سلام بر خوانندگان و همراهان عزیز.
در شمارههای پیشین به زندگی و مسیر شاگردانی پرداختیم که با پیروی از سرور و استاد خود مسیر او را با ایمان ادامه دادند و در این راه حتی از دادن جان خود هم نهراسیدند و به آنچه معتقد بودند وفادار و استوار تا به انتها ایستادند. همانطور که غالباً اشاره شده است مردم معمولاً به خاطر چیزهای دروغ شکنجه یا مرگ دردناک را تحمل نمیکنند. در این شماره به زندگی و مسیر زندگی «نتنائیل» خواهیم پرداخت. شاگردی و راه مسیح را براستی چگونه میتوان از درد و رنج خالی دانست در حالی که مکتوب است «چون مسیح در عرصه جسم رنج کشید شما نیز به همین عزم مسلح شوید.» (اول پطرس 4: 1)
نتنائیل/ برتولما: (شهادت 70 سال بعد از میلاد مسیح)
وقتی فیلیپس نتنائیل را برای ملاقات با عیسی تشویق کرد نتنائیل در ابتدا با اکراه و بیمیلی در این مورد واکنش نشان داد. فیلپس که پس از ملاقات و دیدار با عیسی مسیح بیدرنگ با شعفی خاص همه را بسوی عیسی مسیح دعوت میکرد با واکنشی پر از شک و طعنه از طرف نتنائیل روبرو شد. «نتنائیل به او گفت: مگر میشود از ناصره هم چیزی خوب بیرون بیاید؟ فیلیپس پاسخ داد: بیا و ببین.» (یوحنا ۱: ۴۶)
همانطور که روز قبل عیسی در ملاقاتش با شمعون جملهای چالش برانگیز برای او داشت اینبار نتنائیل را نیز با کلام خود به چالش کشید. عیسی با کلام خود بیدرنگ نتنائیل را متوجه آن کرد که او را درک میکند و کاملاً میشناسد. رفتار او را که زیر درخت نشسته بود و دعا میکرد و قلبی را که قلب دعا و رابطه بود. تصور کنید در اولین ملاقات، شما را فردی بخوانند که در او هیچ فریبی نیست.
«چون عیسی دید نتنائیل به سویش میآید دربارهاش گفت: براستی که این مردی اسرائیلی است که در او هیچ فریب نیست.» (یوحنا ۱: ۴۷)
نتنائیل مبهوت آن شده بود که چطور عیسی او را میشناسد. او میخواست بداند که عیسی چگونه او را شناخته است که با پاسخی از عیسی روبرو میشود. «نتنائیل به او گفت: مرا از کجا میشناسی؟ عیسی پاسخ داد: پیش از آنکه فیلیپس تو را بخواند، هنگامی که هنوز زیر آن درخت انجیر بودی، تو را دیدم.» (یوحنا ۱: ۴۸)
در واقع وقتی فیلیپس او را دعوت کرد نتنائیل، شناخت و درکی درست از عیسی بعنوان مسیح وعده داده شده نداشت اما با ملاقات و هم صحبتی با عیسی که از انگیزه قلب او با خبر بود این را درک کرد. نتنائیل پاسخ داد: استاد تو پسر خدایی! تو پادشاه اسراییلی! (یوحنا 1: ۴۹) و عیسی به او اعلام کرد و وعده داد که چیزهای بزرگتر و مهمتر از آن را خواهد دید.
«عیسی در جواب گفت: آیا به خاطر همین که گفتم زیر آن درخت انجیر تو را دیدم، ایمان میآوری؟ از این پس، چیزهای بزرگتر خواهی دید.» (یوحنا 1: ۵۰)
نتنائیل یکی از پنج شاگردی بود که بلافاصله بعد از تجربه بیابان عیسی او را پیروی کردند. او به جمع یوحنا، آندریاس، شمعون پطرس و فیلیپس پیوست که پیش از این با تشویق یحیی تعمید دهنده عیسی را پیروی کرده بودند. نتنائیل را در کتاب مقدس با دو نام میشناسیم: «نتنائیل و برتولما»؛ در انجیل متی باب ۱۰، مرقس باب ۳ و لوقا باب ۶ در پی معرفی شاگردان او را برتولما میخوانند و در یوحنا باب ۲۱ نام نتنائیل جزو هفت شاگردی است که بعد از قیام مسیح برای ماهیگیری روانه میشوند و سپس صبحانه را با استاد خود میگذرانند.
در اناجیل و در شرح خدمات عیسی هیچگونه عمل و حرکت خاصی از نتنائیل به چشم نمیخورد. گویی فقط به سادگی در آنجا حضور دارد. میبیند، میشنود و اطاعت میکند. در مقایسه با شمعون پطرس که دائماً حرکت و واکنشهایی خاص از او میبینیم و میشنویم نتنائیل (برتولما) آرام و ساکت بود و بیشتر مشاهدهکننده و یادگیرنده به نظر میرسد.
زندگی خدمتی برتولما گویی با خدمات یهودا (تادئوس) هم مسیر بود. هر دوی آنان بشارت انجیل را به ارمنستان رساندهاند. روایات نشان میدهد خدمات او فراتر از شرق تا به هندوستان گسترش داشت. اما نوشتههای تاریخی بیانگر خدمات و مرگ او در ناحیه شمال شرق و نزدیکی دریای سیاه و دریای خزر بوده است.
همانطور که بطور مکرر در طول گسترش انجیل در جهان شاهد هستیم اشخاصی که پیام مسیح را به جهانیان میرسانند اغلب زندگی خود را از دست دادهاند و این خود اثر بخشترین نتیجه برای این مهم بوده است چرا که اشخاصی که کارهای نیکو و خوب انجام میدادند اغلب بطور بیرحمانه مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. پاسخ و واکنشی که دنیا غالباً به شاگردان نشان داد موازی با پاسخی بود که دنیا برای خود مسیح انجام داد. او محبت کرد و شفا داد و در عوض به صلیب کشیده شد. هستند کسانی که وقتی پیامی را میشنوند برای جلوگیری از پخش آن پیامْ پیامآوران آن را از بین میبرند چرا که حرف و کلامی برای دفاع از خود نمیبینند. شاید تمایل داشته باشیم و آرزو کنیم تا در امنیت کامل خدمت کنیم و وفادار بمانیم اما این ملاک پیروی مسیح نخواهد بود. خدمت بسیاری از خادمین در جفاها و رنجها که همان مسیر استاد و سرورشان میباشد اثربخش است و گسترش مییابد. آنها مورد تحقیر و طردشدگی قرار میگیرند آن هم از نزدیکترین کسانی که مژده انجیل را با ایشان در میان میگذارند. خدمات برتولما ظاهراً در ارمنستان نفوذ بسزایی داشته است، بجز در رهبران بتپرست مذهبی که او و خدماتش را اهریمنی و نادرست تلقی میکردند. اما قدرت این گروه در مقابل قادر مطلق و خدای حقیقیِ برتولما و تادئوس ناچیز بود. بتهای آنان ناتوان بودند و مقامات سلطنتی شروع به پرستش خداوند حقیقی و یهوه کرده بودند. تعداد زیادی تعمید یافتند و کلیسا با جهشی عظیمی گسترش مییافت و مردم دسته دسته ایمان میآوردند. در همین اوضاع کاهنان بتپرست با برادر پادشاه دسیسه کردند تا از سیستم و بتپرستی آنها حمایت کند. بالاخره دسیسهها منجر به شروع جفاها در کلیسای اولیه (34-98 میلادی) و همچنین دستگیری و شکنجه برتولما شد. برتولما بوسیله آنان سلاخی شد و پوست او را زنده از بدنش جدا کردند و در حالی که از درد عذاب میکشید او را به صلیب کشیدند (برخی میگویند بطور برعکس و سر و ته) و رها کردند تا زمانی که جان دهد. شاهدین تاریخی از برتولما و خدمات او بعنوان پیوند دهنده سرزمین خدا و سرزمین ارمنستان یاد میکنند.
«خوشا بحال آنان که در راه پارسایی آزار میبینند زیرا پادشاهی آسمان از آن ایشان است.» (متی 5: 10)