قیام مسیح از مردگان بر شما عزیزان اسمیرنا مبارک باشد. همینطور چهل و هشتمین شماره و چهارمین سالگرد تاسیس مجله اسمیرنا را تبریک میگویم و قوت و هدایت خدا تنها چیزی است که در پیشبرد این مجله میتوانم نام ببرم.
عید قیام بزرگترین جشن ما مسیحیان است و این روز را بیاد کار عظیم خداوند بیاد میآوریم. امروز قیام برای شما چه معنی دارد؟ امروز کمی به این مهم بیاندیشیم و کمی بر روی آن تامل کنیم.
حتماً برای هر یک از شما عزیزان نیز اتفاق افتاده است در شرایطی قرار گرفته باشید که بگویید «خسته شدم خدایا، پس کجا هستی؟» جمله آشنایی که از مزامیر تا به امروز میبینیم و میشنویم و حتی به زبان میآوریم.
در انجیل لوقا باب 24 آیات 1 تا 8 میخوانیم که پس از مصلوب شدن عیسی و گذاردن او در مقبره، زنان صبح زود برای دیدن او به مقبره میروند، اما او را نمییابند. آنها به حیات مقبره وارد میشوند و سنگ را کنار زده شده میبینند. شرایط سخت؛ با دیدن مقبره کفن و درد و رنج و خون عیسی را میبینند و جای خالی او را. آنها نیز خسته و افسرده و غمگین و ناراحت و شاید هم عصبانی میشوند، درست مانند هر کدام از ما زمانیکه در شرایطی قرار میگیریم که دردها، سختیها و مشکلات را میبینیم و جای خالی خدا را درک میکنیم و به صدا در میآییم که «خدایا پس کجایی؟»
رویکرد ما فقط نگاه به درد و سختیها و مشکلات قرار میگیرد و تنها چیزی را که نمیبینیم اثری از خداست، پس عصبانی و یا افسرده و غمگین میشویم. این روزها خبرهای بد و مرگ و ترس و بیماری و ویروس و نامردمیها و هواپیمای سقوط کرده و… تمامی چشمان را به دردها گشوده است و شاید در درونمان فریاد میزنیم «خدا کجایی؟»
اما در این آیات شاید بیمسئولیتی سربازان و نگهبانان را نیز میتوانیم ببینیم. مراقب نبودن و اشتباهات و ترسها و… انگار تاریخ تکرار شده است. اما در آیه پنج نشانهای مییابیم: «چرا زنده را در میان مردگان میجویید؟»
بسیاری از مواقع ما نیز در جای اشتباه به دنبال نیکویی و راستی میگردیم. نگاهمان به قبرهای خالیست که نشانهای جز بیاد آوردن زخمها و دردها ندارد؛ اما امروز روز رستاخیز و قیام است. پس چرا زنده را در میان مردگان میجوییم؟
گویی به دنبال صمیمیت هستیم در میان دنیای ناپاک. بدنبال وفاداری و محبت هستیم در رابطههای اشتباه و نامشروع. به دنبال اطمینان هستیم در میان کارزار. به دنبال خوراک میگردیم در لجن زار و باتلاقهای این دنیا. امروز روز رستاخیز است؛ تامل کنیم.
او قربانی نشد و بر روی صلیب نرفت تا فقط درد بکشد و گناهان ما را بر خود بگیرد، بلکه تا ما نیز وارد رابطه و مسیری تازه شویم. صلیب پایان کار نیست بلکه قیام و رستاخیز امروز مهیاست. او فقط درد و رنج ما را برخود نگرفت تا اعلام کند من هم درد میکشم، بلکه تا ما را در مسیر تازه و راهی راستین رهنما شود و بتوانیم با رابطه با خداوند در مسیر پیش رویم. مسیری که نه برای این دنیا بلکه برای فرزندان او مهیاست؛ برای هر که به نام او ایمان آورد. قبر خالی برای ما امروز معنی درد و رنج فقط نیست بلکه نگاهمان به مسیحی است که فدیه شد تا امروز ما فرزندان گردیم و این حق را داشته باشیم تا با او رابطه و صمیمیت داشته باشیم و در مسیر نور قدم برداریم.
او برخاست تا ما امروز بتوانیم و قادر باشیم به وسیله روح خدا هدایت شویم. دیگر مرگ و تاریکی مسیر ما نیست بلکه با داشتن این نور در قلب میتوانیم جاده را از بیراهه تشخیص دهیم و مقصد را بیابیم. پس اگر امروز روز قیام و رستاخیز اوست نگاهمان را بار دیگر نه به مرگ بلکه به حیات و نور و مسیری که در او مهیا شد بدوزیم و با او قدم بزنیم. او برخاست و قیام کرد تا امروز مسیر و جاده را ببینیم و در امنیت و حفاظت و برکات این مسیر طی کنیم و به مقصد برسیم.
مسیری که نه برای همه بلکه برای عده کمی نمایان است. «از در تنگ داخل شوید، زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی میشود و داخل شوندگان به آن بسیارند.» (متی ۷: ۱۳)
پس به دنبال نگاه این دنیا و مسیر و راه عریض نگردیم، بلکه دید و نگاه فرزندان خداوند بر طبق ایمان است و نقشههای بیمانند و نیکوی پدر.
مردم بیشتر در تاریکی به دنبال نیکویی میگردند گویی چون درونش را نمیبینند برای خود رویایی میسازند که شاید نیکویی را در تاریکی بیابند، فارق از آنکه هیچکس چراغی را نمیافروزد تا در زیر کاسه و یا در تاریکی قرار دهد. چرا که خاصیت نور و نیکویی تابیدن است و تاریکی آن را در نخواهد یافت. پس به دنبال نور در تاریکی نگردیم. بدنبال نیکویی در مسیر اشتباه نمیتوان قدم برداشت.
آمین امروز نگاهمان به رستاخیز و قیام او تازه گردد و نه به جای خالی او بلکه به دلیل رستاخیزیش چشم بدوزیم که امروز ما را فرزندان خوانده است و نور او در ما مسیر را نمایان خواهد ساخت.
عید رستاخیز بر شما تازه باد.