وقتی طناب‌تان پاره می‌شود

نام کتاب: وقتی طناب‌تان پاره می‌شود

نویسنده: استیو براون

ای عزیزان، از این آتشی که برای آزمودن شما در میانتان برپاست، در شگفت مباشید، که گویی چیزی غریب بر شما گذشته است. بلکه شاد باشید از اینکه در رنج‌های مسیح سهیم می‌شوید، تا به هنگام ظهور جلال او به غایت شادمان گردید. (اول پطرس 4: 12-13)

کتاب “وقتی طناب‌تان پاره می‌شود” اشاره به زمان و مکانی از زندگی دارد که ما در سختی‌ها و مشکلات قرار می‌گیریم  و در آن زمان سعی می‌کنیم تمام اصول آن چیزهایی که ما را نجات می‌دهد را انجام دهیم. اما احساس می‌کنیم خداوند صدایمان را نمی‌شنود. سوالات انبوهی ذهن ما را پر می‌کند و هر دری را می‌زنیم اما وضعیت به همان منوال مانده است.

چطور می‌توانیم طناب گسسته‌مان را با این واقعیت که خدا دوستمان دارد سازگار کنیم؟

نویسنده در این کتاب بررسی می‌کند که شرایط سخت نتیجه چیست و زندگی بزرگان کتاب مقدس، همچون ایوب و پولس را مثال می‌زند. صفحه به صفحه کتاب پر از داستان‌های کوتاه و حتی طنز گونه‌ای می‌باشد که با آوردن لبخندی بر روی لبمان کمک‌مان می‌کنند تا با امید از میان گل‌ولایی که هستیم عبور کنیم تا بتوانیم الماس‌های وجود پدر را ببینیم. خداوند قادر مطلق است و نیکوست و می‌داند چه می‌کند.

ایوب قربانی دنیایی بود که اتفاقات بد در آن اجتناب ناپذیرند. سوفر دوست ایوب نیز معتقد بود که هر کسی خوبی کند جواب خوبی‌اش و هر کسی که بدی کند جواب بدی‌اش را خواهد گرفت. بسیاری از ما نیز امروزه چنین فکر می‌کنیم که وقتی بد هستیم تنبیه می‌شویم. آیا واقعاً همین‌طور است؟

بله! خداوند گاهی اوقات اجازه می‌دهد که طناب‌های ما پاره شود تا درس‌های ارزشمندی را فرا بگیریم. شما را تشویق می‌کنیم تا این کتاب را به صورت کامل مطالعه کنید، چرا که نویسنده مثال‌هایی برای درک و تامل بیشتر این موضوع زده است.

خدا پر از مهر و محبت و در عین حال پدر ماست. تادیب او گاهی اوقات سخت است چون نقشه‌ای برای ما دارد و از نقشه‌اش دست‌بردار نیست. اما نقشه او چیست؟

عزیزان! ما اینک فرزندان خدا هستیم ولی آنچه خواهیم بود هنوز آشکار نشده است، اما می‌دانیم آن‌گاه که او ظهور کند مانند او خواهیم بود چون او را چنان که هست خواهیم دید. (اول یوحنا ۳: ۲)

چقدر عالیست روزی ما مانند عیسی خواهیم شد اما اول باید شخصیت ما حسابی تراش بخورد. اگر شما معتقد هستید که رنج و ناراحتی‌تان به این دلیل است که خطایی متکب شدید پس باید مطلب دیگری را هم بدانید؛ آمرزش! آیا شما ایمان دارید که خدا ما را می‌بخشد؟ و اگر با این وجود باز هم می‌خواهد ما تقاص گناهانمان را بدهیم پس صلیب عیسی مسیح یک نمایشی بیش نبوده! صلیب جایی است که مسیح برای گناهان ما مرد و همچنین نشانه محبت خداست. در ادامه نویسنده ما را تشویق به دلگرمی‌ای می‌کند. او می‌گوید یکی از کلیدهای اصلی مقابله با دلسردی و ناامیدی را می‌توان در این آیه پیدا کرد. (عبرانیان باب ۱۲)

بیایید هر بار اضافه و هر گناه را که به آسانی به دست و پایمان می‌پیچد را از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقه‌ای که برایمان مقرر شده است بدویم و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی مسیح بدوزیم که بخاطر آن خوشی که پیش‌رو داشت، صلیب را تحمل کرد و ننگ آن را ناچیز شمرد و اکنون بر جانب راست تخت خدا نشسته است. به او بیندیشید که چنان مخالفتی را از سوی گناهکاران تحمل کرد تا خسته و دلسرد نشوید.

زمانی که ما ناامید می‌شویم احساس می‌کنیم هیچکسی حال ما را درک نمی‌کند. یاس و ناامیدی بخشی از زندگی انسان می‌باشد. پولس رسول هم از سختی‌هایی که خودش و دوستانش کشیده‌اند می‌گوید.

در سختی‌ها و ناامیدی‌ها یا عیسی کنار شما هست و یا نیست. اگر نیست پس مشکل شما خیلی بزرگتر می‌باشد اما اگر هست پس بدانیم او کنترل همه چیز را بر عهده دارد و در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق اراده او فرا خوانده شده‌اند همه چیزها برای خیریت در کار است. پس بیایید تا بر عیسی متمرکز شویم.

نویسنده در ادامه ما را تشویق می‌کند که ایمانمان را به تخیلات تبدیل نکنیم. مشکلات و ترس‌ها را انکار نکنیم بلکه با واقعیت روبرو شویم. وقتی در سختی و مشکلات هستیم نمی‌توانیم این شرایط را نادیده بگیریم و چشمانمان را ببندیم و جملات شعارگونه بر زبان بیاوریم. باید نیازمان به خدا را درک کرده و اعلام کنیم که با توان خودمان نمی‌توانیم از این سختی‌ها عبور کنیم. باید تسلیم شویم تا با همراهی او پیامی را که برای ما در نظر دارد دریافت کرده و با شادی پذیرا باشیم.

این نکته را به یاد داشته باشیم که بودن ما در این برهه از زندگی در دستان امن خداست و او مشکلات ما را می‌بیند. او هم در همان نقطه با ما ملاقات می‌کند. او خدای تسلی دهنده است و دردی را که ما متحمل شده‌ایم خود کشیده است و می‌تواند ما را تسلی دهد چون تنها اوست که ما را درک می‌کند.

طناب‌های گسسته همانند درد ناشی از تیغ جراحی است که شفا را به ارمغان می‌آورد. انسان‌های جهان بر دو گونه‌اند، گناهکارانی که می‌دانند به خدا نیاز دارند و گناهکارانی که از این امر بی‌اطلاعند. باید بدانیم که طناب‌های گسسته ما هدفی دارد. نویسنده با بررسی و به تصویر کشیدن رابطه جوجه و پرنده مادر در یکی از گونه‌های پرندگان این هدف را برای ما باز می‌کند. وقتی مادر تشخیص می‌دهد که زمان پرواز جوجه‌ها فرا رسیده است آن‌ها را از آشیانه بیرون می‌کند. گهگاهی که جوجه نافرمان حاضر به ترک آشیانه نیست پرنده مادر همان کاری را می‌کند که بسیاری از مادرانِ ما با دیدن عدم تمایل فرزندانشان به رشد باید انجام بدهند و شروع به برچیدن آشیانه می‌کند و آن‌قدر به این کار ادامه می‌دهد که دیگر چیزی از آشیانه نمی‌ماند و جوجه خودش را در هوا می‌یابد و شروع به بال و پر زدن کرده و به پرواز در می‌آید. گاهی خدا به ما اجازه می‌دهد تا دلیل رنج و مشقت خود را بدانیم. اما مواقعی هم هست که باید مطمئن باشید که خدا دوستمان دارد و می‌داند چه می‌کند. همان‌طور که در یوحنا باب ۱۳ آیه ۷ آمده خدا غالباً به ما این حرف را می‌زند. باید به من اعتماد کنید.

برای گره‌ زدن طناب‌های گسسته‌مان نویسنده ما را به صداقت در دعا، صداقت در مشارکت‌ها و روابط و مطالعه صادقانه کتاب مقدس و در آخر عملکرد صادقانه تشویق می‌کند تا فیض جاری خداوند را دریافت کنیم.

نویسنده در یکی از فصل‌های این کتاب این سوال را مطرح می‌کند که آیا ممکن است سختی‌ها تقصیر شیطان باشد؟

او در این فصل ما را تشویق می‌کند که به یاد داشته باشیم دشمن ما شکست خورده است و این پیروزی را مسیح با رستاخیزش از مرگ به ما هدیه داده است. تصدیق حضور شیطان و اینکه بدانیم او هست اولین قدم برای مقابله با اوست. شیطان در مقابله با قدرت خدا هیچ قدرتی ندارد در نهایت او قادر به نابود ساختن کار خدا نیست اما حتی دشمن ضعیف هم اگر از پشت غافلگیرمان کند می‌تواند به ما آسیب برساند.

در انتهای این کتاب نویسنده طریقت طناب گسستگان را بیان می‌کند که ما تنها این حقیقت را زمانی دریافت می‌کنیم که وارد جامعه‌ی سختی کشیده‌ها و دردمندان شویم تا با تجربه‌ای که خدا ما را از آن عبور داده است التیامی برای کسانی باشیم که خداوند در مسیرمان می‌گذارد. رفتن به مکان طناب‌های گسسته مفرح و نجات‌بخش نیست اما خالق این مکان وعده داده است که وجود آن ابدی نمی‌باشد. به یاد داشته باشیم خدا هم طناب‌های گسسته در دست دارد. جای میخ‌ها در دستانش و درد در چشمانش؛ بخاطر همین او می‌تواند به ما تسلی بدهد.

این کتاب ما را تشویق می‌کند تا با واقعیت‌ها روبه‌رو شویم و با هدایت خدا مشکلات را راهی به سوی رشد در خداوند ببینیم.

نکته‌‌ها و درس‌های بسیار مهم و قابل تاملی در این کتاب بیان و توضیح داده شده است که می‌تواند برای تک تک ما بسیار مفید باشد. پس از شما دعوت می‌کنیم تا بصورت کامل این کتاب را مطالعه کنید و با عزیزان خود که درگیر ناامیدی‌ها و سختی‌ها هستند به اشتراک بگذارید.

فیض و راستی و صداقت خداوند با تک‌تک شما خوانندگان عزیز.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

کلیساهای چین به طرفداری از ایالات متحده­ی آمریکا متهم شدند
مرد آبی (Aquaman)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست