سلام و درود به دوستداران هنر در مجله اسمیرنا.
بیایید تا با هم نگاهی به یکی از موزههای پر بازدید و مهمترین گالری هنری اسپانیا بیندازیم.
موزه هنر «دل پرادو» اصلیترین موزه هنر ملی به کارگردانی «میگل فالومیر» در اسپانیا میباشد، که در مرکز مادرید در کنار موزههایی مانند «لوور»، «واتیکان» و «مت» واقع شده است، این موزه بزرگترین موزه در دنیا و یکی از پر بازدیدترین موزهها در وبسایت میباشد، که مردم به آن توجه بیشتری دارند. این ساختمان توسط شاه چارلز سوم به منظور نگهداری مجموعههای سلطنتی تاریخ طبیعی ساخته شد و به موزهای هنری تبدیل گشت که در سال ۹۱۸۱ توسط نوه او، پادشاه فردیناند هفتم، اولین تابلو هنری به موزه وارد شد و بعد به سرعت ۱۱۳ نقاشی دیگر در آن جای گرفت. تا آن زمان این موزه را موزه سلطنتی میشناختند که ورود برای عموم آزاد نبود، اما بعد از مردن «ایزابل دوم» در سال۱۶۸۱ این موزه تبدیل به موزه ملی شد و آن را «دل پرادو» نامگذاری کردند و برای عموم نیز افتتاح شد و تمام ساختمانهای سلطنتی اطراف آن در دل این موزه قرار گرفت.
این موزه بر اساس مجموعه سلطنتی سابق اسپانیا، یکی از بهترین مجموعههای هنری اروپا در جهان، از قرن ۲۱ تا اوایل قرن ۰۲ و بهترین مجموعه هنری اسپانیا میباشد. در اوایل قرن ۲۱ به عنوان موزه نقاشی و مجسمه سازی تاسیس شد و همچنین مجموعههای مهمی از انواع دیگر آثار را در خود جای داده است. موزه پرادو یکی از پربازدیدترین مکانها و یکی از بزرگترین موزههای هنر در جهان به حساب میآید.
این مجموعه تعداد بسیاری طراحی، نقاشی، صنعت چاپ و مجسمه و علاوه بر آن بسیاری از آثار هنری دیگر و اسناد تاریخی را در خود جای داده است که با هم نگاهی به ۳ تابلو در این موزه میاندازیم.
مار برنجین
این اثر از «آنتونی ون دایک» نقاش هلندی و یکی از هنرمندان بزرگ زمان باروک میباشد که در سال ۱۶۲۰ در ابعاد ۲۰۵ در ۲۳۵ سانتیمتر بر اساس کتاب اعداد باب ۲۱ با رنگ روغن به تصویر کشیده شده است. البته در گوشه سمت راست پایین تابلو، امضا نقاش دیگری به نام «رابنز» ثبت گردیده که به همین دلیل بر سر نقاش اصلی بحث و گفتگوهایی میباشد.
زمانی که قوم خدا از شرایط و از سفر خود در بیابان شکایت کرده و نزد خدا گناه کردند، آنگاه خداوند مارهای آتشین فرستاد و اجازه داد تا مارها، آنها را نیش زنند. به صورتی که شمار بسیاری از مردم در حال مرگ و شمار بسیاری مردند، اما قوم به گناه خود اعتراف کردند و موسی نزد خدا شفاعت کرد؛ سپس خداوند به موسی فرمود: «مار برنجینی بساز و بر سر تیرکی قرار بده، تا هرکسی که توسط مارها نیش خورده است به آن نگاه کند تا از گزند مارها رها شود و زنده بماند.»
همانطور که در تصویر میبینیم مارهای زیادی قصد گرفتن جان قوم را دارند که به دست و بدن آنها پیچیدهاند اما موسی طبق فرمان خدا مار برنجینی را درست کرده و بر سر تیرکی قرار داده است و مردم به آن نگاه میکنند تا از گزند مارها رها شوند. مردی را نیز مشاهده میکنیم که به نشان از فروتنی زانو زده است و به گناهان خود نزد خدا اعتراف و در حال شکرگزاری میباشد. همچنین زنی که زخمی شده و رو به مرگ است اما بقیه به کمک او آمدهاند و سرش را بلند میکنند و یادآور میشوند که به مار برنجی نگاه کند. این تابلو نمادی از کار عیسی مسیح نیز میباشد که گناهان بشر را روی صلیب به خود گرفت، زمانی که همه ما گناهکار بودیم و از خداوند نا اطاعتی کردیم و توسط مارهای این دنیا نیش خورده بودیم، خداوند یگانه فرزندش را فرستاد تا ما را از تمام گناهان نجات دهد.
همانطور که در کتاب دوم قرنتیان ۵ :۲۱ نیز میخوانیم: «خدا کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت تا ما در وی پارساییِ خدا شویم.»
امروز اگر نزد خداوند به گناه خود اعتراف کنی و به عیسی مسیح ایمان بیاوری او نیز تو را خواهد بخشید و زندگی تازهای به تو عطا خواهد کرد، صلیب عیسی مسیح برای ما ایمانداران قدرت رهایی از مرگ و بیماری میباشد.
دستگیری عیسی و بوسه یهودا
این هم یکی دیگر از آثار «آنتونی ون دایک» میباشد که بین سالهای ۱۶۱۸ تا ۱۶۲۰ در ابعاد ۲۴۹ در ۳۴۴ سانتیمتر با رنگ روغن روی بوم بر اساس انجیل لوقا باب ۲۲ به تصویر درآمده است. در این تابلو نقاش خیلی زیبا اندامهای عضلانی را به تصویر درآورده است که گمان میرود وی دستیار «روبنس» بوده است.
یهودا یکی از دوازده شاگرد مسیح که او را به ۳۰ سکه نقره فروخت، حال با رهبران و بزرگان یهود میآید تا عیسی را تحویل آنها بدهد؛ پس عیسی را با بوسهای نشان آنها میدهد این بوسه یهودا بوسه خیانت به او بود.
در این هنگام همانطور که در تصویر فوق میبینیم سربازان در تاریکی شب با نیزه و سپر و تمام قدرتشان آمدهاند تا عیسی را دستگیر کنند. در میان آن همه تلاطم و شلوغی چهرههایی را میبینیم که ترسیده و وحشت زده یا حالت یاغیگری به خود گرفتهاند اما فقط چهره مسیح را میبینیم که آرامش دارد. مسیح در تمام آن شلوغیها نگاهش به یهودا میباشد و دلش از او شکسته است، چون با توجه به اینکه مسیح را میشناخت اما او را فروخت، و در نهایت انتخابی که یهودا کرد او را به سمت هلاکت و مرگ برد. امروز ما با کدام یک از رفتارهایمان یا به کدام یک از لذتهای دنیا مسیح را میفروشیم؟
همانطور که مشاهده میکنیم لباس عیسی کاملاً تاریک است چون گناهان بشر را بر خود گرفته بود و ردای پادشاهیاش را میبینیم که از تنش به درآورده و روی دستش گذارده است. پطرس نیز چنانچه در تصویر میبینیم با شمشیری که بر دست داشت گوش غلام کاهن اعظم را برید سپس عیسی فوراً او را شفا میدهد و میگوید: «من برای جنگ نیامدهام.»
سربازانی را میبینیم که با مشعلها و نورهای این دنیا در مقابل نور جهان آمدهاند تا او را محکوم کنند، اما عیسی پذیرفت تا روی صلیب برود تا به همه ما فرصت توبه و بخشش رایگان را بدهد. او آمد تا در میان تمام تلاطمهای زندگیات به تو یاد بدهد که چگونه آرام باشی!
آیا حاضری او را در زندگیت بپذیری؟
رویای حزقیال
این تابلو اثری از «فرانسیسکو کولانتس» برجستهترین نقاش اسپانیایی در زمان خودش میباشد. او این اثر را در سال ۱۶۳۰ در ابعاد ۱۷۷ در ۲۰۵ سانتیمتر با رنگ روغن روی بوم بر اساس کتاب حزقیال باب ۳۷ به تصویر کشید. در تصویر قصر بزرگی را میبینیم که خراب شده است. در داستان آفرینش نیز خدا آدم و حوا را آفرید که در قدسهای خدا ساکن باشند اما با گناه کردن، برکت خدا به ویرانهها تبدیل شد، و به مانند استخوانهای خشک شدیم و حال خداوند به حزقیال فرمود: «من قادرم به این مردم حیاتی دوباره دهم»، و حزقیال نیز شاهد این بود که استخوانها بهم میپیوندند و ماهیچه، گوشت، عصب و پوست به خود گرفته و از روح پر و زنده میشوند و در انتها لشکری بسیار بزرگ روی پاهای خود ایستادهاند. بعد از آن خداوند فرمود که آنها به قوانین کتاب مقدس پایبند باشند و عهدی ابدی با آنها بست.
امروز نیز خداوند قادر است تا به تمام شکستگیها و پژمردگیهای زندگی ما نفسی تازه بدهد، و همه چیز را از نو بسازد. همانطور که در کلام خداوند میخوانیم که «پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است. چیزهای کهنه درگذشت؛ هان، همه چیز تازه شده است.» (دوم قرنتیان ۱۷:۵)