درودی بیکران به همه مادران و پدران و معلمین سرزمینم. شادی و حکمت خداوند بر شما باد.
تربیت و رشد کودکان یکی از مسئولیت‌هایی است که به عهده ما به عنوان والدین و معلمین گذاشته شده و همواره برای رشد در شناخت مسیر و طریق رسیدن به مقصد نیاز به تازگی و حکمت الهی داریم تا با هدایت و رهبری و آنچه از او می‌آموزیم فرزندان و نسل آینده را در این راه یاری دهیم و همچنین خودمان در این همراهی، تجربه راه رفتن با خدا را بچشیم و رشد کنیم.
برای رسیدن به این مهم برنامه‌ریزی و درک درست از محبت و مسیر آن بسیار حائز اهمیت است. در شماره‌های پیشین آموخته‌ایم که اولین قدم، داشتن هدف و شناخت آن می‌باشد. چرا که چشم دوختن و متمرکز شدن به هدف، ما را در مسیر درست نگاه خواهد داشت.
پس برای اولین قدم در برنامه‌ریزی «هدف» را بیابیم. هدف آن چیزی است که مسیح در کلام خود به ما می‌آموزد «گسترش ملکوت خداوند و انجام اراده او».
پیشنهاد می‌کنیم که با هدف سالیانه کلیسای خود پیش بروید و اجازه دهید تا همراه با کلیسا و بدن او در این مسیر برنامه‌ریزی کنیم. به عنوان مثال هدف کلیسایی که ما بوسیله آموزه‌های کلام از طریق آن به پیش می‌رویم برای سال تازه «تمرکز بر پایه های پل» است. امسال تمام تلاش کلیسا بر این هدف است تا ریشه‌هایمان را در مسیح نظاره‌گر باشیم و باز در کلام و رفتار خداوندمان، خود را محک بزنیم و چکاپ انجام دهیم.
قدم دوم برنامه‌ریزی و نگاهی به مسیر رسیدن به هدف است و وسیله مورد نیاز برای آن.
در شماره‌های پیشین به هفت داستان پرداختیم و سپس به بازخورد و نتیجه‌ای که می‌توانیم از این داستان‌ها برای کانون شادی و فرزندانمان بهره ببریم نظاره کردیم. در مجله شماره 76 به کتاب و داستان «مسافری در جستجوی خدا» پرداختیم و حال این روایت را با کلام خدا و داستان مشابه در مسیر هدف انتخاب کرده و بدینوسیله اهمیت کلام خدا را با فرزندانمان بیاد می‌آوریم. شما را دعوت می‌کنیم تا با هم نگاهی به این موضوع بر اساس و پایه داستان «جان» بیاندازیم و تمرین کنیم چگونه در مسیر به سمت هدف برنامه‌ریزی داشته باشیم.
در این شماره از مجله اسمیرنا به داستان کشتی نوح و اطاعت نوح از خداوند، سپردن سکان زندگی‌اش به خداوند و ایمان به اینکه خدا به وعده‌هایش عمل می‌کند خواهیم پرداخت. همانطور که در داستان جان بانیان هم دیدیم، جان در جستجوی خدا بود و خداوند او را از تمامی خطرهای زندگیش نجات داد و بالاخره جان آزادی در خداوند را چشید. داستان نوح از «کتاب پیدایش باب ۶ (آیات ۹ به بعد) تا انتهای باب ۹ » می‌باشد، که به زبان ساده و قابل فهم برای نونهالان نگارش شده است.
هدف مورد نظر:
در نظر داریم که مطالب در پایان جلسه بدین مفهوم توسط کودکان درک شوند:
۱- اطاعت از فرامین خداوند در کارهایی که از ما خواسته است.
۲- سپردن زندگی به خداوند و درک این موضوع که او برای ما نقشه‌های عالی دارد.
۳- به تحقق وعده‌های خداوند ایمان داشته باشیم.
۴- فرمانبردار خداوند باشیم زیرا او ما را به جای نیکو می‌رساند.
مروری بر داستان کتاب مقدس (۱۵ دقیقه)
سخنی با والدین و مربیان گرامی
کودکان در طول هفته می‌بایست خودشان این داستان را مطالعه و به آن فکر کنند. شما نیز می‌توانید بنابر گروه سنی آنها برایشان بصورت داستان‌وار روایت کنید.
(این داستان مناسب گروه سنی ۷ تا ۱۳ سال می‌باشد.)
خداوند به نوح گفت: زمین پر از مردم شرور و گناهکار شده، می‌خواهم همه موجودات را بخاطر کارهای بدشان از بین ببرم. اما تو بخاطر اینکه همیشه از من اطاعت می‌کنی و در این روزگار بدون عیب رفتار می‌کنی تو و خانواده‌ات را نجات می‌دهم.
داستان جان را شنیدیم که همیشه احساس تنهایی می‌کرد ولی همیشه در جستجوی خدا بود و در نهایت قلب خود را روی خداوند باز کرد و دید که خداوند تنها نجات دهنده اوست.
نوح از طرف اطرافیانش طرد شد اما با ایمان به خدا همچنان مشغول ساخت کشتی بود و هر چند مورد تمسخر قرارگرفت اما می‌دانست نجات دهنده واقعی خداست. پس خداوند به نوح گفت: طوفانی در راه است بلند شو و یک کشتی چوبی بزرگ بساز و یک در و یک پنجره برایش درست کن.
خدا به نوح نگفت که سکانی برای هدایت کشتی بسازد چرا که سکان و هدایت کننده کشتی خود خداوند بود. سپس به او گفت: به تو فرمان می‌دهم از هر موجود زنده یک جفت و آذوقه برای خوردن به داخل کشتی ببری…
این پیام از سوی خدا بود و نوح به هرآنچه خدا گفته بود عمل کرد. باران شروع به باریدن گرفت و بی‌وقفه چهل شبانه روز می‌بارید. اما نوح به همراه خانواده و حیوانات در امنیت خدا بود. این کشتی فقط یک پنجره داشت که نوح و خانواده‌اش می‌توانستند از آن روشنایی را ببینند.
در زندگی جان بانیان هم مشاهده کردیم زمانی که جان به زندان افتاد فقط از پنجره زندان بود که می‌توانست روشنایی را ببیند و با مردم صحبت کند.
بالاخره طوفان پایان یافت و کشتی بر کوه آرارات نشست. نوح کلاغی را فرستاد تا خشکی را پیدا کند ولی کلاغ به این طرف و آن طرف پرواز کرد تا زمانی که زمین خشک شد. سپس یک کبوتر را فرستاد ولی کبوتر خشکی پیدا نکرد و به کشتی برگشت. بعد از یک هفته دوباره کبوتری را فرستاد ولی اینبار کبوتر با یک شاخه از درخت زیتون برگشت. بعد از هفت روز دوباره نوح کبوتر را فرستاد و این بار کبوتر به کشتی برنگشت و نوح متوجه شد که خدا او را از طوفان عبور داده و زمین در حال خشک شدن است.
خدا نوح و خانواده‌اش را نجات داد و به مقصد نیکویی که به او وعده داده بود رساند. زمانی که نوح به خشکی رسید آزادی جسمی و روحی را دریافت کرد و چقدر زیبا جان بانیان هم وقتی از زندان آزاد شد فرصت این را داشت که آزادانه در مورد خداوند، عیسی مسیح با مردم صحبت کند؛ و این چنین بود که خدا با نوح پیمانی بست که دیگر با طوفان موجودات را از بین نمی‌برد و نشان این عهد خدا رنگین کمان زیبایی بود که در آسمان نقش بست.
زندگی نوح و جان بانیان نشان دهنده جستجو برای یک آزادی حقیقی یعنی خداوند است، نوح و جان با ایمان و اطاعت به آزادی و نجات در خداوند دست یافتند.
نکاتی که می‌توانید بر روی آنها تاکید داشته باشید (۱۰ دقیقه) :
خدا نوح را انتخاب کرده بود و برای نجاتش نقشه‌ای داشت.
خدا در سختی و طوفان، نوح و کسانی که در کشتی بودند را در امنیت و آرامی ساکن کرد.
نوح در انجام فرمان خدا و اطاعت کردن پایدار بود.
خدا به وعده‌هایش عمل می‌کند و نوح این را باور داشت و زندگیش را به او سپرد.
خدا وعده داده که در طوفان‌ها از ما مراقبت می‌کند.
طرح سوالات و گفتگو در مورد آنها (۱۰ دقیقه):
شباهت زندگی جان و نوح در چه بود؟
هدف از ساختن کشتی چه بود؟
خداوند چرا نوح را انتخاب کرده بود؟
نوح در برابر دستورات خداوند چگونه عمل کرد؟
سرانجام اطاعت نوح از خداوند چه شد؟
سکان و هدایت کننده کشتی نوح چه کسی بود؟
کاربرد داستان در زندگی کودکان (۵ تا ۱۰ دقیقه) :
اگر زندگی خود را به خداوند بسپاریم او سکان و سکان دار کشتی زندگی ما خواهد شد؛ به او اعتماد کنیم و زندگی خود را به دستان محافظ او بسپاریم.
خدا به وعده‌هایی که می‌دهد عمل می‌کند، او در تحقق بخشیدن به وعده‌هایش امین است، به نقشه‌هایی که خداوند برای ما در نظر دارد باور داشته باشیم و اعتماد کنیم.
وقتی زندگی خود را به دستان امن خداوند می‌سپاریم او ما را از سختی‌ها عبور خواهد داد و سرانجام به آنچه که نیکوست و برایمان در نظر گرفته خواهیم رسید.
آیه‌ای برای به خاطر سپردن:
«رنگین کمان در ابر خواهد بود و من آن را خواهم دید و آن پیمانی را که بین من و همه جانداران روی زمین بسته شده، به یاد می‌آورم.» (پیدایش ۹: ۱۶)
مشارکت پایانی:
در مورد اینکه بچه‌ها چگونه می‌توانند خدا را اطاعت کنند و به حرف خدا گوش دهند از آنها سوال کنید. وقتی نظراتشان را گفتند از آنها بپرسید نتیجه اطاعت از خداوند چیست؟ و قبل از انجام کارها چگونه در حضور خدا باید دعا کنیم و چطور کارهایمان را با تمام قلب به خدا بسپاریم.
فعالیت تجربی:
از کودکان بخواهیم از وسایل در دسترس و قابل استفاده یک کشتی درست کنند.
وسایلی مانند: ماکارونی، چوب کبریت، قوطی و بطری‌های پلاستیکی. آنها را با استفاده از طناب یا نوار و چسب به همدیگر بچسبانند و الگویی که از شنیدن و درک و تصویر ذهنی که از کشتی نوح در ذهنشان دریافت کرده‌اند را در ساخت این کشتی کوچک بکار ببرند.
زمانیکه ذهن بچه‌ها در این داستان و پرسش و پاسخ‌ها به چالش کشیده شد، مشاهده خواهید نمود که زمینه برای انتقال پیام این درس به وجود آمده تا بچه‌ها بیشتر در موردش فکر کنند و آن را به صورت عملی در زندگی خود به کار ببندند.
