نام کتاب: قدرت عظیم دعا
نویسنده: سامی تیپ
مترجم: میشل آقامالیان
این کتاب به ما کلیدهایی در مورد دعا میدهد تا با آنها بتوانیم درهایی از قدرت و عظمت دعا را باز کنیم و به طور کلی دعا کردن را بشناسیم.
براستی چه لزومی برای دعا کردن هست؟ آیا خدا صدای ما را میشنود؟ آیا ما در دعا پیروز هستیم؟ چه موانعی برای دعا کردن وجود دارد؟ آیا دعا یک عمل مذهبی است؟ اثر دعا چیست و روش دعا چگونه است؟
اگر چنین پرسشهایی ذهن شما را درگیر کرده است به شما پیشنهاد میدهم این کتاب را مطالعه کنید، با توجه به فرهنگی که ما فارسیزبانان از آن آمدهایم، شاید از دعا کردن فرار میکنیم، شاید به دنبال روش خاصی هستیم و دعا کردن را وسیلهای برای دریافت نجات میدانیم، اما دعا در یک جمله مشارکت ما با خداست. خدایی که قادر مطلق است و خالق این جهان مشتاقانه هر روز و هر لحظه منتظر ماست تا او را وارد عملکردهای زندگیمان بکنیم، نظر و اراده او را بجوییم. دعا یک عمل مذهبی نیست دعا صحبت کردن ما با خداست.
آیا او را همواره کنار خود حس میکنیم؟ او که بیوقفه با ماست را در کارها، حرفه، جلسات و… مشارکت میدهیم؟ خدای خود را با تمامی دل و جان قوت خود محبت کن؛ حکمی که قلبها را به آتش عشق دعوت میکند، آیا دل و جان و توان ما در اختیار اوست؟ آیا میخواهیم او اول باشد؟ اولِ اول…
نویسنده کتاب در ابتدا از رابطه خودش با مردان دعا صحبت میکند و پیروزی که با آنها چشیده بود، آری مردانی که با ایمان دعا میکنند و همچون حزقیال به زنده شدن استخوانهای خشکیده امید و ایمان دارند. کسی جز خداوند نمیتواند این امید را در آنها ایجاد کند دعایی که جواب آن پیروزی است و اعتماد به خدا کلید آن.
او تجربهاش را در این موضوع با خوانندگان در میان میگذارد که چطور خداوند وعده دهنده امین هست؟ خدایی که دعا را میشنود و جواب میدهد.
آنچه قلب ما را در هنگام دعا به خدا نزدیک میسازد عبارت است از فروتنی و آن چه دعا را به سوی خدا به پرواز میآورد افتادگی و فروتنی است، پیروزی از قلب فروتن جاری میگردد چون شخص فروتن معنی فیض خدا را درک کرده است.
عیسی میدانست که فروتنی قبل از جلال یافتن قرار دارد، در حالی که او به صورت ابدی خدا است، اما به ما سرمشق فروتنی داد و انسان شد و به عنوان انسان وقت زیادی صرف دعا نمود و در هیچ موردی مستقل عمل نکرد، بلکه همواره به پدر آسمانی اتکا داشت دعای او فروتنی او را نشان میداد.
نویسنده در مورد دعوت ما به مدرسه دعا صحبت میکند که همه ما نیاز داریم همچون موسی وارد این مدرسه بشویم، دعا قدرت دارد از اقیانوسها عبور کند و به قارههای دور دست برسد در عین حال میتواند حضور خدا را به قلب و خانه ما بیاورد.
نویسنده در مورد همسر شخصی که قبلاً همکار او بوده مینویسد. او بر اثر دعاهای وی مسیح را به عنوان نجات دهنده خود پذیرفت. زن او ماهها به خاطر اینکه نگران وضع روحانی همسرش بود، مرتب به او شهادت میداد ولی هیچ نتیجهای حاصل نمیشد تا اینکه دیگر با همسرش درباره خدا حرف نزد، بلکه با خدا درباره همسرش حرف زد؛ در نتیجه شوهرش زندگی خود را به عیسی سپرد و تا به حال یکی از شاهدان وفادار مسیح و از خادمین انجیل بوده است.
خدا میتواند خیلی بیشتر از آنچه تصور میکنیم عمل نماید. هر قدر که ما دوستان و اعضای خانواده خود را دوست داشته باشیم، خدا بیشتر از ما آنها را دوست دارد، هر قدر هم که ما دوست داشته باشیم به آنها کمک کنیم، خدا بیشتر از ما میتواند به آنها کمک کند. خدا میتواند شرایطی در زندگی آنها به وجود آورد که به سوی صلیب مسیح هدایت شوند.
به خاطر دوستان و خانواده خود باید دعا کنیم. عدم علاقه بیایمانان به امور روحانی غالباً نتیجه دعا نکردن مسیحیان و بیتوجهی ما به دعا است.
بیداری روحانی نیاز به دعای موثر دارد و برای دعای موثر و پرقدرت نیاز است تا موانع دعا را از بین ببریم.
۱-مذهبی بودن: فقط با ایمان به عیسی مسیح میتوانیم با خدا رابطه صمیمانه داشته باشیم. هر راه دیگری مذهب میباشد. عیسی فرمود: من راه و راستی و حیات هستم، هیچ کس نزد پدر جز به وسیله من نمیآید. دعا برای کسانی که با خدا رابطه صمیمانه ندارند تنها یک وظیفه مذهبی است.
پس میتوانیم با این پرسش از خودمان بفهمیم که آیا در رابطه با خدا هستیم یا تنها کلمات را بدون درک ارزششان از سرِ وظیفه ادا میکنیم چقدر عطش داریم تا با خدا رابطه برقرار کنیم و او را در زندگیمان وارد کنیم، یا تنها مواقعی که یاد گرفتیم دعایی از سر مذهب به زبان میآوریم.
۲-گناه: دراشعیا59 میخوانیم، لیکن خطایای شما در میان شما و خدای شما حائل شده است و گناهان شما روی او را از شما پوشانیده است تا نشنود.
ما باید یاد بگیریم که دعا مشارکت با پدر است و اگر میخواهیم با او مشارکت داشته باشیم، باید دستان پاک و دلی صاف داشته باشیم، خدا را فقط با چشمهای یک قلب پاک میتوان دید. باید در بیابیم که مشارکت خدا مهمتر است یا کار و درآمدی که از چهار چوب خدا جداست؟
۳-تکبر: خدا با متکبران مخالف است. پس اگر در قلب ما تکبر باشد، چطور میتوانیم با خدا وارد رابطه صمیمانه شویم؟ تکبر باعث میشود برویم و خود را با کسی مقایسه کنیم که مطابق معیارهای ما زندگی نکرده است. ولی نگاه شخص فروتن به انسان نیست بلکه فقط به خدا نگاه میکند، از این روست که اشخاص اهل دعا فروتن هستند زیرا تکبر در دعای حقیقی جایی ندارد.
۴-روابط از هم گسیخته: دعا بر روابط ما تاثیر میگذارد و روابط ما بر توان ما برای دعا اثر میگذارد. روابط شکسته مانع ایجاد رابطه با خدا میشود، چون خداوند محبت بیاندازه و منبع هست و این محبت باید ظرفیت ما را برای محبت کردن به دیگران از هر حیث افزون گرداند. اگر میخواهیم دعای ما موثر باشد باید به فکر اصلاح روابط از هم گسیخته خود باشیم. اگر روابط خود را با برادران و خواهران در مسیح اصلاح ننماییم نمیتوانیم با خدا مشارکت داشته باشیم.
۵-مشغول بودن: بسیاری از ما به قدری خودمان را گرفتار کردهایم که وقت بسیار کمی برای خدا داریم. فقط به این فکر هستیم که از نردبان ترقی بالا برویم و در صندلی راحتی بنشینیم. در نسل حاضر کلیسایی وجود دارد که دعا نمیکند. هر کاری میکنیم ایمانداران به جلسات دعا نمیآیند ولی اگر برنامه تفریحی داشته باشیم بدون هیچ مشکلی میتوانیم عده زیادی را جمع کنیم. وقتی به تقویم کلیسا نگاه میکنیم میبینیم که برنامههای متعددی در پیش است، به طوری که دیگر وقتی برای مشارکت با خدا نمیماند. ما مثل کلیسای لائودیکیه شدهایم. عیسی بیرون ایستاده است و در را میکوبد و میخواهد داخل شود و با ما مشارکت داشته باشد.
۶-خودخواهی: آخرین مانع برای دعا، خودخواهی است. در کتاب یعقوب باب 4 آیه 3 آمده است سؤال میکنید و نمییابید از این، رو که به نیت بد سؤال میکنید تا در لذات خود صرف نمایید.
نویسنده در بخش دوم کتاب درباره تعلیم روش دعا صحبت میکند اینکه عیسی به ما یک الگو داد و آن دعای ربانیست اما هدف از آن، درک کلمه به کلمه آن و در نظر گرفتن اساس آن برای تمام دعاهایمان است.
این کتاب برای من یک بیداری در دعا کردن بود، اینکه از ترس مذهبی شدن به دور باشم و در انعکاس صدای روح خدا همکار او باشم. آمین که خدا دیدگاه تازهای به همه ما در مشارکت با خودش بدهد.
فیض شناخت دعا با تک تک شما