«ورود آقایان ممنوع» یکی از ساختههای بسیار موفق رامبد جوان میباشد. رامبد که در کارنامه هنری خود مجریگری و برنامهسازی تلویزیونی موفق و همینطور بازیگری و کارگردانی سینما و تلویزیون را دارا است در این اثر نیز خوش فکری و نبوغ خود را در اجرا و ارائه یک هنجار اجتماعی بصورت طنز به ثبت رسانیده است.
«ورود آقایان ممنوع» سومین ساخته او در مقام کارگردانی و به یقین شروع در سطحی تازه در مقام کارگردانی او بشمار میرود. او هدف و مسیر خود را در این اثر به ثمر رسانید و شاید بتوان آثار این کارگردان را پس از ورود آقایان ممنوع در سطحی قابل تامل به شمار آورد.
حضور بازیگرانی چون: «رضا عطاران، ویشکا آسایش، مانی حقیقی و پگاه آهنگرانی و بسیاری دیگر» در اثرگذاری این فیلم بسیار پر رنگ بوده است و از تجربیات آنها در مسیر کارگردان استفاده بهینهای شده است.
مدیر دبیرستان دخترانه با ورود آقایان به مدرسهاش مخالفت شدید دارد. اما با زایمان دبیر شیمی مدرسه و به مرخصی رفتن او همه چیز دستخوش تغییر و انعطاف میشود. در حالی که المپیاد شیمی دختران در پیش است، مدیر مدرسه مجبور میشود به تنها مدرس شیمی داوطلب چراغ سبز را نشان دهد با اینکه این دبیر تازه، یک آقا میباشد ….
شاید در این چند خط بتوان فیلم ورود آقایان ممنوع را از دو جنبه و دو دیدگاه مورد تامل قرار داد. دیدگاه اول «هدف» است. مدیر مدرسه به نوعی مرد ستیز و یا مخالف شدید ورود آقایان به مدرسهاش است چرا که همواره تمامی موفقیتها را به آقایان نسبت دادهاند و نگاه عمیقی که در جامعه نسبت به جایگاه زنان داده شده است او را آزار میدهد.
نگاهی که زنان نیم و نصف ارزش مردان هستند و توانایی و استعداد آنها همواره در مقابل قدرت فیزیکی مردان قضاوت شده است نه تاثیرگذاری و حقیقت زندگی.
اما موفقیت در المپیاد و اثبات توانایی و استعداد شاگردان این مدرسه هدف مدیر مدرسه میباشد و در این مهم وقتی چارهای نمییابد به ناچار خواستهها و زخمهای اجتماعی خود را کنار میگذارد و سعی میکند چشم خود را بر هدف بدوزد و ثمره زحماتش را ببیند تا اینکه بر عقدهها و فرهنگ و زخمهای اجتماعی خود بایستد.
و در دیدگاه دوم «عشق» نمایان میشود. او بظاهر انسان خشنی است و نگاه مرد ستیز دارد و همگی گمان میبرند که در او محبتی نیست و عشقی وجود ندارد. در حالی که عشق او به شاگردان که بتوانند استعداد و توانایی خود را به ثمر برسانند از همان ابتدا محرز است. او عشق به موفقیت و ارزشمندی زنان دارد اما برای نشان دادن این عشق ناتوان است و در پس چهره و رفتار خشک و خشن و جدی خود مانده است.
اما داشتن هدف باعث میشود که به عشق و بروز آن نیز دست یابد و برای آن تلاش کند و در نهایت دست پیدا کردن به این دو مهم او را با شادی به سمت ثمرات شادی و خوشی مواجهه میکند. بُعد حقیقی زندگی در هدف و شناخت محبت و عشق بنیاد میگیرد.
چقدر عشق راستین مسیح را چشیده و در زندگیمان آن را لمس کردهایم؟ چرا که او هدف زندگی را برایمان مکشوف میکند و راه و مسیری میشود تا به اراده آفریننده و خالق خود رهنمود شویم و به سرمنزل مقصود دست یابیم.
باشد که مشارکت با روح القدس، شناخت هدف و محبت بیمانند خداوند را برایمان آشکار سازد.