قیام مسیح از مردگان بر شما عزیزان اسمیرنا مبارک باشد.
مفتخریم شصتمین شماره مجله اسمیرنا و پنجمین سالگرد آن را به همه شما همراهان و مشوقان تبریک گفته و از همه دلگرمیهای شما عزیزان که ما را در این مسیر یاری و تشویق نمودید تشکر و قدردانی نماییم.
عید قیام بزرگترین جشن ما مسیحیان است و این روز را به یاد کار عظیم خداوند یادآور میشویم. امروز قیام برای شما چه معنایی دارد؟ امروز کمی به این مهم بیاندیشیم و کمی بر روی آن تامل کنیم.
حتماً برای هر یک از شما عزیزان نیز اتفاق افتاده است که در شرایطی قرار گرفته باشید و بگویید: خسته شدم خدایا! پس کجا هستی؟ جمله آشنایی که از مزامیر تا به امروز میبینیم، میشنویم و حتی به زبان میآوریم.
در انجیل لوقا باب 24 آیات 1 تا 8 میخوانیم که پس از مصلوب شدن عیسی و گذاردن او در مقبره زنان صبح زود برای دیدن او به مقبره میروند اما او را نمییابند. آنها به حیاط مقبره وارد میشوند و سنگ را کنار زده شده میبینند. شرایط سخت! با دیدن مقبره، کَفَن و درد و رنج و خون عیسی را میبینند و البته جای خالی او را. آنها نیز خسته و افسرده و غمگین و ناراحت و شاید هم عصبانی میشوند درست مانند هر کدام از ما زمانیکه در شرایطی قرار میگیریم که دردها، سختیها و مشکلات را میبینیم و جای خالی خدا را درک میکنیم و به صدا در میآییم که: خدایا! پس کجایی؟
رویکرد و نگاه ما فقط به سمت درد و سختیها و مشکلات معطوف میشود و تنها چیزی را که نمیبینیم اثری از خداست؛ پس از آن عصبانی و یا افسرده و غمگین میشویم. این روزها خبرهای بد، مرگ، ترس، بیماری، ویروس، نامردمیها و اخباری همچون سقوط هواپیما و… چشمها را به دردها گشوده و به آن سمت متمرکز کرده است و شاید در درونمان فریاد میزنیم: خدا کجایی؟
اما در این آیات شاید بیمسئولیتی سربازان و نگهبانان را نیز میتوانیم ببینیم. مراقب نبودن، اشتباهات، ترسها و…؛ انگار تاریخ تکرار شده است. اما در آیه پنج نشانهای مییابیم: «چرا زنده را در میان مردگان میجویید؟»
بسیاری از مواقع ما نیز در جای اشتباه به دنبال نیکویی و راستی میگردیم. نگاهمان به قبرهای خالیست که نشانهای جز به یاد آوردن زخمها و دردها ندارد. اما امروز روز رستاخیز و قیام است. پس چرا زنده را در میان مردگان میجوییم؟
گویی به دنبال صمیمیت هستیم در میان دنیای ناپاک. بدنبال وفاداری و محبت هستیم در رابطههای اشتباه و نامشروع. به دنبال اطمینان هستیم در میان کارزار. به دنبال خوراک میگردیم در لجن زار و باتلاقهای این دنیا. امروز روز رستاخیز است؛ تامل کنیم.
او قربانی نشد و بر روی صلیب نرفت تا فقط درد بکشد و گناهان ما را برخود بگیرد، بلکه تا ما نیز وارد رابطه و مسیری تازه شویم. صلیب پایان کار نیست بلکه قیام و رستاخیز امروز مهیاست. او فقط درد و رنج ما را برخود نگرفت تا اعلام کند من هم درد میکشم بلکه تا ما را در مسیری تازه و راهی راستین رهنما شود و بتوانیم در رابطه با خداوند در مسیر پیش رویم. مسیری که نه برای این دنیا بلکه برای فرزندان او مهیاست. برای هر که به نام او ایمان آورد. قبر خالی برای ما امروز فقط معنای درد و رنج نیست بلکه نگاهمان به «مسیحی» است که فدیه شد تا امروز ما فرزندان گردیم و این حق را داشته باشیم تا با او رابطه و صمیمیت داشته باشیم و در مسیر نور قدم برداریم.
او برخاست تا ما امروز بتوانیم و قادر باشیم به وسیله روح خدا هدایت شویم. دیگر مرگ و تاریکی مسیر ما نیست بلکه با داشتن این نور در قلب میتوانیم جاده را از بیراهه تشخیص دهیم و مقصد را بیابیم. پس اگر امروز روز قیام و رستاخیز اوست نگاهمان را بار دیگر نه به مرگ بلکه به حیات، نور و مسیری که در او مهیا شده است بدوزیم و با او قدم بزنیم. او برخاست و قیام کرد تا امروز مسیر و جاده را ببینیم و در امنیت و حفاظت و برکات این مسیر را طی کنیم و به مقصد برسیم.
مسیری که نه برای همه بلکه برای عده کمی نمایان است. «از در تنگ داخل شوید، زیرا فراخ است آن در و عریض است آن راه که به هلاکت منتهی میشود و داخل شوندگان به آن بسیارند.» (متی ۷: ۱۳)
پس به دنبال نگاه این دنیا و مسیر و راه عریض نگردیم بلکه دید و نگاه فرزندان خداوند بر طبق ایمان است و نقشههای بیمانند و نیکوی پدر.
مردم بیشتر در تاریکی به دنبال نیکویی میگردند گویی چون درونش را نمیبینند برای خود رویایی میسازند که شاید نیکویی را در تاریکی بیابند فارغ از آنکه هیچکس چراغی را نمیافروزد تا در زیر کاسه و یا در تاریکی قرار دهد. چرا که خاصیت نور و نیکویی تابیدن است و تاریکی آن را در نخواهد یافت. پس به دنبال نور در تاریکی نگردیم. بدنبال نیکویی در مسیر اشتباه نمیتوان قدم برداشت.
آمین امروز نگاهمان به رستاخیز و قیام او تازه گردد و نه به جای خالی او، بلکه به دلیل رستاخیزش چشم بدوزیم که امروز ما را فرزندان خوانده است و نور او در ما، مسیر را نمایان خواهد ساخت.
عید رستاخیز بر شما تازه باد.