شعارهایی که سراسر امید کامیابی رفاه آسایش و امنیت و غنا است. چهرههای افرادی که با دست باز از کلیه تخصصها بهره گرفته بودند تا قابلیت اعتماد بالاتری را در چشمان بیننده القا کنند. ثمره؟؟؟
اوضاع اقتصادی امروز، شرایط حاد سیاسی و امنیتی تنگناهای موجود در اوضاع معیشتی، دردهای توام با تب بالا که بطن جامعه را هر روز به تشنج میکشاند، زخمهای مزمن که جراحات و چرک آن بر چهره جوانان تا گلو فرو رفته در اعتیاد را هر روزه از پرتگاه یاس و ناامیدی به کام دره تاریکی و مرگ میاندازد؟
این روزها جهت چاپ برگهای که آدرس و شمارههای مربوط به شرکت در جلسات کلیسای اسمیرنا و در بافت مجله و موعظهها و تعالیمی که به هدایت خداوند و تلاش خادمین یوبالباند در فضای مجازی به رایگان در اختیار کسانی که تمایل به آشنایی با کتاب مقدس و شناخت عیسی مسیح را دارند.
پا به یکی از چاپخانهها گذاشتم و زمانی که خواستم سفارشم را تحویل بگیرم با تصویری که در عکس ثبت شده مواجه شدم، تصویری که ساعتها برایم حرف داشت و مرا به نوشتن مطلبی که تا بدینجا مطالعه کردید سوق داد؛ این کاغذهای کوچک آبی رنگ با رسالتی که داشتند هر یک به تنهایی میتواند سند آزادی و رهایی و نجات نه تنها یک نفر، بلکه ایران باشد. خبر خوشی که در بالای صفحه به چشم میخورد خوشترین خبر در کل عمر این هستی است که مطمئناً دریافت کننده آن نیز برگزیده شدهای است که جایگاهش نه بسان جایگاههای زمینی فانیست و نه زمانش بسته به محدودیت؛ بلکه جاودانیست. امروز به عنوان نجات یافته و رها شدهای به فیض ایمان داریم که با شنیدن این خبر و پذیرش آن هرکس با هر شرایطی و بدون هیچ محدودیتی میتواند فرزند خدا باشد و حیات جاودان را دریافته و نه تنها خود طعم شیرین نجات را بچشد بلکه دیگران را نیز از دریافت آن آگاهانیده و بهرهمند نماید.
آیهای که با هدایت خداوند و در دعا برای انجام این کار در قلبم نشست یوحنا ۳: ۱۶ بود، وعدهی وعده دهندهای امین که جهت تحقق آن از ازل بنیان این هستی را بر پایهی نقشه آن بنا نهاد و قرنها با بردباری به انجام رسیدنش را به نظاره نشست. او وعده دهندهای است که به سبب وعدهاش به زمین آمد و جسم پوشید، همچون یکی از ما انسان شد، وسوسه شد و پرستش خداوند را به همه حکومتهای جهان با تمام شکوه و جلالش ترجیح داد و هر چند از آسمان در رسید که این است پسر محبوبم که از او خشنودم، به وسوسه شیطان تن نداد تا آن را بیازماید و هلاک گردد.
پس کیست غیر از او که به فقیران در روح پادشاهی آسمان، به ماتمیان تسلی، به حلیمان زمین را به میراث بخشد؟ آیا گرسنگان و تشنگان عدالت را غیر از او سیری خواهد بود؟ رحیمان را وعده رحمت، صلح جویان را فرزندی خدا، رهروان پارسایی پادشاهی آسمان را چه کسی خواهد داد؟
طعم آرامش در زندگی را آیا جز به دستان او که پرندگان آسمان را روزی میدهد و سوسنهای صحرا را چنان میپوشاند که سلیمان هم بدان آراسته نشد میتوان جستجو کرد. کدامین در را به امید باز شدن میکوبی وقتی او گفت من تنها در هستم…
فرزندت مایا
خداوندا بدون فیضی که مرا لایق آن شمردی
هرگز در زندگیام نمیتوانستم راهی پیدا کنم تا موجود خاص تو در جهان باشم
هیچ راه متعالی برای رشدم وجود نداشت
و تنها در مسیرهایی قدم برداشته بودم که خارج از راه و اراده تو بود که مرا از آنچه که تو برایم میخواستی دور و دورتر میکرد
خداوندا، قبل از اینکه بدانم تو مرا به اسم میشناختی و انتخاب کردهای؛ گویا در هیچ چیز معنای حقیقی وجود نداشت، اما حال در کنارت همه چیز رنگ هستی به خود گرفته است.
جهانْ جهان دیگری است و من در خود محبتی تازه یافتهام که هرگز بی تو در زندگی قبلی آن را تجربه نکرده بودم و حالا درون من با خویشتنِ گذشتهام کاملاً بیگانه است.
و گاه تا خود قبلیام را به یاد نمیآورم
من قبل از شفا و ایمانم به عیسی مسیح
تنها جزئی کوچک و گناهکار از جهان بودم
اما حال با ایمانم به تو خداوند مهربان
همه چیز تازه گشته و دیگر گذشتهام را به یاد نمیآورم
گویا انسانی تازه خلق گشتهام
دخترت شیرین