جرج واگنر ۱۵۲۷

با سلام به شما عزیزان. در شماره‌های پیشین صفحه «تاریخ سازان آسمانی» در مورد گروهی به نام «آناباپتیست‌ها» و «فلیکس مانز» صحبت کردیم. در این شماره قصد داریم به زندگی یکی دیگر از افراد این گروه به نام «جرج واگنر» بپردازیم.
همانطور که جمله معروف تاریخ‌سازان آسمانی هربار بیان می‌کند:
«مردم معمولاً شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر چیزهای دروغ تحمل نمی‌کنند.»

جرج واگنر ۱۵۲۷
سه اصل اعتقادی بود که جرج را از زندگی عادی که هر خادمی در آن برهه از زمان می‌توانست داشته باشد جدا می‌کرد. موضوع اول توانایی یا قدرت کشیش در بخشش گناهان بود. دومین موضوع تغییر ماهیت و معنای عشا ربانی و مسئله سوم این بود که تعمید آب به عنوان یک آیین می‌تواند انسان را از داوری خدا نجات بدهد. این سه اصل در واقع تفاوت مرگ و زندگی در مونیخ، در قرن شانزدهم میلادی محسوب می‌شد.
واگنر معتقد بود که هیچ یک از این اصول در جنبش آنابابتیست ها یا همان اصلاح طلبان وجود ندارد. او خود را موظف نمی‌دانست که آنچه را که کلام خدا به طور مستقیم آن را تعلیم نداده است از جانب کسی بپذیرد و یا به آن عمل کند.
شاهزاده شهر باواریا که جرج واگنر را به خاطر این گستاخی یا جنگ طلبی دستگیر کرده بود، نه فرد خونخواری بود و نه کسی بود که بخواهد زندگی یک بیگناه را از او بگیرد. بلکه او ترجیح می‌داد که واگنر فقط با یک اعتراف ساده به زندگی و حتی موقعیت شغلی بهتری برای خود بازگردد. اما واگنر به طرز عجیبی آن پیشنهاد را رد کرد، حتی با وجودی که شاهزاده محترمانه از او درخواست کرد که اعتراف کند، او نپذیرفت. در نهایت همسر و فرزند واگنر را پیش او آوردند تا او را متقاعد کنند ولی باز هم قبول نکرد. معمولا وقتی صحبت از عزیزانی مانند همسر یا فرزند به میان می‌آید هر مرد یا زنی به خاطر آنها هم که شده به اشتباه خود در مورد اصول اعتقادی که در کلیساها تعلیم داده می‌شود اعتراف می‌کنند، ولی در مورد جرج اینطور نبود.
جرج واگنر که یک آناباپتیست بود در هشتم فوریه سال هزار و پانصد و بیست و هفت به جرم بدعت در آتش سوزانده شد. او لحظه‌ای که به سمت آتش می‌رفت گفت: «امروز در حضور همه جهان به خدای خود اعتراف خواهم کرد.»
جلادی که واگنر را در آتش افکنده بود درهمان شب در رختخواب خود درگذشت. برخی می‌گویند که خشم خدا باعث مرگ او شد. درواقع این پایانی بود تلخ و غم انگیز برای یک کارگر دولتی. از طرف دیگر واگنر، با لبخندی بر روی لبانش به طرف مرگ رفت. شاید او شخصیتی غیر معمول داشت ولی با خوشحالی به سوی ابدیت رفت.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

استان کرمان
بیسکوییت زنجبیلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست