درود به شما دوستداران کتاب در مجله اسمیرنا، فیض خداوند با شما.
در شماره قبلی مجله به خلاصه برخی از روزهای کتاب مهار فکر شفای زبان پرداختیم و در این شماره نیز نگاهی به ادامه آن می-اندازیم.
آمین که باعث تشویق شما بشود تا به طور کامل این کتاب را دانلود و مطالعه کنید زیرا که راه کارهایی که برای مقابله به بیماریهای زبان در این کتاب نوشته شده است میتواند کمک بزرگی به شما کند که ما بطور کامل به آن نپرداختهایم.
روز نهم غیبت: این روزها غیبت برای ما تبدیل به یک سرگرمی و وقت گذرانی هیجان انگیز شده است. (امثال ۸:۱۸) میگوید «سخنان سخن چین هم چون لقمهای لذیذ است که به اعماق وجود انسان فرو میرود.» اما این لقمه به ظاهر لذیذ و این سم به عسل آغشته در پنهانترین زوایای وجود و فکر و روابط ما اثر میگذارد و منزلت افراد را در دیدگاه ما کاهش میدهد و ما را تبدیل به انسانی مغرور و حسود میکند. یکی از میوههای روحالقدس خویشتنداری میباشد. در (مزامیر ۱۵ آیه ۱ و ۳) میخوانیم «که خداوندا کیست که در خیمه تو مهمان شود و کیست که در کوه مقدست ساکن گردد؟ آنکه به زبان خویش غیبت نکند! و به همسایه خود بدی روا مدارد و ملامت را درباره نزدیکان خویش نپذیرد.» پس وقتی که وسوسه میشویم تا غیبت کنیم از خودمان بپرسیم حضور در کدام مهمانی را ترجیح میدهیم؟ مهمانی خانه خدا؟ یا غیبت؟
روز دهم خیانت در اسرار: درکتاب (امثال باب ۱۱ آیه ۱۳) میخوانیم که سخن چین اسرار را فاش میکند اما شخص امین رازدار است. رازداری علامت امانت و قابل اعتماد بودن شخص است، این خصوصیات برای خدا بسیار اهمیت دارد. اما چرا بعضی اشخاص در امانت دیگران خیانت میکنند؟ و راز آنها را افشا میکنند؟ سه نکته که در رابطه با این سوال در این قسمت مطرح شده را با شما در میان میگذاریم؛ اولین نکته: وخامت کار. بعضی میگویند این را نمیتوانستم در دلم نگه دارم باید به کسی میگفتم، و او قابل اعتماد است! یا میگویند اگر من هم نمیگفتم بالاخره میفهمید، یا بسیار بهانه دیگر... اما مشکل در این است اگر نگه داشتن راز کسی برای ما اینقدر دشوار است چگونه انتظار داریم که دیگران آن راز را نگه دارند و قابل اعتماد باشند؟ چقدر خوب است زمانهایی که فکر می-کنیم بازگو کردن اسرار دیگران حتی برای فردی معتبر مثل شبان یا مددکار اجتماعی مفید است آن را به خود شخص بگوییم، و تشویقش کنیم که خودش این کار را انجام دهد و با آنها صحبت کند، یا لااقل از او اجازه بگیریم. عدم رازداری افراد ضربه محکمی به بدن مسیح است. دومین نکته: ضربه به خود است، بازگو کردن اسرار دیگران، و شایعه پراکنی ما را به فردی غیر قابل اعتماد و ناموفق تبدیل خواهد کرد. سومین نکته: سلب برکت از خود میباشد، همه ما در حالتهایی که بیشتر آسیبپذیر هستیم و یا در بحرانهای شدید عاطفی ممکن است چیزهایی در مورد خود و دیگران بگوییم که بعداً سخت پشیمان شویم. در این حالت شنونده باید با حکمت و امین بودن شخص را تشویق کند تا این چیزها را بازگو نکند. صبر، امانت، محبت، اعتماد به خدا، حفظ حیثیت افراد و مطرح کردن موضوع با خود شخص، ما را از دام سخن چینی آزاد میکند.
روز یازدهم عصبانیت: نامهای دیگر این بیماری، خشم، خشونت، تندی، کجخلقی و درشتی میباشد در یعقوب (باب ۱ آیات ۱9-20) میخوانیم «هرکسی باید در شنیدن تند در سخن گفتن کند و در خشم آهسته باشد.» بعضی افراد خشم و عصبانیت خود را بروز می-دهند اما برخی هم بظاهر نشان نمیدهند اما با خودخوری، قهر، کنارهگیری یا حتی خالی کردن خشم خود بر نفر سوم، زندگی را برای خود و دیگران تلخ میکنند. به آسانی میتوان اذعان داشت که خشم و عصبانیت کنترل نشده ما در بسیاری از بیماریهای زبان است. عصبانیت به خودی خود گناه نیست، اما در انسان میتواند به آسانی منجر به گناه شود کلام خدا به ما هشدار میدهد که هنگامی که خشمگین میشوید گناه نکنید، و ابلیس را مجال ندهید، برای پیشگیری از خشم و تندی مهم است که خویشتنداری را که یکی از ثمرات روحالقدس میباشد در خود بپرورانیم.
روز دوازدهم: تمسخر، یا آبرو دیگران را بردن، زبان تمسخر زبانی است که حاضر میباشد برای اندکی لذت دیگری را طعمه مزاح خود کند، در کتاب مقدس هم نمونههایی بسیاری داشتیم که با این بیماری زبان مواجه بودند. مثلاً کسانی که رستاخیز مسیح از مردگان و یا روحالقدس را مسخره میکردند. طبق کلام خدا ریشه زبان تمسخرگر، غرور و تکبر میباشد نه شوخ طبعی! خداوند این گناه زبان را بسیار جدی میگیرد و آن را مجازات خواهد کرد.
روز سیزهم: تهدید: زبان تهدید آمیز و ترس برانگیز زبانی میباشد که برای دفاع از خود یا رسیدن به مقاصد خود به عمد در طرف مقابل ایجاد هراس میکند، تهدید و ایجاد ترس شاخصه کسانی میباشد که به نحوی میخواهند برتری یا قدرت خود را بر دیگران ثابت کند مطیع کردن یک شخص به زور تهدید و ترس روش مسیحایی نمیباشد. در (افسسیان6: 9) پولس به ما میگوید «با غلامان خود با احترام و مسیح گونه رفتار کنید و از تهدیدشان دست بردارید، چون نزد خدا هیچکس بر دیگری برتری ندارد» چون خداوند حاکم بر تمام جنبههای زندگی ما است لزومی ندارد که با تهدید دیگران را وادار به انجام دادن خواست و قبول عقاید خود کنیم.
روز چهاردهم تهمت: به منظور بدنام کردن دیگران و لطمه زدن به آبرو آنها ابراز میشود طبق کلام خدا ریشه این بیماری از قلبی گناه آلود میآید و قانون محبت مسیح را زیر پا میگذارد. ۵ نکته که عواملی هستند تا خودمان را از تهمت تبرئه کنیم. ۱- تهمت و افترا یک گناه زنانه است. 2- این تهمت نیست، این حقیقت است. ۳- فقط میگویم تا برایش دعا کنیم. ۴- برای عمیقتر شدن رابطه با شخص سوم. ۵- میگوییم این افراد راز نگه دارند. بیاد داشته باشیم افترا زدن به دیگران یکی از مشغلههای دائم شیطان است.
روز پانزدهم شکایت و غرغر: کلام خداوند ما را تشویق میکند که هرکاری را بدون شکایت و غرغر انجام دهیم. روحیه شکرگزاری و شاد یکی از ویژگیهای ایماندار مسیحی است. اولین و مهمترین راه مقابله با اعتراض رفتن به حضور خدا است مثل داوود که به حضور او میرود و مشکلات خود را میگوید و منتظر هدایت خدا میشود.
روز شانزدهم: فحش و دشنام این بیماری زبان بسیار مخرب است در (یعقوب باب ۳) میخوانیم که نمیشود با یک زبان خدا را متبارک خواند و با همان زبان دیگری را لعن کرد. خدا ما را فرا خوانده تا وارث برکت شویم، و بدی را با نیکویی جواب دهیم.
روز هفدهم: موزیگری که برای رسیدن به اهداف شخصی یا کنترل افراد و سرپوش گذاشتن بر اشتباهات خود انجام میدهیم ولی از آنجایی که لطف خداست ما را بزرگ میسازد پس برای رسیدن به اهدافمان به او اعتماد کنیم نه به زیرکی و موزیگری.
روز هجدهم چاپلوسی یا خودشیرینی: یعنی ستودن از هنر و کار یک شخص بطوری که او را مدیون خود میکنیم و باعث می-شود انسانها را بجای خدا ستایش کنیم علتش هم کسب منافع شخصی خودمان است. ۳ انگیزه که عوامل اصلی این بیماری هستند میل به توجه، پذیرفته شدن، نیاز به شنیدن تقدیر و تشویق از سمت دیگران، و کسب منافع مادی و غیر مادی میباشد. بیاد داشته باشیم چاپلوسی نه تنها برخود شخص بلکه به رابطه او با خدا و افراد پیرامونش هم آسیب میزند. برکت مادی و معنوی هدیهایست که خدا به ما میدهد.
خداوند میخواهد ما را از تک تک این بیماریهای زبان آزاد کند. پس بیاییم دعا کنیم و قوت او را بطلبیم. در شماره بعدی مجله نیز به قسمت آخر این کتاب میپردازیم. فیض خدا با شما