با سلام به همراهان عزیز صفحه «تاریخسازان آسمانی.» در شماره قبل به زندگی «کاترین ساوب» پرداختیم و دیدیم که چطور با شجاعت برای ایمان خود ایستادگی کرد. در این شماره نگاهی به زندگی یکی از پیشوایان نهضت اصلاحات یعنی «مارتین لوتر» میاندازیم.
همانطور که جمله معروف تاریخسازان آسمانی هر بار بیان میکند:
«مردم معمولاً شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر چیزهای دروغ تحمل نمیکنند.»
مارتین لوتر میخواست به اختلاف نظرها و یا ناسازگاریهایی که در رابطه با الهیات مسیحی و اجرای آداب و رسوم کلیسایی وجود داشت اشاره کند و همچنین بحث و بررسی در مورد عقایدی که قرنها به شیوهای نادرست در کلیساها دیده میشد را اصلاح کند. البته او قصد نداشت کلیسای جدیدی را تأسیس کند اما مناقشه او در مورد قدرت رهبران در کلیساها و افراط در اجرای مراسم مذهبی «اعلامیهای مبنی بر نود و پنج تز» که در ۳۱ اکتبر۱۵۷۱ بر سر در کلیسای «ویتنبرگ» میخکوب شد، منجر به اعتراض گستردهای علیه سوءاستفاده افراطی کلیسا از قدرت شد و در نهایت به جنبش پروتستان در سراسر جهان ختم گردید. بسیاری به خاطر ایمانشان جان خود را از دست داده و یا از دست خواهند داد.
لوتر یک محقق و فعال بود. هنگامی که سرانجام در سال 1520 به او برچسب بدعتگذار زدند، سند رسمی را گرفت و در ملا عام سوزاند. سال بعد لوتر از جامعه کلیسایی بیرون رانده شد ولی همچنان در ماه آپریل در جلسه «دایت ورمز» (اشاره به رویداد خاص تاریخی برای دستگیری لوتر و لحظهای بحرانی در اصلاحات پروتستانی) حاضر شد و به دفاع معروف خود «اینجا ایستادهام» پرداخت. در نهایت لوتر به عنوان یک قانونشکن شناخته شد و نوشتههای او ممنوع اعلام شدند. لوتر زندگی خود را مدیون حمایتهای «فردریک ساکسونی» که از طرفداران قاطع او بشمار میرفت، بود.
دیگر مراکز اصلاحی نیز به جنبشی که توسط راهب آلمانی آغاز شده بود پیوستند. در «زوریخ»، «اورلیش زوینگی» یک کشیش دلسوز که به مردم اهمیت میداد، به شهرت رسید و هم از اصلاحات لوتر حمایت و هم اصلاحات دیگری را پیشنهاد کرد. اصلاحاتی که بیان میکرد حضور مسیح در نان و شراب در عشاءربانی فقط به صورت معنوی بوده.
«ژان کالوین» وکیل فرانسوی در سال ۱۵۳۶ در «ژنو» اولین کتاب خود را در زمینه «اصول عقاید مسیحی» منتشر کرد و به این ترتیب برای مجامع کلیسای «پرسبیتریها» اصلاحاتی جامع و نظاممند در حوزه الهیات مسیحی را ارائه داد.همچنان در قرن شانزدهم، «آناباپتیستها» و «منونایتها» (با رهبری منوسیمونز، کشیش هلندی) اصلاحات بنیادین را در جهت تعمید و صلحطلبی فقط بزرگسالان، به عنوان معیارهای ایمان کتاب مقدس رهبری کردند.
البته این اصلاحات فراتر از یک جنبش مذهبی بود. خون، آتش و شمشیر نیز نقش دردناکی در ظهور کلیساهای تجدید شده، ایفا کردند.
همه ما کاتولیکها، ارتدوکسها و پروتستانها مدیون شهدایی هستیم که دید روشنتری از فیض و حقیقت خدا را به ما نشان دادند، بیش از آنچه ایمانداران قرون وسطی میتوانستند یاد بگیرند یا از آن لذت ببرند.