پیروزی در بیابان

پیروزی در بیابان

«اینک به سوی شرق می‌روم، و او آنجا نیست؛ به سوی غرب، اما او را نمی‌بینم؛ چون در شمال به کار مشغول است، او را مشاهده نمی‌کنم؛ چون رو به سوی جنوب می‌نهد، او را نمی‌بینم.» (ایوب باب 23 آیات 8 تا 9)
کتاب پیروزی در بیابان به نویسندگی جان بیور تجربه نویسنده در بیابان زندگی‌اش می‌باشد، «جان» نه تنها از تجربه خودش در بیابان نوشته است بلکه بیابان‌های کتاب مقدس را یادآور شده و به ما پیروزی را نوید می‌دهد و می‌گوید اگر در بیابان زندگیتان هستید نگران نباشید، تنها نیستید بلکه در میان جماعتی قرار دارید.

آیا شما هم این حس ایوب را تجربه کرده‌اید؟ اگر این فریاد قلب شماست پس بدانید در بیابان هستید.
فهرست مسافران بیابان طولانی است، چرا که بیابان زمانی ضروری است، فصلی در زندگی هر یک از فرزندان خداست. آرزو می‌کنیم که ای کاش راهی فرعی وجود داشت. مدام درپی یک میانبُر و مسیر انحرافی هستیم، اما حتی یک راه هم وجود ندارد. این مسیر و جاده‌ رسیدن به سرزمین موعود است و بدون گذر از بیابان نمی‌توان به سرزمین وعده رسید. اگر خواستار رسیدن به سرزمین وعده هستیم، درک این دوره و زمان الزامی است.
جان در این کتاب، فصل بیابان یا زمانی برای هرس شدن و پیوند خوردن را با ما در میان می‌گذارد.
بیابان، مکان یا دوره‌ای برای نزدیک‌تر شدن به خدا است که باید از آن عبور کنیم. زمانی است برای طلبیدن قلب خدا که در ایمانداران شخصیت و نیرو می‌آفریند. اینجا زمانی برای آماده شدن است، زمانی که ممکن است بدون رویا و دیدن وعده‌ها دچار دلسردی شویم.
اگر قلب شما به دنبال خداست، حتی در این «دوران خشکی» از او اطاعت کنید و او را بجویید؛ آنگاه خدا طلایه‌داران و نسلی از یوشع‌ها برخواهد خیزانید، اما همچون عصر یوشع، زمینِ تمرین لشکر، بیابان است. این دوران‌های خشک، شِکوِه‌کنندگان، معترضان و متمردان را الک می‌کند؛ درست همانطور که گندم را از کاه جدا می‌سازد. بیابان مکانی است که میوه‌ روح در ما به بار می‌نشیند.
کسانی که وعده و منافع آن را می‌جویند نه خود وعده دهنده را، در این صحرای خشک ضعیف خواهند شد. چنانکه در «یوحنا باب 6 آیه 26» فرموده، گروهی خدا را برای آنچه که می‌تواند به آنها ببخشد یا برایشان انجام دهد، می‌جویند، عده‌ای به دنبال منافع هستند و انگیزه‌شان خودخواهانه است. در بهترین حالت یک رابطه‌ ناقص و نارَس از این نگرش حاصل می‌شود اما کسانی که خدا را برای خودش می‌جویند، رابطه‌ استوار، قوی و سالم بنا می‌نهند.
بیابان جایی است که در آن شاهد حرکتی تازه از روح خدا هستیم؛ البته این برای ما تازه و جدید است، نه خدا. ما باید به جایی برسیم که خدا را آنچنان که او ما را می‌شناسد بشناسیم. این نوع رابطه در «دوم قرنتیان باب 3 آیه 18» شرح داده شده است.
در کتاب اشعیا باب 40 آیه 3 اینطور می‌خوانیم: «صدای ندا کننده‌ای در بیابان، راه خداوند را هموار سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید.» بیابان محل شاهراه الهی است.
در بیابان است که راه آماده می‌شود اینجا راه یا جاده‌ای است به سوی زندگی متعال و بالا؛ یعنی روش تفکر و زیستن خداوند. چنانکه خداوند در اشعیا 55 می‌گوید: «افکار من افکار شما نیست و نه طریق‌های من طریق‌های شما.»
در بیابان است که این شاهراه الهی یافت می‌شود. این راه، تقدس یا طریق مقدس نامیده می‌شود. یکی از معانی تقدس، حالت یا چگونگی خالص بودن یا پاک بودن است. عیسی می‌گوید: «خوشا به حال پاک دلان، زیرا آنها خدا را خواهند دید.» راه رسیدن به زندگی برتر و متعالی، تقدس یا قلبی پاک است. عیسی برای کلیسایی ناپاک بازنمی‌گردد؛ او برای کلیسایی بدون لکه، ننگ و عیب بازمی‌گردد. خدا به دنبال یک تظاهر و جلوه‌ بیرونی از تقدس نیست. او می‌خواهد قلب ما از درون تبدیل یابد؛ زیرا یک قلب پاک، رفتار و سلوکی پاک پدید می‌آورد.
بیابان یکی از بوته‌های آزمایش الهی است که خدا برای پاک ساختن نیات و انگیزه‌های قلب ما از آن استفاده می‌کند. خدا اکنون و پیش از بازگشت برای کلیسایش، در مسیر فرایند پاک ساختن دل ماست.
یهوه صبایوت می‌گوید: «جلال آخر این خانه از جلال نخستینش عظیم‌تر خواهد بود و در این مکان، سلامتی را خواهم بخشید. قول یهوه صبایوت این است.»
(حجی باب 9 آیه 2)
برخی می‌گویند: «ما اکنون در زمان بیداری هستیم.» ما در بیداری نیستیم. ما در یک آشفتگی هستیم.
ما همانند آن وادی خشک پر از استخوانی هستیم که حزقیال دید. اما امیدی برای ما هست، خدا به حزقیال گفت: «ای پسر انسان آیا می‌شود که این استخوان‌ها زنده گردند؟» او در پاسخ چنین گفت: «ای خداوند یهوه تو می‌دانی.» (حزقیال باب 37 : آیه 3 )
پاسخ مثبت است! بار دیگر به حزقیال گفت: «بر این استخوان‌ها نبوت نموده، به اینها بگو ای استخوان‌های خشک کلام خداوند را بشنوید!» خداوند یهوه به این استخوان‌ها چنین می‌گوید: «اینک من روح به شما درمی‌آورم تا زنده شوید.»
خدا آماده است تا حیات و نفس خود را به جسد بی‌جان کلیسا بدمد. بله! این کلیسا یک‌بار دیگر برخواهد خاست و بر پاهای خود به شکلی پرجلال خواهد ایستاد؛ همچون لشکری پیروزمند، کسانی که به نفس خود مرده بودند، به وسیله حیات الهی نیرومند می‌گردند.
در این دوران خشکی یا بیابان، خدا کسانی را که منتظر او می‌مانند، از کسانی که عمارت خود را با فریبکاری یا رفتار حساب شده عمارت خود را بنا می‌کنند، جدا می‌سازد.
پیشرفت برای کسانی خواهد بود که در مراقبه و انتظار آمدن او به «هیکلش» هستند.
تایید خداوند بر زندگی یک فرد، میوه‌های روح است نه عطایای روح. بیابان جایی است که انسان تطهیر شده و شخصیت الهی در او رشد می‌یابد، در کوره سختی‌ها و آزارهاست که انسان الهی واقعی ساخته می‌شود.
در کتاب رومیان باب 5 می‌گوید: «نه تنها این، بلکه در سختی‌ها نیز فخر می‌کنیم، زیرا می‌دانیم که سختی‌ها بردباری به بار می‌آورد و بردباری، شخصیت را می‌سازد، و شخصیت سبب امید می‌گردد.»
جان در انتهای کتابش می‌گوید: «بیابان مکانی نیست که اسلحه‌های جنگ خود را زمین بگذاریم و تسلیم شویم. آنجا مکانی است که باید جسور، قوی و دلیر باشیم تا اراده خدا را به انجام رسانیم. آنجا مکانی است که ما خود را تسلیم خداوند می‌کنیم و پیوسته در برابر دشمن و شریر می‌ایستیم. اما به یاد داشته باشید که باید تشخیص دهیم که چه چیز جسم است و چه چیز شریر! شما نمی‌توانید جسم را «اخراج» کنید بلکه باید از طریق توبه با آن برخورد کنید. خدا شما را به این مکان یعنی بیابان می‌آورد تا در آن بتوانید آنچه را که در قلبتان است، بازشناسید، دست از طلبیدن خدا برندارید، تسلیم نشوید و رویایی که پیش رویتان است را حفظ کنید مهم نیست که با چه سختی‌هایی روبرو هستید، به خاطر داشته باشید برای کسی که ایمان دارد همه چیز ممکن است.»
این کتاب پر از پیغام خداوند است تا آگاهانه‌تر در سفری که در آن هستیم قدم برداریم و به یاد آوریم که ما تنها نیستیم، خداوند نقشه عظیم و دقیقی دارد.
تمام فصل‌های این کتاب چگونگی پیروزی در این بیابان را به ما یادآور می‌شود، این با ماست که انتخاب کنیم پایمان را جای پای خداوند گذاشته و او را دنبال کنیم یا برای رسیدن به سرزمین وعده برای خودمان راهی را فراهم کنیم. اگر از جایگاه‌تان در زندگی درک درستی داشته باشید، بیابان زندگیتان را در معرض دیدتان قرار می‌دهد. آنگاه می‌توانید دستان خدا را ببینید، حتی وقتی که او را لمس نمی‌کنید.
این زمانی است که عشق شما نسبت به او به بلوغ می‌رسد و از مرز «چه کاری به نفع من انجام خواهد داد؟» فراتر رفته و به «از من چه می‌خواهد؟» تبدیل می‌شود.
خواندگی و دعوت بلند خدا در عیسی مسیح در زندگی شما باشد.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

هنــر گــوتـیــکــــ
سونگ می

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست