هنر در شهر

درودی دیگر بر شما علاقمندان به هنر در صفحه «نقش و نگار» اگر تا به اینجا با ما همراه بوده باشید می‌دانید که ما در چندین شماره قبل بر آثار زیبای «رامبراند» تأملی کردیم و در این شماره با آخرین آثار او که حکاکی و نقاشی با قلم و موم روی کاغذ است، همراه هستیم.
موعظه عیسی
این تابلو در ابعاد کوچک 16 در 21 سانتی‌متر در سال 1657 بر اساس انجیل «لوقا باب 4» با حکاکی و یا همان اچینگ نقش بست. اچینگ سبکی است که به وسیله قلمی‌سوزنی شکل بر روی سطح موم اندود طراحی خود را حک می‌کند و سپس به وسیله جوهر آن را روی کاغذ می‌گذارد.
این تابلو آغاز خدمت عیسی در شهر ناصره می‌باشد، جایی که در کنیسه برخاست تا طومار «اشعیا نبی» را برای حاضران بخواند.
او این چنین آغاز کرد: «روح خداوند بر من است زیرا که مرا مسح کرده تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران و بینایی را به نابینایان اعلام کنم و ستمدیدگان را رهایی بخشم و سال لطف خداوند را اعلام نمایم.»
اما بعد از این سخنان، حاضران در کنیسه برآشفتند و برخاستند تا او را از شهر بیرون کنند و بکشند اما عیسی از میانشان رفت.
اما ما در چه فقیری هستیم و چه چیزی را می‌طلبیم؟ عیسی گفت: «خوشا به حال فقیران..»
آیا فقر ما و آنچه که می‌طلبیم در جهت شناخت، عدالت و تشنگی محبت خداست؟
شاید بتوان در تصویر فوق دستان عیسی که به حالت بالا برده شده را نشانه تسلیم بودن او به خدای پدر دانست و از طرفی دیگر انتقال دهنده محبت پدر آسمانی به مردم است، همینطور حالت گوش دادن حاضران و دست به چانه گذشتن ایشان نشانه اندیشیدن بر سخنان عیسی می‌باشد.
چه زیبا کلام خدا به ما می‌گوید که «می‌نگرند اما نمی‌بینند گوش می‌کنند اما نمی‌شنوند و نمی‌فهمند.»
نقاش با کشیدن حالت دستان حاضران در جمع به خوبی این را نمایان می‌کند که امروز ما جزو کدام دسته از مردم هستیم؟ آیا امروز با گوشی شنوا منتظر سخنان عیسی هستیم؟ عیسی گفت: «خوشا به حال آنان که کلام خدا را می‌شنوند و آن را به جا می‌آورند.»
مریم و مارتا در پای عیسی
این تابلو با واکس و قلم روی کاغذ در ابعاد 17 در 21 در سال 1662 بر اساس انجیل «یوحنا باب 11» نقش بست.
این یکی از معدود نقاشی‌های اخیر رامبراند است که آن را با قلم سرخ و جوهر قهوه‌ای و شسته و قسمت‌هایی با گچ سفید طرح کرده است.
«مریم» و «مارتا» خواهران «ایلعازری» هستند که بیمار شده بود. آن دو برای عیسی پیغام فرستاده‌اند تا بیاید و برادرشان ایلعازر را شفا دهد اما عیسی اینطور پاسخ داد: «این بیماری به مرگ ختم نمی‌شود بلکه برای تجلیل خداست،» اما در نهایت خبر می‌رسد که ایلعازر مرده. زمانیکه عیسی به آنجا می‌رسد 4 روز است که او را در قبر گذاشته‌اند، نقاش با ترسیم حالت مارتا در زیر پاهای عیسی اوج ناراحتی او را به تصویر می‌کشد که اگر عیسی آنجا بود برادرشان نمی‌مرد، اما نوع نگاه کردن به عیسی به خوبی این حس را به بیننده القا می‌کند که گویی نقشه او فراتر از آنهاست، عیسی دلش به حال آنها به رحم می‌آید و در حضور آنها و تمامی مردمانی که مشاهده می‌کنیم می‌گوید: «من قیامت و حیات هستم هرکه به من ایمان آورد حتی اگر بمیرد زنده خواهد شد!» و آنجا بود که عیسی ایلعازر را زنده کرد و او از قبر بیرون آمد.
امروز در کجای زندگی نیاز به تازگی داریم؟ به راستی که دنیا و شرایط، کاری می‌کنند تا ما به سمت غم و افسردگی برویم اما اگر انتخاب کنیم که در اوج سختی‌ها مانند مریم و مارتا نزد پاهای عیسی زانو زنیم و زندگیمان را به او بسپاریم و تسلیم او کنیم آن وقت است که زندگی‌هایمان تبدیل می‌شود. کافیست رحمت و نیکویی او را بطلبیم.
شفای مرد مفلوج
اثر کوچک دیگری که با اچینگ در ابعاد 18 در 22 سانتی‌متر در سال 1659 بر اساس «اعمال رسولان باب 3» شکل گرفت.
بعد از نزول روح‌القدس «پطرس» و «یوحنا» لنگ مادرزادی را در راه معبد می‌بینند که درحال صدقه جمع کردن است اما زمانیکه آن دو به لنگ مادرزاد می‌رسند پطرس می‌گوید: «مرا زر و سیم نیست اما یک چیز دارم که به تو بدهم به نام عیسی مسیح ناصری برخیز و راه برو.» سپس دست آن مرد را می‌گیرد و بلند می‌کند و در دم پاهایش قوت می‌گیرند و ستایش‌کنان وارد معبد می‌شود.»
آن مرد شاید فقط به دنبال صدقه و سکه‌ای بود که روزش را بگذراند اما خداوند نقشه‌ای بس عظیم‌تر داشت امروز به چه چیزی نیازمند هستیم؟ خدا قادر است امروز ما را برخیزاند و تقویت بخشد، اگر فکر می‌کنیم چیزی در زندگی‌ ما غیر ممکن است به دستان او بسپاریم و به یاد آوریم کلام خدا را در «فیلیپیان باب 2 آیات 9 و 10» که چنین می‌گوید: «خدا نامی برتر از همه نام‌ها بدو بخشید تا به نام عیسی هر زانویی خم شود.» حقیقتاً که قدرت تنها در نام عیسی مسیح می‌باشد.
رامبراند در همین تابلو کوچک معبدی بزرگ و زیبا را طراحی کرده است که برای ما یادآور این است که ما امروز به واسطه ایمان به مسیح معبد خدا هستیم و روح او در ما ساکن است. در تصویر عده‌ای را می‌بینیم که نگاه و راه‌شان به سمت معبد است و عده‌ای دیگر که به کار عظیم خدا در لنگ مادرزاد نگاه می‌کنند انگار که نقاش با تضاد این دو نگاه متفاوت ما را به این تأمل می‌برد که نگاه ما به چه سمتی است؟ تنها رفتن به معبد و کلیسا و دانش نیست که ما را نجات می‌دهد بلکه شناخت حقیقی عیسی و ایمان به او!
بیایید تا نگاه خود را از محیط اطراف برداشته و بر کارهای او در زندگی تأمل کنیم.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

دید و رویا
طلا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست