خوب یا خدا

کتاب «خوب یا خدا» کتابی ارزشمند در این عصر از حیات می‌باشد جایی که انسانیت و نیکویی به جای خدا قرار گرفته است. اما آیا خوبی یا نیکویی کافیست؟
این کتاب به ما قدرت می‌دهد تا با خدا وارد سطحی از رابطه شویم که تمام جنبه‌های زندگیمان را متحول سازد.
نقشه خدا برای ما از بنای عالم به شکلی کامل، بی‌نقص و نیکوست. اما خوبی و نیکویی جعلی نیز وجود دارد که می‌تواند ما را از پذیرش بهترینِ الهی بازدارد، اینکه بر این باور باشیم که در راه درست هستیم اما در یک فریب پنهان شده باشیم اما خبر خوش این است که خداوند نمی‌خواهد از آنچه اراده عالی او برای ماست دور بمانیم. ما به طور غریزی و عقلانی فکر می‌کنیم که از فریب بالاتریم و می‌توانیم خوب را از بد تشخیص دهیم اما گاهی با علم و دانشی سطحی از خدا به اراده نیکوی او دل خوش کرده‌ایم. اگر خوبی یا نیکویی تا این اندازه واضح و آشکار است، پس چرا رساله «عبرانیان 5 :14» به ما تعلیم می‌دهد که برای تشخیص و تمیز آن، به داشتن بصیرت نیاز داریم.
اما بهترینِ خدا برای ما چیست؟ برای تشخیص آنچه خدا نیک و بد می‌نامد نیاز به داشتن قلبی روشن و تعلیم یافته است. حوا در باغ عدن چطور نیکویی را تشخیص داد؟! او در باغ در حضور خدا ساکن بود اما فریب خورد. آنچه به نظر او خوش خوراک، چشم نواز و مفید بود در حقیقت برای زندگی‌اش بد و زیان‌آور بود؛ او به خاطر آن فریب خورد و رنج کشید و اما ما چطور؟ چه چیزهایی از نظر ما خوب بوده درحالیکه از دید خدا خوب نبوده است و نتیجه این استانداردهای خوب ما چه بوده؟ آری حوا به ارتقاء زندگی خود و همســرش مـی‌اندیشید؛ افکاری رو به بهبود برای زندگی‌اش داشت اما افکار خدا با افکار او متفاوت بود. خدا نقشه بهتری داشت اما حوا نقشه شیطان را دنبال کرد و با او وارد مشارکت شد. البته شیطان نیز در ابتدا دیدگاه حوا را نسبت به شخصیت خدا تخریب کرد تا او از خدا دور شود و بتواند انتخاب نادرست را انجام دهد. ما تا به حال چقدر فریفته شده‌ایم؟ چقدر اراده و نقشه خدا را گم کرده‌ایم؟ و به عقل، منطق و استانداردهای خودمان چسبیده‌ایم؟
نویسنده «جان بیور» در فصل‌های بعد در مورد صحت و قطعیت کتاب مقدس صحبت می‌کند. او قطعیت کتاب مقدس را به ریز باز می‌کند زیرا زمانیکه ما به قطعیت چیزی ایمان داشته باشیم آن چیز محور تصمیم‌گیری‌های ما می‌شود وگرنه به استانداردهای خودمان برمی‌گردیم. آیا استــــانداردهای ما در خوبی بالاتر است یا کتاب مقدس؟
جان عهد ما با خدا را نیز یادآور می‌شود و اینکه خدا به ما حق انتخاب داده تا آزاد باشیم. او بهای گناهان ما را پرداخت کرده، حال انتخاب ما چیست؟ آیا خوبی و نیکویی از نظر ما ماندن در زندان و ادامه بردگی است زیرا ترس‌هایمان ما را از آنچه که نمی‌دانیم و در پیشرویمان است بازمی‌دارد، یا به سمت دعوت نیکوی خداوند دل می‌سپاریم و قدم برمی‌داریم؟ حال استاندارد ما از نیکویی چقدر قطعی است؟ آیا ثمره نیکو دارد؟
در قدم بعدی نویسنده به اهمیت سپردن تمامی قلبمان به عیسی می‌پردازد. او ما را وا می‌دارد تا بررسی کنیم که آیا نجات را دریافت کرده‌ایم؟ این میسر نمی‌شود مگر اینکه در مسیر تقدیس الهی قدم برداشته باشیم. جان بیور اهمیت این که فیض را بیهوده نبینیم را متذکر می‌شود. او در مورد اینکه آیا در دوستی با خداوند هستیم یا دنیا؟ آیا نمی‌دانیم که خداوند تا به حد غیرت مشتاق ماست؟ صحبت می‌کند.
خداوند نمی‌تواند با گناه وارد رابطه شود. چگونه با مسیح در رابطه هستیم؟ چگونه پیغام انجیل را با غیر ایمانداران در میان می‌گذاریم؟ افراد بسیاری هستند که مایلند از فیض نجات برخوردار شوند اما به شرط آنکه بتوانند همچنان زندگی خودشان را حفظ کنند. جالب است که اکثریت دریافته‌اند که برای پیروی از خدا ترک کردنی وجود دارد، اما مسأله اصلی این است که آنها آمادگی پرداخت این بها را ندارند. آنها با خودشان و خدا صادق هستند.
خدا هرگز از کسی نمی‌خواهد برای پیروی از عیسی کامل باشد. اما او می‌خواهد که ما به طور کامل تسلیم او باشیم. نه فقط قسمت‌هایی که می‌توانیم و نیاز داریم بلکه به تمامی خود را به او بسپاریم، باید کامل زیر اطاعت باشیم.
خودمان محور سنجش نباشیم بلکه کلام خدا تنها محور سنجش باشد.
سرفصل «جی پی اس درونی شما» بسیار جالب و تأثیر برانگیز می‌باشد. نویسنده از ما می‌پرسد جی پی اس درونی‌مان را برای چه مقصدی تنظیم کرده‌ایم؟ خدمت، خوشنامی، پول و ثروت، کار و…؟ آیا تنها پاسخ به نیازهایمان کافی است؟ آیا خدمتمان و دعاهایمان هدفمند هستند؟
در کتاب «خروج باب ۳۳» خداوند به موسی گفت: «فرشته‌ای پیش روی تو می‌فرستم و وارد سرزمین وعده شوید…شما به سرزمینی غنی و حاصلخیز می‌روید. امّا من خودم با شما نخواهم آمد، زیرا شما مردمی ‌سرکش هستید و ممکن است شما را در راه نابود کنم». و اما موسی آن برکت را بدون حضور خدا نپذیرفت.
آنگاه موسی به خــداوند گفت: «اگر روی تو با ما نیاید، ما را از اینجا مبر.»
پس می‌توانیم دریابیم که درست‌ترین تنظیم برای جی پی اس درونی ما تقدیس بودن به عبارتی در مسیر رابطه صمیمی با خدا بودن است.
هیچ چیزی کامل‌تر و سودمندتر از بودن در حضور خدا نیست و جدا از خدا هیچ حکمت، دانش، درک و فهم سودمندی وجود ندارد.
جای شگفتی است که انسان می‌تواند در حضور چنین شخصی بایستد! جای حیرت بیشتر دارد که او حتی بیشتر از ما مشتاق و خواستار حضور ماست!
آیات بسیاری هست که به غیرت خدا نسبت به ما اشاره می‌کنند. تمامی این آیات در مورد رابطه ما با او هستند و این که دوستی با دنیا دشمنی با خداست. اسارت دنیا بیرونی نیست بلکه درونی است. این اسارت در خواسته‌ها و انگیزه‌های قلب و فکر ما جریان دارند. درون ما میدان مبارزه است جایی که تارها تنیده می‌شود، جایی که دوستی یا زنا با دنیا در آن آغاز می‌شود و در نهایت وجود ما را در بر می‌گیرد. این اتفاق می‌تواند هم برای فردی که به ندرت در جلسات کلیسا حاضر می‌شود و هم برای شخصی که هرگز هیچ جلسه‌ای را از دست نمی‌دهد و به سختی مشغول خدمات کلیسایی است رخ دهد.
دوستی با دنیا از یک مشارکت ساده اتفاق می‌افتد اما به این می‌انجامد که ما بین دنیا و خدا، دنیا را انتخاب می‌کنیم و چه اندوه فراوانی که باعث ناراحتی کسی می‌شویم که جانش را برای ما داد و ما این کار را با وجود آگاهی و عشقی که به خدا داریم انجام می‌دهیم.
اندوه برای خدا یکی از ثمرات این رابطه شکسته شده می‌باشد و این اندوه به نجات می‌انجامد و در اثر انکارنفس پدید می‌آید.
در اثــــر دوستی با دنیا شاید همــچون «شائول» دچار انــدوه شویم، انـدوهی که موجب از دست دادن جایــگاهمان در میان مردم خواهد شد و…
آری! خداوند از انگیزه‌های ما آگاه است و این اندوه است که به نجات نمی‌انجامد.
در طول روز چه چیزی را انتخاب می‌کنیم؟ آیا با خدا در مشارکت هستیم؟ او مشتاق است تا او را در همه چیز دعوت کنیم و هیچ جایی بدون حضور او نرویم.
خداوند ما را به تقدس فراخوانده و این حقیقتی است که باید با آن روبرو شویم.
شناخت واژه تقدس، فیض خدا و ترس مقدس برای تک به تک ما نیاز است و نویسنده به بررسی دقیق این واژه‌ها در ریشه و قدرت آنها می‌پردازد.
شما را تشویق می‌کنیم تا این کتاب را در مشارکت‌های گروهی مطالعه کنید و تمرین‌ها و سوالات پایان هر فصل را با تأمل پاسخ دهید. ایمان داریم قدمی بزرگ در شناخت رابطه با خداوند برای شما خواهد بود.

«آنچه که دلتان محکم بدان چسبیده و دلگرمید، همان در حقیقت خدای شماست.» (مارتین لوتر)

دوستی و عشق خدا در قلب شما باشد.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

رابطه با خدا
پایان ترس ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست