خروج با قدرت او

خروج با قدرت او

در این شماره به بررسی موازی دو قسمت از کتاب مقدس خواهیم پرداخت. در این دو رویداد خداوند قوم خود و فرزندان خود را به خروج از تاریکی و بردگی و اسارت فرا می‌خواند و با اقتدار و قدرت خداوند این خروج مهیا شده و سهم فرزندان فقط بیرون آمدن از آن موقعیت و تاریکی است. قدرت و موقعیت را خداوند به فرزندان می‌بخشد و درب این قفس را باز می‌کند. حال تصمیم با ماست که از قفس‌ها خارج شویم و به سمت درخت حیات بال بگشائیم.

رویداد اول در کتاب خروج می‌باشد که خداوند موسی را فراخواند تا قوم خود را از اسارت و بندگی مصر که سمبل دنیا و تاریکی دنیاست رهایی دهد و موسی را به عنوان رهبر و سخنگوی خود انتخاب کرد.

در کتابی نوشته یک «رابی یهودی مسیحی» که در آن مطالب کوتاهی را به بررسی ۵ کتاب تورات اختصاص داده، کتاب خروج را از دیدگاه یک یهودی و به‌صورت یک داستان رمانتیک و عاشقانه بیان می‌کند. شاید این ادعا کمی عجیب به نظر برسد چون در ابتدای کتاب خروج ظلم مصریان را می‌بینیم و بعد بلایایی که توسط خدا بر مصریان وارد می‌شود؛ غرق شدن لشکر فرعون در دریا و در ادامه هم سفر بیابان و شکایت‌ها و غرغرهای اسرائیلیان و در عاقبت هم ساخت و برقراری خیمه ملاقات…

اما در قسمت‌های دیگر کتاب مقدس باید ببینیم که خدا این رابطه خودش با قوم اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کند. بطور مثال در باب دوم کتاب ارمیا آیه دوم چه زیبا نوشته شده است که: «برو و در گوش اورشلیم ندا کن که خداوند چنین می‌گوید: محبت ایام جوانی و عشق دوران نامزدیت را به یاد می‌آورم، آنگاه که در بیابان و در زمین بایر از پی من می‌آمدی.»

در اینجا یک رابطه عاشقانه می‌بینیم و از این منظر کتاب خروج کتاب کسی است که عاشق است (خدا) و معشوقی دارد (اسرائیل). معشوق در سرزمین بیگانه اسیر و زندانی است و عاشق نمی‌تواند در این مورد بی‌تفاوت باشد و آرام و قرار ندارد. معشوق دردمند بارها به سوی عاشق فریاد بر می‌آورد و می‌نالد و از ظلم و ستم زندانیان (مصر) می‌گوید. عاقبت خدای عاشق به همراه موسی به سرزمین بیگانه می‌رود و طی عملیاتی حیرت‌انگیز و پر از اکشن معشوق خود را آزاد کرده و به بیابان می‌آورد تا با او تنها باشد و در طی مسیر این بیابان تا سرزمین موعود که برای سکونت دائمی معشوقش در نظر گرفته در کنارش قدم بردارد.

اما نکته کلیدی این است که عاشق در کوه سینا می‌خواهد رابطه‌اش با معشوق بر اساس عهد باشد. محبتی مبتنی بر تعهدی دائمی و توافق دو جانبه عاشق. در خروج باب ۱۹ آیات ۴ -۶ هدف خود را از این ازدواج عهدی بیان می‌کند که به صورت «یک خواستگاری» است. «شما خود دیدید که بر مصریان چه کردم و چگونه شما را بر بال‌های عقاب حمل کرده نزد خود آوردم. حال اگر واقعاً صدای مرا بشنوید و عهد من را نگاه دارید از میان جمیع قوم‌ها ملک خاص من خواهید بود، زیرا تمامی زمین از آن من است. شما برای من مملکتی از کاهنان و امتی مقدس خواهید بود.» موسی این پیام را به نزد عروس (قوم خدا) می‌برد و عروس هم به قول خودمان «بله» را می‌گوید. «همه قوم یک صدا پاسخ دادند: هر آنچه خداوند فرموده است خواهیم کرد» (خروج ۱۹: ۸ ).

بدینوسیله عهد و پیمان بسته می‌شود و رابطه عهدی از کوه سینا آغاز می‌گردد.

با ورود موسی به مصر و دادن مژده رهایی به قوم پس از دیدن نشانه‌ها و آیات قوم سجده کرده و خداوند را شکر و پرستش می‌کنند (خروج باب ۴: ۳۱). اولین واکنش پس از شنیدن مژده رهایی از اسارت و بندگی، ایمان آوردن و باور اینکه خدا صدای آنها را شنیده بود و سپس قدردانی قوم از این محبت و پرستش او.

زیبایی این کتاب در آن می‌باشد که این خداوند است در تمام موارد با فرعون و ارتش می‌جنگد تا رهایی قوم مهیا شود. از بلایایی که بر سر مصریان وارد آمد تا جنگیدن در برابر ارتش عظیم فرعون در دریای سرخ. در تمام این مدت قوم تنها انتظار کشید و در ایمان ماند تا یهوه برای آنها رهایی را مهیا کند.

تا زمان او فرا رسید و قوم نه با ترس و نه با شرمساری بلکه با قدرت و باور از مصرخارج شدند. به همین دلیل است که مسیحیان از زندگی قبل ایمان خود حتی در بدترین و کثیف‌ترین موقعیت‌ها شرمسار نیستند بلکه با شادی شهادت عظیم کار خداوند در زندگی خود و مهیا شدن راهی برای خروج را اعلام می‌کنند. اما خداوند از رهایی قوم خود هدفی داشت تا او را پرستش کنند و با او و در امنیت و راهنمایی او گام بردارند. آیا ما بعد از خروج از تاریکی‌های زندگی خود با خداوند قدم برمی‌داریم؟ و آیا بعد در پادشاهی او و خواست اراده آسمانی زیست می‌کنیم؟

رویداد دوم در انجیل یوحنا باب ۱۱ مکتوب شده است. زمانی که مریم و مارتا دو خواهر از عیسی می‌خواهند که به دیدار برادر بیمارشان ایلعازر برود. با رسیدن عیسی به شهر آنها، چهار روز از مرگ ایلعازر گذشته است و او را در قبری تاریک می‌یابد. این بار نیز مانند رویداد اول در کتاب خروج خداوند صدای یاری خواستن فرزندانش را شنید و برای مهیا کردن خروج وارد محیط زندگی آنان شد. در رویداد اول قوم سجده کرده و خداوند را پرستیدند و این‌بار مریم به پای عیسی می‌افتد و از او یاری می‌خواهد. عیسی نزدیک غار تاریک که حال مقبره‌ ایلعازر شده است می‌آید و دستور می‌دهد سنگ‌ها را بردارند و با بانگ بلند ندا می‌دهد: «ایلعازر بیرون بیا…» عیسی فرزند خود را می‌خواند ولی این خواندن همراه با اقتدار و قوت او در فرزند ادامه می‌یابد.

قومی که حال به ایلعازر این قدرت را داد که بلند شود و قیام کند. اقتداری که ایلعازر را از دنیای مردگان و تاریکی برمی‌خیزاند. ایلعازر با دست و پایی پیچیده در کفن بیرون می‌آید و از قبر و تاریکی و مردگی خود به‌وسیله اقتدار و قوت عیسی خارج می‌شود.

بله این خداوند است که قدرت و اقتدار لازم برای خروج از هر نوع اسارتی را فراهم می‌سازد و حال تصمیم با ما فرزندان است که آیا می‌خواهیم از این بردگی، از این مردگی و پژمردگی، از این اسارت و بندگی و از این گناه خارج شویم یا نه؟

در باب‌های بعد می‌بینیم که ایلعازر آن فرزند قیام کرده و خارج شده از تاریکی در کنار عیسی و در حضور اوست. خداوند صدای ما را می‌شنود و به واسطه خون فرزند خود پرده جدایی‌ای که گناه باعث آن بود را پاره کرده و ما را فرا می‌خواند تا برخیزیم. برخیزیم ولی با قدرت و اقتدار او برخیزیم و برای او و زندگی در او قیام کنیم.

چقدر زیبا پولس رسول در نامه به ایمانداران افسس می‌نویسد و تمنا می‌کند که به شایستگی دعوتی که به عمل آمده رفتار کنید. پولس از ایمانداران، از برادران و خواهران خود خواهش و تمنا می‌کند که رفتار شایسته فراخواندگی خود در مسیح داشته باشند. از آنها می‌خواهد در کمال فروتنی و ملایمت و بردباری و محبت یکدیگر را تحمل کنند و در کنار هم رشد کنند و باعث بنای هم شوند.

باشد که هر لحظه از زندگی خود بعد خروج از وادی تاریکی با فراخواندگی مسیح، مسیحی‌وار زندگی کنیم. او را بپرستیم نه فقط در سرودها و کلیسا بلکه در هر رفتار و هر عمل خود او را جلال دهیم که براستی تنها اوست شایسته؛ آمین.

امید سبوکی

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

هویتمان را بشناسیم
دلنوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست