شناسنامه فیلم:
فیلم سینمایی «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی که نویسندگی این فیلم را نیز بر عهده دارد و تهیه کنندگی سعید ملکان، پس از جنجال‌های زیاد وارد سینماهای ایران شد. این فیلم توانست 9 سیمرغ بلورین را در جشنواره فیلم فجر نصیب خود کند. سعید روستایی به عنوان اولین تجربه بلند سینمایی خود توانست نظر تماشاگران را به این فیلم تخصیص داده و سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نیز دریافت دارد.
ابد و یک روز از بازی زیبا و گیرای بازیگرانی چون پيمان معادي، نويد محمدزاده، پريناز ايزديار، شبنم مقدمي و شيرين يزدان بخش سود می‌برد.

خلاصه فیلم:
سمیه «پریناز ایزدیار» قرار است با پیشنهاد برادر بزرگ‌تر خود به زودی به عقد مرد افغانی درآید و با او به افغانستان برود. اما این دختر جوان برای عملی کردن این تصمیم مُردد است، چرا که از مادر پیر و برادر کوچک خود مراقبت می‌کند و آنها به او وابسته هستند. دو برادر بزرگتر او مدام در حال نزاع با یکدیگر به خاطر مشکلات بوجود آمده هستند. مرتضی «پیمان معادی»، برادر بزرگتر که سعی داره با باز کردن فلافل فروشی زندگی خوبی را برای خود و خانواده‌اش مهیا کند و محسن «نوید محمدزاده» که معتاد است و با فروختن مواد مخدر امرار معاش می‌کند. سمیه دو خواهر نیز دارد که یکی از آنها با بیراهه رفتن پسر شرورش درگیر است و دیگری مطلقه‌ای که سعی می‌کند به منزل پدری بازنگردد.
در نزاع دو برادر، سمیه در می‌یابد که مرتضی با دریافت مبلغی از خواستگار افغانِ او، مغازه خود را افتتاح کرده و نیز سعی دارد که هم خواهر خود را از مشکلات خانه به دور کرده و هم با دریافت مبلغی از خواستگار او، زندگی خود و خانواده‌اش را از این منجلاب بیرون بکشد.

بررسی فیلم:
«ابد و یک روز» فیلمی با زیرساخت بسیار عمیق است و هر شخصیت نقش بسزایی را در القای حرف کارگردان بازی می‌کند. سمیه تنها فرد خانواده می‌باشد که به راستی نگران برادر کوچک خود است و مادر خود را نیز رسیدگی می‌کند. در همان سکانس‌های ابتدایی می‌بینیم که برای رهایی از این وضعیت، افراد خانواده از او می‌پرسند چه کنیم و در سکانسی که وارد اتاق برادر معتاد خود می‌شوند و همه جا را پر از آشغال و مواد مخدر می‌یابند، مرتضی که برادر بزرگ است از سمیه می‌پرسد «چطور اینجا را درست کنیم؟» و سمیه او را به دور انداختن هر آنچه هست دعوت می‌کند.
شخصیت برادر کوچک سمبلی از زندگی تازه و نابالغی‌ست که سعی می‌کند با دیدن تمام تجربیات تلخ و شکست‌ها راهی برای موفقیت و تکرار نکردن گذشته بیابد. در همان سکانس اتاق در هم ریخته، برادر کوچک جاسازهای مواد مخدر را به خانواده نشان می‌دهد تا با دور انداختن آنها از به دردسر افتادن بقیه جلوگیری کند.
ما نیز با تجربه‌های تلخ گذشته، اینک کودکی نابالغ در مسیح هستیم و سعی می‌کنیم تا با بیاد آوردن و دور انداختن هر آنچه ما را به گناه می‌کشاند زندگی پاکی در مسیح شروع کنیم. گاهی این اسباب دردسر در مخفیگاه‌ها و لایه‌های مخفی درون ما جاساز شده‌اند و باعث دردها و زخم‌های عمیقی در ما می‌شوند. همانطور که مسیح ما را دعوت می‌کند به زیر نور برویم تا لکه‌ها و سیاهی‌هایمان دیده شود. ما نیز باید با صداقت به زیر نور عدالت مسیح برویم و مشکلات و سهم خود را بپذیریم. آنگاه مسیح آنها را از ما برمی‌دارد و آرامش او را خواهیم داشت.
در فیلم هر کدام از شخصیت‌ها با وجود مشکلات زیادی که دارند سعی می‌کنند راهی برای فرار از خانواده برای هم پیدا کنند تا شاید با این دوری روی آرامش را بیابند. غافل از اینکه بدون قدرت مسیح و راهکارهای او نمی‌توانیم مشورت درستی به دیگری بدهیم و تمام راهکارهای ما دچار پیامدهای نافرجام و نا کامل خود خواهد شد.
در پایان از همه شما دعوت می‌کنیم که این فیلم هرچند تلخ را تماشا کرده، سپس در کنار خانواده و در حضور مسیح به این لایه‌های گناه و لکه‌های سیاهی که شاید هنوز در درون ما وجود دارد بیاندیشیم و در زیر نور مسیح دعا کنیم تا آنها را به دوش گیرد و آرامی او جایگزین در ما شود.