شناسنامه فیلم:
«لس آنجلس تهران» فیلمی به تهیه کنندگی و کارگردانی «تینا پاکروان» محصول 1396 است که متاسفانه در نظر منتقدان کاری ضعیف و تهی لقب گرفت؛ اما امروز با نگاهی به این طنز «اجتماعی- فانتزی» سعی داریم تا بیاموزیم که درباره آنچه میبینیم و برای آن زمان گذاشتهایم گفتگو کنیم و برای جوانان و حتی کودکانمان لحظات شادی را فراهم و از آن نیز برکت خود را دریافت کنیم.
بازی بازیگران بنامی همچون «پرویز پرستویی، مهناز افشار، گوهر خیراندیش و ماهایا پطروسیان» ما را به تأملی در آنچه ساخته شده است بیشتر سوق میدهد.
خلاصه فیلم :
فیلم داستان دو نسل، دو مرد و دو شخصیت ایرانی است که از «شهر فرشتگان»، «لس آنجلس» هر یک بنا به هدفی، ناگزیر به بازگشت به وطن میشوند.
«ژوبین»، (ژوبین رهبر) که در پی مریضی مادربزگش به ایران برمیگردد و در این راه با دختر رویایی خود که مدتهاست آن را فقط بر اینترنت و رسانههای اینترنتی میشناسد روبرو میشود و تجربیاتی از آنچه سالها از آن دور شده است را مییابد.
از طرفی «بهروز»، (پرویز پرستویی) که در پی پس گرفتن تابلوی مفقودی و ربوده شده توسط پدرش و ثابت کردن بیگناهی و بدست آوردن آزادی و هویتش پا به تهران شلوغ و آلوده میگذارد و در این راه او نیز عشق و هویتی تازه برای خود مییابد ولی اینبار حقیقی و قابل لمس ….
بـررســـی فیـــلم
فیلم از نگاهی به چند نسل، حکایت دارد. ژوبین … جوانی که با انتخاب خانواده خود در شرایط و موقعیتی قرار گرفته است که باید بدور از جامعه هم زبان خویش، بین کشمکشهای فرهنگی خانوادهاش در دیار و فرهنگی غریب هویت و نقش خود را پیدا کند؛ جوانی که هنوز برای آینده خود هدفی ندارد و گوش به فرمان کسی است تا به او بگوید چه باید انجام دهد.
او وارد فرهنگ و هویتی میشود که برایش غریب است و حال غربت فرهنگی لس آنجلس را اینبار در دیار خود «تهران» نیز تجربه میکند. ژوبین پیرو دوست و همسایه قدیمی خود و هم پیرو تصمیمات آنها است، چرا که آنچه آموخته و در آن رشد کرده است همین است.
بهروز که با اشتباهات خانواده و پدر خود دردسری را یدک میکشد که سالهاست او را وادار به اشتباهات کوچک با دردسرهای بزرگ کرده است، چرا که نه تنها از هویت خود دور است بلکه، خفا و تاریکی مدام او را فراگرفته است که نقابهای دیگر بر چهره بزند تا شاید از آنچه از او ساختهاند دور شود.
چه بسیاری از ما که با نقابها و هویتهای پوشالی و غیر حقیقی که دنیا، جامعه و حتی با انتخابهای فرهنگ و خانواده برایمان رقم خورده است، سعی داریم که با شکست هر نقاب بر پس نقاب دیگری فرو رویم و نقش جدیدی در این زندگی دو شخصیتی ایفا کنیم. حال آنکه مسیح ما را به زندگی در تولد تازه و حقیقی دعوت میکند.
به زندگیای که در آن چیزهای کهنه و مرده در گذشته است و در مسیح اینک شروعی تازه شکل خواهد گرفت ولی این بار در حقیقت و راستی، نه در پس نقابهایمان.
او هویت گمشده ما را به ما میشناساند و با شفای زخمهایمان، ما را در قدم برداشتن در این زندگی راستین رهنمود خواهد کرد. امروز اگر صدای او را میشنوید پاسخ دهید …..