قدردانی و سپاس
چند ماه سپری شده و هنوز دنیا درگیر ویروسی است که اندازه آن بر طبق تخمینهای زده شده هم خندهدار است و هم دردآور. تمام ویروس موجود در این جهان حدود ۵ گرم است و این میزان دنیا را سردرگم کرده و همه را در خانههای خود به قرنطینه برده؛ ولی در همین روزها هستند کسانی که در خانههای خود نماندهاند… بیرون آمدنشان بر این علت نیست که خستهی خانه نشینی هستند و یا برای تفریح و دورهمی خانه و امنیت خود را ترک گفته باشند بلکه بهر خدمت کردن؛ پرستاران و کادر پزشکی که برای رسیدگی به بیماران مبتلا دست از فعالیت نکشیدهاند، اورژانس و متخصصانی که هر روز خود را در خطر ابتلا قرار میدهند ولی پا پس نکشیده و در این راه ما را خدمت میکنند. جای سپاس و قدردانی دارد این از خودگذشتگیها… چه بسیارند پرستاران و پزشکانی که در این خدمت مبتلا شدهاند و جان خود را از دست دادهاند و یا در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم کرده و میکنند ولی همکارانشان به جای دلسردی و ترس با امید به کار خود ادامه میدهند؛ کسانی که میتوانستند این روزهای خود را در کنار خانواده خود سپری کنند و در امنیتی بیشتر؛ چه پزشکانی که در سراسر دنیا بر اثر خستگیهای روحی و جسمی و فشار ناشی از این اپیدمی دست به خودکشی زدند؛ میشناسم پرستاری که تولد دختر خود را که برایشان بسیار حائز اهمیت بود از دست داد تا بتواند به بیماران بیشتری رسیدگی کند.
براستی به یاد خداوندمان عیسی مسیح افتادم. کسی که ماوای امن خود را ترک گفت… کلمهای که مجسم شد و تمام مزایای همذاتی خود با خدا را کنار گذاشت تا انسان را از ویروسی مرگبار رهایی بخشد و ما را خدمت کند؛ ویروسی به نام گناه و چقدر جای سپاس و قدردانی دارد چرا که او کار را به اتمام رساند و فیض نجات را برای ما نالایقان به رایگان به ارمغان آورد، حتی به قیمت جان خود و ننگی به نامِ مرگْ بر روی صلیب؛ ولی خدای پدر او را بس سرافراز گردانید و با قیاماش نامی برتر از همهی نامها در آسمان و بر زمین و در زیر زمین بدو بخشید…
«اگر چه او از ازل دارای الوهیت بود، ولی راضی نشد که برابری با خدا را به هر قیمتی حفظ کند، بلکه خود را از تمام مزایای آن محروم نموده، به صورت یک غلام درآمد و شبیه انسان شد.» (فیلیپیان ۲: ۶-۷)
حسین سکاکی