فرا رسیدن فصل تازه که نشانهای از شکوفایی و شکوفههای رنگین و نویدی از میوه و ثمرات در آستانه دریافت تابش و نور بیشتر خورشید برای زمین است بر شما مبارک باد.
همواره به عنوان ایرانیان به خود میبالیم که فصل بهار و آغاز نوروز باستانی ایران طیف جدیدی از دوران زمین است و با این شروع زمین در مدار و زاویهای قرار میگیرد که تابش خورشید و دریافت این گرما و نور بیش از فصل گذشته بر زمین خواهد بود.
آمین که تابش نور و گرمی نور حقیقی نیز بر زندگی ما، فصل تازهای از دریافت این برکات روحانی در جایگاه آسمانی را بر ما مکشوف سازد.
شناخت و اهمیت نور در زندگی فیزیکی بسیار ملموس است که این درک میتواند به اهمیت دریافت نور روحانی در زندگی نیز ما را معطوف سازد. نور ما را از قدم برداشتن در ترس و شک آزاد میسازد و اطمینان را به قدمها و دید ما میبخشد تا بسوی هدف بدویم و در مقابل تاریکی ترس و شک و عدم اطمینان از قدمها را در خود دارد.
مسیح خود را نور جهان معرفی میکند اما پیش از گفتن این جملات و معرفی نیز شناخت این نور امری است الزامی. چنانچه در یوحنا باب اول این نور را خداوند و کلمه نیز تعریف میکند که به جهان آمد و جهانیان او را نشناختند. نوری که یوحنا ازآفرینشی که بواسطه او پدیدار گشت نقل میکند. این نور و روشنایی در ابتدای داستان نجات و در کتاب پیدایش نیز بچشم میخورد.
خداوند گفت روشنایی بشود و شد… و روشنایی را نور نامید و گفت نیکوست… (پیدایش باب اول)
روشنایی و نوری که جهان بواسطه او پدید آمد و حال در یوحنا باب هشتم مسیح خود را آن نور و روشنایی معرفی میکند و در آیات 56-57 نیز اعلام میکند که ابراهیم شادی میکرد تا این «روز» را ببیند. نوری که در پیدایش «روز» نامیده شد. روز خداوند…
نور و روشنایی که ما را بینا میسازد و قدمهایمان را در اطمینان و ایمان مستحکم میکند. نوری که به ما این حق را داد تا فرزندان خداوند شویم (یوحنا 12:1) و نیز فرزندان روز این نور باشیم و از قدرت این نور در درونمان عمل کنیم. (یوحنا 12)
نوری که از ما میطلبد و ما را تشویق میکند که نه بر مبنای تاریکی بلکه بر اساس روز و نور و فرزندان خداوند عمل کنیم و گام برداریم. چرا که دیگر در اسارت تاریکیها نخواهیم بود بلکه با ایمان به تابیدن این نور در ما به فرزندان روز تبدیل شدهایم و آزاد از هر اسارتی قدرت گام برداشتن در الگوی این نور و عملکرد این نور بتوانیم باشیم.
در انجیل یوحنا باب یازدهم عیسی شاگردان را به راه رفتن در روز تشویق میکند و از ما میخواهد که تا این فرصت مهیاست در روز و هویت واقعی خود گام برداریم و این راهی است که تاریکی و شریر نمیتواند فرصت بلعیدن و فریب دادن را پیدا کند. چراکه فرزندان نور در روز و این نور حقیقی و بر اساس آن گام بر خواهند داشت نه بر مبنای فشارها و منطقهای تاریکی.
در این باب شاگردان که از ترسها و منطقهای آنچه از دنیا دیدهاند از استاد خود میطلبند که به شهری قدم نگذارد که احتمال دستگیری و سنگساری و درد انتظار او را میکشد. در این قسمت است که عیسی آنها را به راه رفتن و تفکر در زیر این نور و روشنایی روز تشویق میکند. از دو نوع نور صحبت شده است:
«مگر روز دوازده ساعت نیست؟ آنکه در روز راه رود، نمیلغزد، چرا که نور جهان را میبیند.»
او تاکیدی بر منطقهای این دنیا میکند و روز و شبی که به ساعات و لحظات و قانون این دنیا مرتبط است و در مقابل از روز و نوری صحبت میکند که نه بر قانون تاریکی بر اساس ایمان و حق فرزندی است. او نور فیزیکی را در مقابل نور حقیقی که خود اوست مکشوف میسازد و ما را به راه رفتن بر مبنای این ایمان و باور و روز خداوند و نور جهان تشویق میکند. تشویقی که چشمان خود را بر مظهر کامل ایمان و صلیب او بدوزیم و همواره بیاد داشته باشیم به چپ و راست منحرف نشویم بلکه با استقامت به هدف خیره و متمرکز باشیم.
«اما آنکه در شب راه میرود، خواهد لغزید، زیرا نوری ندارد.»
او ما را به دگرگونی در فکر دعوت میکند. فکرهایی که فکرهای سلامتی است و به روز و این نور تعلق دارد و بر اساس منطقهای این دنیا و راههای آن نیست بلکه بر اساس نور جهان چرا که فرزندان روز بر مبنای فرزندان تاریکی قدم برنمیدارند.
آمین که هر یک از ما با هدایت این نور متمرکز شویم و با قدرت و استواری در این رهبری و هدایت به سمت این نور و مقصد گامهایی پر از اطمینان برداریم.