درود بر اسمیرناییهای عزیز و شالوم خداوند بر همه شما که در روح و راستی خداوند را پرستش میکنید.
در تامل و دعا برای درس و رسم شاگردی امروز بودم و هزاران موضوع پرستش از نظرم میگذشت. اما با هدایت خداوند تصمیم گرفتم نگاهی به ریشه و شناخت ما از پرستش بیاندازیم و ایمان دارم جواب بسیاری از سوالات ما در همین ریشه و شروع این معرفت خواهد بود.
ما انسانها موجوداتی پرستنده خلق شدیم. خلقتی برای رابطه صمیمانه و مقدس با خداوند. در ابتدا به ریشه این ملاقات با خدا و یا همان پرستش خواهیم پرداخت. بسیاری از کلیساها متاسفانه به تعلیم این موضوع کمتر پرداختهاند که پرستش فقط سرود خواندن و موسیقی نیست، بلکه پرستش ملاقات خداوند است و موعظه و مشارکت و سرود خواندن… در زیر چتر همین ملاقات باید قرار گیرد. اما چگونه ملاقاتی؟
در کتاب پیدایش میخوانیم که آدم و حوا در این رابطه صمیمانه با خدای قدوس قرار داشتند تا اینکه نا اطاعتی و گناه وارد شد. اولین نتیجه گناه این بود که خود را عریان یافتند و با برگهای انجیر خود را پوشانیدند؛ نمادی از شرم و خجالت و ضعف. آنها دریافتند که ضعف دارند و صدای خداوند که تا قبل از این برایشان پر از آرامش و رابطه بود ترسناک جلوه کرد. از حضور خداوند ترسیدند و از ملاقات با او که قدوس است وحشت کردند؛ چرا که او قدوس است.
ما نیز شرم و ضعفهایمان در ملاقات با خداوند، ترس را به درونمان جاری میکند و از حضور او خجالت میکشیم، و یا خود را با برگهای انجیر میپوشانیم. خودِ واقعی و قلبهایمان را میپوشانیم. نمیخواهیم خداوند از اشتباهات و نا اطاعتیها سخن بگوید و این آغازی است که قرنهاست در ما بوجود آمده. اما نسلی دیگر و آغازی دیگر به انجام رسیده و این نقطه امید برای ماست.
در کتاب رومیان باب پنجم از دو نسل صحبت میشود. نسل آدم که از آن گناه و شرم و جدایی وارد شد و نسل عیسی که نتیجه آن پارسایی و ملاقاتی تازه است.
ما با ایمان به کار عیسی بر روی صلیب و قیام او وارد نسلی شدهایم که میتوانیم به ملاقات خداوند برویم و این رابطه صمیمانه باز هم پیوند زده شود. به نسلی بدل شویم که صدای خداوند برایمان آرامش درونی داشته باشد چرا که او ندا میدهد: این است فرزند محبوب من.
صدای خداوند و ملاقات با او برای محکوم کردن ما نیست بلکه برای بنا کردن این رابطه و درک این صمیمت است.
اگر احساس میکنید هنوز شرم و عریانی وجود دارد هنوز در نسل آدم زیست میکنیم. باید این تولد تازه در ما صورت بگیرد که فرزندان محبوب خداوند هستیم؛ نسل او هستیم و او پدر ما. اگر به شکستگی رابطهها فکر میکنیم و در پرستش و ملاقات هنوز به چیزی بجز رابطه صمیمانه با او میاندیشیم هنوز در نسل آدم زیست میکنیم و باور نداریم که در این قفس باز شده تا از این اسارت، آزاد شویم. در نسل تازه ما میبخشیم و به رابطه با خداوند میاندیشیم. در این باور و ایمان زیست کنیم که ما هم گناهکاریم و اشتباه کردهایم مثل بقیه ولی بخشش خدا و فیض او مرا به نسل دوم میبرد و نجات را دارم؛ این بخشش و فیض برای همه کسانی که او را بپذیرند مهیاست.
انگشت اشاره به سمت مقصری دیگر نگیریم چرا که آدم و حوا نیز چنین کردند. وقتی خداوند از آنها پرسید چه کردهاند آدم انگشتش به طرف حوا رفت و گفت این زن که تو به من دادی مرا وادار کرد، و همچنین نیز حوا به مار اشاره کرد و گفت آنکه تو در باغ گذاشتی. هیچ یک تقصیر خود را نپذیرفت بلکه آن را به گردن دیگری انداخت و در نتیجه خود خداوند را مقصر اعلام کردند.
مراقب این طرز تفکر و لعنتها باشیم. ما نسل عیسی هستیم و فرزندان محبوب خداوند. اگر اشتباه کردیم بخشش را بطلبیم و بدنبال توجیه کردن خود نباشیم. با راستی و بواسطهی روح او را بپرستیم و در آرامی او داخل شویم، آمین.