شناسنامه فیلم:
«چهار راه استانبول» ساخته پُر مخاطب دیگری از مصطفی کیانی است که قبلاً در کارنامه هنری خود آثاری همچون بارکد، عصر یخبندان، خط ویژه، ضد گلوله و بعدازظهر سگیِ سگی را دارا است که همگی از استقبال خوبی از طرف تماشاچیان برخوردار بودهاند.
اینبار نیز کیانی با بهره بردن از موضوع پُر حاشیه و مهم «پلاسکو» توانسته است با تیم خود اثری بسیار قابل تامل را بجا گذارد که از کارهای قبلی عمیقتر اجرا و پرداخته شده است.
کیانی در این اثر از نقش آفرینی بازیگرانی چون بهرام رادان، محسن کیانی، سحر دولتشاهی و… بهره بسزایی برده است.
خلاصه فیلم:
«بهمن» (بهرام رادان) که یکی از تولیدکنندگان کالای ایرانی در ساختمان پلاسکو است بدلیل واردات اجناس چینی ورشکسته شده و طلبکاران در پی دستگیری او هستند.
«احد» (محسن کیانی) که سعی به ازدواج با دختر مورد علاقهاش دارد توان بر دوش کشیدن زندگی را ندارد و در یک واحد تولیدی زندگی میکند. او که قادر نیست با شرایط اقتصادی جامعه منزل و سرپناهی برای خود و عروس آیندهاش مهیا کند از طرف پدر دختر طرد شده و پاسخ منفی دریافت کرده است. احد نیز در پی کمک به بهمن و همچنین رهایی خود از بحران اقتصادی وارد قمار میشوند. او در پی فرار از دست قماربازان وارد ساختمان پلاسکو که در حال فروریختن است میشود. با فرو ریختن ساختمان خانوادهها نگران عزیزان خود هستند ولی این تنها حقیقت ماجرا نیست بلکه…
بررسی فیلم:
چهار راه استانبول نه تنها یک اسم و آدرس بلکه چهار راهی با نامی غریب و خارجی است. گمشدگی و گیجی که تمامی اقشار جامعه را در بر میگیرد.
ساختمانهای روحانی و ساختمانهای روابطی که هر روزه در شرف فرو ریختن است و فقط نظارهگر هستیم و در گیجی و سردرگمی به پیدا کردن هر راهی دلخوش هستیم.
زندگی بهمن و همسرش که فرزندی در راه دارند نشانگر سنگینیها در ادامه دادن راه زندگی است و استرسهایی که هر روزه مانند خوراک روزانه به زندگی و آینده ما آسیب میرساند. راه کارهای شغلی بهمن که در پیحمایت از ایران و ایرانی بوده حال به بیراههای از واکنش مسئولین تبدیل شده است و مسئولین کشور با اجازه ورود اجناس خارجی، بدون در نظر گرفتن دیگر تولیدکنندگان داخلی و عملکردهای اشتباه، باعث ویرانی رابطههای بیشماری شدهاند.
احد قادر نیست سادهترین و پایینترین استاندارد زندگی را بسازد و زندگیاش در حال فرو پاشی است. او که خود در چهار راهِ گیجی زیست میکند و سعی دارد از کشمکش و مشکلاتش رهایی یابد سعی بر این دارد دوست خود را نیز نجات دهد و برای او راهی پیدا کند. مسیح به درستی اینگونه افراد را معرفی میکند: “اینان راهنمایان کورند که کسی را به جایی نمیتوانند برسانند.” (متی 23)
پدری را میبینیم که سیاهیِ زندگیِ دختر و دامادش را میبیند که از بیراهگی به هر کاری دست میزنند تا امورات زندگی خود را بگذرانند. این پدر از ترس اینکه دختر کوچکش مانند خواهر خود نشود بدنبال راهی است که او را نجات دهد، ولی همه مسیرها به چهار راهی گیج و غریب ختم میشود.
شاید بتوان ساعتها در مورد این فیلم و شرایط شخصیتهای آن صحبت کرد. آمین که بدانیم و بیابیم عیسی تنها راه است و تنها درب ورود به نجات. آمین دریابیم و درک کنیم که کشتی نجات از این طوفانهای زمانه تنها یک درب دارد و آن عیسی است. شکر برای او که به این جهان آمد تا ما نیز این حق را داشته باشیم تا فرزندان پدری شویم که نه تنها در گیجی و سرِ چهار راه نمانده است بلکه با راه و راستی و حیات ما را آشنا میکند.