بویت زن

صلح و سلامتی خداوندمان عیسی مسیح بر شما باشد. پنطیکاست مبارک؛ با توجه به نزدیک شدن این روز که یادآور کار عظیم خدا در ایمانداران می‌باشد بر آن شدیم تا به ارزش زن در وعده پنطیکاست و بهایی که برای آن باید بپردازیم نگاهی بیاندازیم.
روز پنطیکاست عیدی که تمام مردم در اورشلیم جمع بودند و شاگردان همراه زنان در یکدلی و اتحاد در دعا بودند. آنها تمام وقت خود را در حضور خداوند بودند؛ چه روزِ عجیبی!!! چه برنامه‌ریزی دقیقی. آری خداوند وعده خود را تحقق بخشید. او از شاگردان خواسته بود تا در اورشلیم بمانند تا روح‌القدس را بیابند و این واقعه اتفاق افتاد. شور و حال عجیبی بود اینکه مردم با فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف همگی پیام خدا را دریافت کردند و در زبان‌ها هم اتحاد ایجاد شد. آری روز پنطیکاست روز شفای روابطِ ماست وقتی هر کدام از ما خارج از اطاعت خدا برای خودمان برج بابل می‌ساختیم. برجی که از غرور و خودخواهی‌هایمان بود. خداوند در پیدایش فرمان داد تا پراکنده شوید. بروید بارور و کثیر شوید و ما همگی جمع شدیم تا برج بابل را بسازیم و خدا ما را پراکنده ساخت. آری وقتی در هدف خدا حرکت نکنیم افکار او را درک نمی‌کنیم. گاهی او ما را پراکنده می‌سازد و گاهی جمع می‌کند. اما هدف خدا این است تا ما ثمر دهیم و جدا از او این ممکن نیست. خدایی که روزی ما را که در پی فکرهای نادرست خودمان بودیم پراکنده کرد و به ما زبان‌های مختلف داد اکنون ما را به یکدلی می‌خواند و اتحاد. آیا خدا تغییر می‌کند؟ البته که نه. این فهم کوچک و زاویه دید کم ماست که حکمت و هدف خدا را نمی‌دانیم و نمی‌فهمیم و هر روز بابل‌ها را می‌سازیم، اما خدا محبت خودش را به ما ثابت کرد؛ او فرزندش را قربانی گناهان تمامی بشرکرد.
پنطیکاست روز آشتی قوم‌ها جنسیت‌ها و… است. همانطور که در غلاطیان می‌خوانیم، «پس دیگر هیچ تفاوتی میان یهودی و غیر یهودی، برده و آزاد، مرد و زن وجود ندارد، زیرا همه شما در اتّحاد با عیسی مسیح یک هستید.» (غلاطیان 3 :28) و در کتاب اعمال رسولان نیز می‌خوانیم:
…بلكه این همان چیزی است كه یوئیل نبی گفت: «خدا می‌فرماید در زمان آخر چنین خواهم كرد: از روح خود بر همه‌ی مردم فرو خواهم ریخت و پسران و دختران شما نبوّت خواهند كرد و جوانان شما رویاها و پیران شما خواب‌ها خواهند دید. آری، حتّی بر غلامان و كنیزان خود در آن روزها از روح خود فرو خواهم ریخت و ایشان نبوّت خواهند كرد. و در آسمان شگفتی‌ها و بر روی زمین نشانه‌هایی ظاهر خواهم نمود، یعنی خون، آتش و دود غلیظ. پیش از آمدن آن روز بزرگ و پر شكوه خداوند، خورشید تاریک خواهد شد و ماه رنگ خون خواهد گرفت و چنان خواهد شد كه هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت.»
آیا خدمت آشتی را در دل داریم یا همچنان خودمان را برتر یا پایین‌تر می‌بینیم؟ اما ما در مسیح یکی هستیم و به یک بودن فراخوانده شده‌ایم. آری، هر که نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت. «هر که»؛ هیچ تفاوتی نیست. این به شخصیت، گذشته، جنسیت، مقام، اعمال ما و… بستگی ندارد بلکه به محبت خداوندی بستگی دارد که اراده‌اش این است که همگان توبه کنند.
خداوند ما را به حرکت کردن فرا می‌خواند تا در زمین حرکت کنیم، اما در اتحاد و یکدلی به او متصل باشیم و توکل و نگاهمان بر او باشد. پنطیکاست روزی است که شاگردان اطاعت کردند، زنان نیز همراه ایشان بودند. حال ما زنان چطور می‌توانیم همراه باشیم و در بالا خانه‌های افکارمان و در اتحاد و یکدلی، تمامی وقت را در مشارکت، دعا و رابطه با خداوند بوده تا زبان همدلی و شهامت حرکت را دریافت کنیم و اجازه دهیم که مفصل اتحادمان در بدن، خداوند باشد. آری برای این رابطه و یکدلی به قدم زدن با عیسی و همراه شدن با او نیاز داریم در کتاب لوقا می‌خوانیم که زنان چطور شهر به شهر همراه عیسی بودند. بیایید باهم به آن نگاهی بیندازیم.
…بعد از آن عیسی شهر به شهر و روستا به روستا می‌گشت و مژده پادشاهی خدا را اعلام می‌کرد. دوازده حواری و عدّه‌ای از زنانی كه از ارواح پلید و ناخوشی‌ها رهایی یافته بودند با او همراه بودند. مریم معروف به مریم مجدلیه كه از او هفت دیو بیرون آمده بود، یونا همسر خوزا مباشر هیرودیس و سوسن و بسیاری كسان دیگر. این زن‌ها از اموال خود به عیسی و شاگردانش كمک می‌کردند. (لوقا ۸: ۱-۳)
نگاه جامعه به ما و حتی ما زنان به خودمان این است که همیشه کسی بیاید و دست ما را بگیرد، غافل از آنکه مسیح دست ما را گرفت و حال ما می‌توانیم همچون زنان همراه عیسی عمل کنیم. این زنان از دارایی‌هایشان به عیسی و شاگردانش کمک می‌کردند.
به راستی چقدر در فرهنگ گذشته ما زن شخصیتی بود که نادیده گرفته شده بود و ثمره این نادیده‌گی‌ها یا افسردگی بود یا سرکشی. اما امروز خبری خوش برای زنان است. راهی‌ست تا از زخم‌، له شدگی‌ و ترس‌ها آزاد شد؛‌ تنها راه و راستی…
و این حقیقت که مسیح آمد تا ما را از قدرت مرگ آزاد کند بلکه ما حیات داشته باشیم. خداوند با عشق آمد و بهای آزادی ما را پرداخت کرد و ما را از چنگال تاریکی باز پس گرفت، چه عشق عظیمی…
بارها می‌بینیم که عیسی چطور ما را خطاب می‌کند. جایگاهمان را یادآور می‌شود اولین قدم، شناخت این هویتمان است؛ من زن هستم، دخترِ خدا. آری ما دختران خدا هستیم و او ما را پدر است. صخره امن ما اوست، پناه و دژ و قلعه ما. ما دیگر برده نیستیم بلکه در مسیح آزادیم. چقدر از اینکه یک زن به دنیا آمده‌ایم خرسندیم؟ جامعه، فرهنگ، خانواده، پیشینیان و… بهتر بگویم دنیا درصدد است تا این خوشحالی را از ما بدزدد. آنقدر که در مقایسه خودمان با دیگران گم شویم و خود را عاجز و ناتوان می‌بینیم. در کتاب مقدس آیات زیادی در رابطه با ارزش و جایگاه زن دیده می‌شود. به طور نمونه همانطور که زن از مرد پدید آمد مرد هم از زن پدید می‌آید. با این حال چه جای برتری وجود دارد؛ همه در خداوند یکی هستیم. در جامعه و فرهنگی که به دنیا آمده‌ایم شیطان از سال‌ها پیش بذرهایش را پاشیده تا باورهای غلط در ما شکل بگیرد. ترس، نگرانی، سردرگمی و ناتوانی، قربانی‌های بسیاری داده است. اگر چه زنان بسیاری ایستادگی و از آتش عشقی که خدا در درونمان قرار داده نگاهبانی کرده‌اند تا امروز ما به راحتی بگوییم من زن هستم، اما بسیاری هم درصدد گرفتن حقوقی که دزدیده شده، باز هم بازیچه دست شیطان شدند و جنگ بین مرد و زن ادامه پیدا کرد…
جنگی که در دادگاه‌ها و در جامعه ادامه دارد، مرد و زنی که خداوند آنها را به یک بودن فراخوانده بود امروزه چطور عمل می‌کنند؟ زندگی‌هایی از هم گسسته؛ زندگی‌هایی که شاید به هدف آزاد شدن از هم فرو می‌پاشد و زندگی‌هایی که به سردی گرویده و جنگی سرد شکل گرفته است؛ اتاق‌هایی از هم جدا، افکاری از هم جدا، اهدافی از هم جدا و باز جدایی…
جامعه‌ای که زنان برای حقوق خود می‌جنگند تا به مردان ثابت کنند برتر هستند؛ براستی چقدر از هدف اصلی دور شده‌ایم؟؟؟
تمامی این نیرو می‌توانست برای بهبود روابط به کار گرفته شود، اما برای نفع خودمان صرف شد. ما هم در ناتوانی‌هایمان بَرده‌ایم و هم در توانمندی‌هایمان؛ پس آزادی حقیقی چیست؟ آزادی که ثمره‌اش بنا شدن و شادی‌ست. نه غم و افسردگی و از هم پاشیدگی.
عیسی گفت: «شخصی از دو تن طلب داشت: از یکی پانصد دینار، از دیگری پنجاه دینار. امّا چون چیزی نداشتند به او بدهند، بدهی هر دو را بخشید. حال به گمان تو کدام ‌یک او را بیشتر دوست خواهد داشت؟» شَمعون پاسخ داد: «به گمانم آن که بدهی بیشتری داشت و بخشیده شد.» عیسی گفت: «درست گفتی.» آنگاه به سوی آن زن اشاره کرد و به شَمعون گفت: «این زن را می‌بینی؟ به خانه‌ات آمدم، و تو برای شستن پاهایم آب نیاوردی، امّا این زن با اشک‌هایش پاهای مرا شست و با گیسوانش خشک کرد! تو مرا نبوسیدی، امّا این زن از لحظه‌ی ورودم، دمی از بوسیدن پاهایم باز نایستاده است. تو بر سر من روغن نمالیدی، امّا او پاهایم را عطرآگین کرد. پس به تو می‌گویم، محبت بسیارِ او از آن روست که گناهان بسیارش آمرزیده شده است. امّا آن که کمتر آمرزیده شد، کمتر هم محبت می‌کند.» (لوقا 7 : ۴۱-۴۷)
پس ما زنان چقدر می‌توانیم با دریافت این فیض و آزادی همکاران خدا باشیم.آری ما باید محبت کنیم امروز چقدر محبت دریافت کرده‌ایم ازخداوند؛ بلی گنج در دستان اوست و ما زنان باید بیاد داشته باشیم خارج از هر درد و زخم و فقری که داریم در او ثروتمندیم و اوست که می‌بخشد و با مشارکت و مشورت گرفتن از منبع حیات است که ما می‌توانیم در مسیر شفا یافتن خود همچون زنان همراه عیسی همراه شویم و در شفای دیگران نیز سهمی داشته باشیم.
این زنان پر از درد و زخم و اسارت بودند اما با قدم گذاشتن در مسیر با عیسی همراه شدند و طعم خوش شفا را چشیدند. طعمی که میل به بخشیدن را در آنها بیدار کرد و بدون ماندن در زخم‌ها و فقر خود، چشمانشان را به عیسی دوختند و هرآنچه داشتند را به خدمت آوردند.
امروز چه مانعی دست و پایمان را بسته تا در این مسیر شهر به شهر حرکت کنیم. امروز چه چیزی را دریافت کرده‌ایم تا ببخشیم و چطور می‌توانیم این کار را انجام دهیم. خداوند از ما می‌خواهد تا همراه او شهر به شهر حرکت کنیم و پادشاهی او را اعلام کنیم؛ زخمیان را التیام، شکسته دلان را مرهم و تسلی دهیم. چقدر با قدم‌های استوار در حرکت هستیم! پیشتر یادآور شدیم که این اپیدمی نتوانست کلیسای روحانی خداوند را کنترل کند بلکه کنترل در دستان خداوند است.
حال که ماوایمان را یافته‌ایم، تنها آغوش مطمئن را، و حال که دشمنان را شناخته‌ایم، پدر دروغ‌گوها را آیا می‌خواهیم در آزادی راستین قدم برداریم؟ آزادی که از درون ما شروع می‌شود و از ذهن ما. آزادی که ثمره آن سرکشی نیست بلکه اطاعت است، اطاعتی نه از روی ترس و وحشت بلکه اطاعتی از سر عشق.
پس بیایید در این سفر حرکت کنیم. لباس خداوند را بپوشیم و همچون فرزندان نور عمل کنیم و هدیه بخشش را از پدر دریافت کنیم و جامعه، پیشینیان، خانواده، همسر، فرزندان، خودمان و در آخر همه را ببخشیم. این که حق با کیست چه اهمیتی دارد؟ چون دنیا همیشه به ما حق می‌دهد، اما ما برای دریافت این آزادی و بخشش تصمیم گرفتیم که حق‌ها را به مسیح بدهیم. هیچ‌کس در فكر نفع خود نباشد، بلكه در فكر نفع دیگران باشد (اول قرنتیان ۱۰: ۲۴). چقدر عمل به این قسمت از کلام سخت است، اما ثمر عمل به آن، ما را از خودمان آزاد می‌کند و فروتنی را به ارمغان می‌آورد. وقتی از او که حیات می‌بخشد دریافت کنیم به آسانی قادر به بخشیدن هستیم و این میسر نمی‌شود مگر اینکه از خودمان رها شویم و انسانیت کهنه ما بمیرد. آن زمان از منبعی که تمام نشدنی‌ست دریافت می‌کنیم و آزادانه بدون نگرانی می‌بخشیم، چون امید و توکل ما بر خدایی است که ما را به آرامی فرا می‌خواند و برای ما می‌جنگد.
او در ما بر علیه تمام آنچه در برابر شناختش قدم عَلَم کند می‌جنگد. او باورهای دروغین را بیرون می‌ریزد و ما را از حقیقت و راستی خود پر می‌سازد.
بیایید برای یکدل شدن با خواهر و برادران، همسر و فرزندان، با خداوند و در اطاعت از خداوند قدم برداریم و در نظم روحانی او حرکت کنیم. اطاعت از خدا، اطاعت از رهبران؛ اطاعت از خدا و اطاعت از همسر. «به‌خاطر احترامی كه به مسیح دارید، مطیع یكدیگر باشید. ای زن‌ها، طوری از شوهران خود اطاعت كنید كه از خداوند اطاعت می‌کنید، زیرا همان‌طور ‌که مسیح سر كلیسا یعنی بدن خود می‌باشد و شخصاً نجات‌دهنده‌‌‌ آن است، شوهر نیز سر زن خود می‌باشد. و چنانکه كلیسا مطیع مسیح است، زن‌ها نیز در هر مورد باید از شوهران خود اطاعت كنند.» (افسسیان ۵: ۲۱-۲۴)
چطور خداوند از زنی که سرکشی به دلیل عدم دیده شدن در او شکل گرفته است اطاعت می‌خواهد؟ خدا می‌خواهد تا ما را از سرکشی آزاد کند و این بها دارد، برای اینکه آزاد حقیقی باشیم باید در کلام خداوند و در اطاعت باشیم و او ما را نیرو خواهد بخشید. بیایید امروز آشتی کنیم با خودمان، هویتمان، مردان و با جامعه و در این خدمت قدم برداریم تا صلح و سلامتی خدا را از درون همراه داشته باشیم و هر جا که قدم می‌گذاریم این صلح از درون به بیرون بریزد.
بگذارید روح‌القدس درون ما این حقیقت را شهادت دهد و این مسائل عمیق روحانی را برای ما باز کند و هر کدام در ملاقات خصوصی با خداوند هویت و جایگاه‌مان را در خداوند بیابیم و در آن مسیر حرکت کنیم.
امروز چه کسی را می‌توانیم در این مسیر همراه کنیم و چه چیزی را می‌توانیم به حضور خدا بیاوریم تا برای بنای کلیسا بکار رود بلکه همه با هم عمیق‌تر خداوند را بشناسیم. قدم برداریم و از آنچه داریم اعم از برکات مالی، روحانی و محبت خداوند یکدیگر را میزبانی کنیم و پذیرایی کنیم. از حال و شرایط خانواده‌هایمان و آن کسانی که خدا بیاد ما می‌آورد با خبر شویم؛ نگاهمـان به گنج و ثروت در دستان پدر باشد نه موانع…
آمین که امروز با دریافت از چشمه حیات همگی از گنجی که خدا به ما داده است نفع دیگران را بجوییم و در شادی که در آسمان برپاست سهیم باشیم.
مشارکت روح‌القدس با شما

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

بال‌های فرو افتاده….
کتاب زن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست