سلام و درود به همه خوانندگان و دنبالکنندگان تاریخسازان آسمانی. در شماره های پیشین در مورد گروهی از مسیحیان به نام یسوعیها نوشتیم که وارد کشور ژاپن میشوند و بعد از جفاهای فراوان به دست قدرتهای زمانه به قتل میرسند که به شهدای ناگازاکی معروف هستند.
در این شماره نیز به آزار و اذیت مسیحیان در قرن شانزده میلادی پرداختیم باشد که باعث بنا و تقویت و برکت ایمانداران عزیز باشد. همانطور که جمله معروف تاریخ سازان آسمانی هر بار بیان میکند:
مردم معمولا شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر چیزهای دروغ تحمل نمیکنند.
آزار و اذیت مسیحیان در قرن شانزدهم در انگلستان و اروپا (۱۵۹۵-۱۵۵۳)
«هنری هشتم» پادشاه انگلیس، در نبرد خود با رم پیروز شد، چندین مرتبه ازدواج کرد، و کلیسایی مستقل برای خود ترتیب داد.
بر اساس برخی دادهها، هنری، تصمیم به ازدواج مجدد داشت ولی در آن زمان این کار بر خلاف قوانین کلیساهای کاتولیک بود و پاپ به او اجازه این کار را نمیداد. به همین دلیل هنری، در پارلمان انگلیس، خود را رییس کل کلیسای این کشور اعلام کرد و پاپ را از سِمت خود خلع کرد و توانست مجدداً ازدواج کند و همچنین کاتولیک را به پروتستان تغییر داد.
هنری در سال ۱۵۴۷ درگذشت. پس از مرگش، جانشین او «ادوارد ششم»، هنوز بسیار جوان و مریض احوال بود، بنابراین برای تثبیت قدرت، «دوک سامرست»، به عنوان مشاور پادشاه منصوب شد. اما او چنان اوضاع زمین داران ثروتمند را بر هم زد که در سال ۱۵۵۷ اعدام شد.
با ضعیفتر شدن ادوارد ششم، «دوک نورثامبرلند»، زمام امور را بر دست گرفت و بر آن شد تا لیدی جِینگری، که او نیز جوان بود را به سلطنت برساند. او برای اینکه بتواند جایگاه خود را برای پادشاهی تثبیت کند، لیدی گری را مجبور کرد تا با پسرش ازدواج کند. مطمئناً دلایل زمانی و مذهبی در این توطئهها و نقشهها دخیل بوده است. ادوارد ششم، با رشد جنبش پروتستانی موافق بود و لیدی گری نیز خود رسما پروتستانی بود. اما ادوارد شرعا و قانوناً، وارث خواهر ناتنی ماری، دختر کاترین آراگون بود، که به اندازه سایر کشورهای اروپایی به رم (که کاتولیک بودند) وفادار بود. نه روز پس از به قدرت رسیدن لیدی جین گری، ارتش ماری وارد لندن شد و ملکه بودن او را اعلان کرد.
نورثامبرلند، علیرغم درخواست بخشش، اعدام شد. کرانمر، اسقف اعظم، که اصلاحات بیشماری را برانگیخته بود و کتاب دعای مشترک را به رشته تحریر درآورده بود نیز به زندان افکنده شد. ملکه، حکمِ عفوِ قبلی خود را درباره جین گری تغییر داد و او را به همراه شوهر حوصله سر بر و مزاحمش اعدام کرد.
در سال ۱۵۵۵، پارلمان قانونی را تصویب کرد و به موجب آن، سوزاندن در آتش را به عنوان مجازات برای بدعتگذاران بازگرداند.
تنها چند روز بعد از تصویب این قانون، اولین شهدا به چوبههای برافراشته در میان آتش، بسته شدند. پس از آن سیصد نفر دیگر نیز در آتش سوزانده شدند.
به دلیل این اتفاق تاریخ، ماری را به عنوان یکی از بیعاطفهترین فرمانروایان انگلستان نامید. اما ماری نتوانست به خوبی رهبری کند و با ازدواج ناخوشایند خود با »فیلیپ» از اسپانیا، پسر امپراطور چارلز پنجم، موجب خشم رهبران انگلیسی شد. بسیاری از آنها بر این باور بودند که سرسپردگی و وفاداری ماری نسبت به رم، استقلال انگلیس را از بین میبرد و سیاست آن را تغییر میدهد. اگر ماری در جوانی (در سال ۱۵۵۸) نمیمرد، بسیاری گمان میکردند که احتمالاً یک شورش او را از بین ببرد. الیزابت اول ( ۱۶۰۳-۱۵۵۸) ثبات و آرامش را برای انگلستان به ارمغان آورد. استقرار مذهبی او در سال ۱۵۵۹ فصل جدیدی از آزادی را برای اصلاحات در انگلیس رقم زد. اما همزمان، زمینه را برای آزار و اذیت، پیوریتنها (گروهی از پروتستانهای اصلاح شده انگلیسی) و جستجوی آنها برای مکان جدیدی برای عبادت و زندگی فراهم کرد. در نتیجه آمریکای شمالی به خانه پناهندگان مذهبی اروپایی تبدیل شد.
اما با وجود تمام اینها، پیروزی کامل و قطعی همواره از آن ماست، به واسطه او که ما را محبت نمود. (رومیان ۳۷:۸)