من از سرما گذر کردم بـــهار از دور پیدا شد
امیدی در دلم لرزیــد     گلم از گل شکوفا شد

میان برف و نـومیـدی    درون ســوز و تارکی
بهـاران سمت من آمد      بهارم حی، هویدا شـد

شکوفا شد شکوفا شد   گـل از غنچه مهیا شد
روی گلبرگ این خسته    مسیـحم نور عالم شـد

مثـال شبنمی برمـن       حـیات و آب دائم شـد
به مثل نـان هرروزه       مسیح، منـای غـایی شد

دری بگشود، بر رویم    که از قدرون گذر کردم
مـن گمگـشته مطرود         شب تلخی سحـر کردم

من از سرما گذر کرده      بـهارم را صـدا کردم
در این دنیای تاریکـی   صدایش را سوا کردم

شنیدم او که می‌خواند     سـرود همدلی ها را
رهـا کردم من آنجا را          من اینجا را بنا کردم

در این وادی و سرسبزی     مسیـح امـا بهـارم شد
گلم از گل شکفت هر روز    مسیح نوروز جانم شد

یاشار

زمستون سپری شد…
چقدر دلم می‌خواد غبار سرما رو از زندگی پاک کنم تا آماده بشم بهار بیاد… خداوندا فصل‌های تو چه زیباست…
اینقدر زیبا زمین رو نو کردی که دلمون می‌خواد مثل طبیعتت خونه‌ها هم تازه بشه انگار می‌خوایم با طبیعتت همراه بشیم و خونه‌ها رو تمیز کنیم، خونه تکونی… یک تصویر آشنا…
اما پدر، امروز دلم هم خونه تکونی می‌خواد از سال گذشته چی مونده گوشه‌های دلم که نگه داشتم، نیاز دارم رها شون کنم. نیاز دارم به تو قبل بهار خوش‌آمد بگم، بیا تو قلبم رو بشور، پاکم کن از هر کهنگی، من می‌خوام مثل بهارت تازه باشم.
خوش اومدی به خونه دلم، بیا تکون بده این قلب رو هر جاش سخت شده نرم کن، هر جاش تلخ شده شیرین کن، هر جاش زخم شده مرهم بذار. تو رو دعوت می‌کنم بیا به درون قلبم و از من انسانی تازه بساز تا در سال جدید در خلقت تازه تو زیست کنم. خداوندا مردم سرزمینم به بهار دل نیاز دارن… قلب‌های سخت رو خداوندا نرم کن تا تو رو ای عشق و محبت بشناسند. باشد که سال نو برای همه فکر نو، ذهن نو و قلبی نو باشه، به نام مسیح. آمین
المیرا

خداوندا تو گفتی بخواهید تا به شما داده شود.
خداوندا خاطرخواه می‌خواهم، کسی که مرا ببیند و حمایتم کند.
و تو گفتی من خاطر‌خواه تو هستم و تو را می‌بینم.
و من آنقدر خاطرت را می خواهم که جانم را فدای تو کردم
گفتم: خداوندا من دنبال نیازم روی زمین می‌گشتم و تو از آسمان به دنبال من.
چقدر نیکوست که همیشه از تو بشنوم که من محبوب تو هستم و تو معبود منی…
سمیه

خدای مهربونم
نمی دونم درباره تو، چه بنویسم، چطور حس خودم رو بیان کنم وقتی خودت همه جا و هر لحظه در کنارم بودی…
آری، ای پدر، پدر مهربانم هر لحظه و هر دقیقه قدم‌هات رو کنارم احساس می‌کنم.
هر جا که میرم حضورت بهم قدرت می‌ده…
وقت هایی که قراره یه اتفاق بد بیفته جلوی اون اتفاق رو می‌گیری…
آری، وقتی ناراحتم بغلم می‌کنی و بهم آرامش می‌دی…
با کلامت منو راهنمایی می‌کنی و وقتی کلامت رو می‌خونم آرام می‌گیرم. حس آرامش و آزادی رو در تو پیدا کردم. شاید اون فرزند خوبت نباشم که هر شب دعا کنه یا کلام بخونه اما از اعماق وجودم دوستت دارم و بهت ایمان دارم. باورت دارم باور دارم هر لحظه داری کار می‌کنی و هیچ چیز بدی برام نمی‌خوای. با جرات می‌تونم بگم پدر که تو قشنگترین اتفاق زندگی من بودی!
بهترین اتفاق که می‌تونست بیفته ایمان داشتن به تو خدای زنده ‌است.
پدر مهربونم که دلسوزترینی ممنونم به خاطر همه چی برای هرچی که اتفاق افتاد، ممنونم که تو همه لحظه‌های خوب و بدم کنارم بودی، جایی که داشتم غرق می‌شدم دستم رو گرفتی و بیرونم آوردی و دوباره سر پا کردی من رو…
تو فقط یه حس خوب نیستی تو مثل یه پدر برای همه فرزندانت کار می‌کنی. تو بهترین کسی هستی که منو بهتر از خودم می‌شناسی و میدونی چی برام خوب و چی برام بده. پدر من دوستت دارم تا ابد.
دختر کوچک تو ماهی

سلام پدر آسمانی، حرف‌هام رو می‌خوام فقط به تو بگم، با پدر زمینیم اصلا نمی‌تونم حرف بزنم چقدر ازم دوره، هم از لحاظ مکانی، فکری و احساسی. این نامه رو می‌خوام هم با مداد بنویسم و هم با خودکار قرمز. مشکلات و سختی‌هام رو با مداد و نعمت‌ها و کارهای تو رو ای خداوند در زندگیم و شکرگزاری‌هام رو با خودکار قرمز. پدر من رو ببخش اگر یه وقت‌هایی فراموش کردم که تو در قلب من ساکن هستی با من و در کنار من بودی و هستی شکر برای وجودت می‌خوام یاد بگیرم بیشتر به تو اعتماد کنم و و بارهام رو به تو بسپارم و دیگه پس نگیرم. ایمان دارم تو به تمام نیازهای من رسیدگی می‌کنی. چقدر زیباست که آدرس تو هرجا که من باشم و درون قلب من هست دوستت دارم ابا.
سحر

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

آلرژی و حساسیت
خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست