترین نمونه رابطه ما با خدا هستند و هر چه بیشتر با آنها وقت بگذاریم رابطه خودمان و پدر را میشناسیم. کودکان با سادهاندیشیشان و قدرت تجسم عمیقشان، میتوانند الهام بخش ما در کار و در جامعه باشند.آنها شادی بخش ما نیز خواهند بود و بسیاری گنجهای دیگر در رابطه داشتن با آنها نهفته است که هر روز آنها را خواهیم یافت.
لازم است که در قلبمان این اشتیاق را با تمام وجود فریاد بزنیم. خدا اشتیاق ما را خواهد دید و به ما روش و راهی تازه خواهد داد تا موانع نتواند ما را از هدف اصلی دور کند. شکر برای خداوندی که راه و راستی است.
قدم دوم تشویق آنها برای رابطه و مشارکت
فرزندان میل دارند تا مستقل باشند و این وظیفه ماست که این استقلال طلبیشان را جهت بدهیم و کمکشان کنیم تا ارزش انتخابهایشان را بفهمند و در مشورت عمل کنند.
بهترین عملکرد با فرزندان در تمام سنین این است که او را به کارها و امور مربوط به خود دعوت کنیم. با او حرف بزنیم و از او بشنویم اگر در حال آشپزی هستیم او را هم به این مشارکت دعوت کنیم، نظرش را بپرسیم و به او نشان دهیم که تصمیماتش اهمیت دارد وکمکش کنیم که انتخاب کردن را یاد بگیرد. کمک او را بپذیریم و با تمام کاستیهایش او را تشویق کنیم و برای بهتر عمل کردن راهنماییاش کنیم. هدفمان را به او نشان دهیم که صرفا غذا پختن و… نیست، بلکه ساختن خاطرهای شاد و زیبا کنار هم و مشارکت است.
در رابطه با فرزندانمان نیز باید بیاد داشته باشیم که در راستی بودن نقش بسزایی دارد، با خودمان رو راست باشیم. آیا از بودن کنار او لذت میبریم تا این لذت را به او نیز انتقال دهیم، اگر کار او را نمیپسندیم آیا میتوانیم او را در محبت به سمت بهتر شدن سوق دهیم. یا در ناراستی او را تشویق میکنیم و بعد کار را دوباره خودمان انجام میدهیم.
فرزندان نیز همچون ما به صورت درونی بطن رفتارها را الگو برداری میکنند و آن را در رابطه با دیگران به کار خواهند برد. پس اهمیت و ضرورت مشورت ما با خداوند در خصوص تعلیم و تربیت فرزندان را بیشتر درک خواهیم کرد تا با نگاه پر از فیض خداوند در هر قدم اقدام کنیم.
شاید تا به حال کوتاهیهای بسیاری در مورد فرزندانمان مرتکب شدهایم و این قلب ما را آزرده میکند اما باید بدانیم آنچه که در عقب است را رها کنیم و به سمت جلو حرکت کنیم. اگر نزد خدا به کوتاهیها و جهالت خودمان اعتراف کنیم و خودمان و دیگران را ببخشیم، در روابط ما، در عجز ما، معجزه ترمیم و شفای خداوند اتفاق میافتد. اگر مشتاق رابطهای تازه در خانواده با فرزندان هستید بیایید با هم دعا کنیم و این راه را به خداوند بسپاریم تا او ما را رهبری کند.
خداوندا شکر برای خانوادهای که به من بخشیدی، خداوندا تو بر همه چیز متعالی و از گذشته و حال من با خبری، هیچ چیز از تو پوشیده نیست. اینک به حضور تو آمدهام تا از تو حیات را برای شروعی تازه دریافت کنم. هر آنچه در زندگی من در دشمنی با تو بوده را ببخش و مرا هدایت کن تا با حکمت آسمانیات، امانتدار فرزندان تو باشم. خداوندم رابطههای مرده را تو احیا کن و مرا در طریق خود رهبری و هدایت نما. «خداوندم ایمان دارم برای آنانی که تو را دوست دارند و بر طبق اراده تو فرا خوانده شدهاند همه چیزها با هم برای خیریت در کار است. رومیان 8» خداوندم خودم زندگیام و فرزندانم را به تو میسپارم تا از ما خانوادهای نو بسازی.
از اینکه با صفحه من یک زن هستم همراه هستید ممنونیم. در شماره بعدی به نحوه عملکرد چند بانو در کتاب مقدس میپردازیم و نیز شهاداتی را با شما در میان خواهیم گذاشت.