درود بر عزیزان و همراهان همیشگی صفحه تاریخسازان آسمانی. شالوم و سلامتی خداوند برشما باد.
در فصل اول این صفحه به شاگردان اولیه مسیح و زندگی و شهادت آنها پرداختیم و با هم مروری بر ایمانی که بر آن ایستادند داشتهایم. اینکه آنها برای ایمان خود چه بهای گزافی پرداختند تاملی است که به آن در این صفحه نگاه کردهایم. اینکه اینان براستی چه یافتهاند که تا پای جان از اعلام آن خبر، کوتاه نیامدند و ماموریت خود را برای رساندن مژده نجات ادامه دادند.
ایمانی که نه در رودررویی با جلادان و شکنجهگران و نه در مقابل قیصر و حاکمان روز خود مسیح را انکار نکرد و با ایستادگی این میراث را تا به امروز حفظ کرده و به ما رساندهاند.
در پی آن به شهیدان در قرن دوم و سوم نگاهی انداختهایم و آنهایی که این میراث را با افتادگی و شجاعت و استقامت به قرون پس از خود به یادگار سپردند و در شماره پیشین به زندگی سیپریان، یکی از رهبران کلیسایی در زمان به روی کار آمدن دولت تازه روم و شکنجه و ترسهای آن دوره پرداختیم. او که خانوادهای ایماندار داشت به مرور ایمان خانواده خود را فراموش کرده و به سمت فلسفه روی گردان شده بود تا اینکه یک بیداری روحانی او را فراتر از هر فلسفه و علمی قرار میدهد تا با نگاهی عمیقتر حقایق را دریابد. اما این بیداری برای او در دنیای شریر تاوان و هزینه سنگینی دربرداشت. او نیز همچون دیگر تاریخسازان آسمانی نمونه قابل تاملی برای افکار ما بود. همانطور که جمله معروف تاریخسازان آسمانی هربار بیان میکند:
«مردم معمولاً به خاطر چیزهای دروغ، شکنجه یا مرگ دردناک را تحمل نمیکنند.»
والنتینوس (سال 269 بعد از میلاد مسیح)
روز ولنتاین، همان روز بزرگ عشق از نام او نشأت گرفت و نامگذاری شد. مردم در سراسر دنیا این روز را جشن میگیرند و به نام میشناسند درحالیکه کسی واقعا نمیداند او که بود. روز چهاردهم فوریه میراث و یادگار اوست. داستان او برگرفته از واقعیت است اما با بسیاری از افسانهها و داستانهای غیر حقیقی نیز آمیخته شده است.
سه تن از شهدای قرن سوم همگی نام والنتینوس را بر خود دارند، یکی از آنها، رهبر و کشیشی در روم، دیگری رهبر و اسقفی در اینترامنا و سومین شهید، ایماندار به مسیح در منطقه آفریقایی متعلق به دولت روم بود.
در مورد زندگی این سه شخص اطلاعات موثق و ماندگاری در دسترس نیست. درباره مرگ والنتینوس، گمان میرود که به دستور کلادیوس دوم انجام شده است. دورهای که با سربازان و جنگ، ازدواج و دیدار با عشق و حضور امپراطور سنگدل زمان آمیخته شده است.
تمام این موارد شاید دلیل این بود که پاپ گلاسیوس با شور عشق و قدرت، روز ولنتاین را جایگزین روز مقدس بتپرستان رومی کرد روزی که به «تعطیلات لوپرکالیا» شهرت دارد.
ظاهراً سربازان و افراد ارتش کلادیوس، به دلیل جدایی طولانی مدت از همسران و معشوقههای خود شکایت فراوانی داشتند و به همین دلیل آنها برای دیدار خانوادههای خود درخواست مرخصی و یا ترک ارتش را داشتند.
لذا فرمانی بر ممنوعیت ازدواج برای جوانان سرباز صـادر شـد و این حکم سعی در دلسرد کردن سربازان روم را داشت تا اراده و شجاعتشان برای ازدواج را تضعیف کند. البته که قانون، شور و عشق را نمیتوانست از بین ببرد. پس ازدواج به صورت مخفیانه و پنـهـانی بـه دسـت کشیــش مهربـان شهر یعنی والنتیـنوس صورت میگرفت و با کمک این کشیـش دلـسوز، سـربازان و نـامـزدانشان مخـفیانه ازدواج میکردند.
در آن زمان، کشیش والنتینوس و همه همدستانش به جرم خیانت و نافرمانی از امپراطور روم دستگیر و محاکمه شدند و او را در۱۴ فوریه سال ۲۶۹ یا ۲۷۰ بعد از میلاد، به طرز وحشیانهای به فلک بستند با چوب زدند و سپس سر بریدند.