نام کتاب: چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
کتاب “چهار اثر” کتابی تاثیرگذار که حاصل سادگی کلام خانم فلورانس اسکاول شین است. او هنرمند، نقاش، متافیزیسین و خطیب بود. او پیام معنوی خود را به گروه بیشماری میرساند و حالا که ۷۸ سال از مرگ وی میگذرد هنوز روی دنیا تاثیر دارد. او همواره از مثالهای ملموس و روزمره زندگی پیام خود را به گوش جهانیان میرسانید. او معلم حقیقت بود.
در این کتاب ما چهار اثر از این نویسنده را میخوانیم: 1-بازی زندگی و راه و رسم این بازی، 2- کلام تو عصای معجزهگر توست، 3-درِ پنهانِ موفقیت، 4-نفوذ کلام.
کتاب چهار اثر در دسته بندی کتابهای روانشناسی در ایران در دسترس عموم قرار دارد.
نویسنده اهمیت آنچه ما در بازی زندگی انجام میدهیم و به زبان میآوریم را به ما متذکر میشود که در این جهان هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد.
او ما را تشویق میکند که خواستهها و کمبودهایمان را به حضور خداوند ببریم و از او بخواهیم تا به ما داده شود، بدانیم که تنها دستان خداوند است که همه چیز را مهیا خواهد کرد. او حتی ما را به دیدن تدارکات لازم و شکرگزاری به منزله دریافت خواسته دعوت میکند. اگر کسی موفقیت را بطلبد اما خود را برای شکست آماده کند، به آنچه برایش تدارک دیده است میرسد. مرگ و زندگی ما در قدرت کلام نهفته است.
هستند که سخنان باطلشان چون ضرب شمشیر است، اما زبان حکیمان شفا میبخشد. (کتاب امثال باب 12 آیه 18)
او مینویسد که مسیحیت بر اساس قانون بخشایش بنا شده است و مسیح همواره ما را از عاقبت کار و عاقبت قانون نجات داده است. مسیح در انسان، نجات دهنده و رهایی بخش او از اوضاع نامتعادل و نابسامان است.
خیلی از امور در زندگی ما از قانونهای مختلفی مثل خرافات، حس ششم، طالع بینی، چشم خوردن، منفی گرایی، محکومیتها و هر کلام منفی و لعنت… پیروی میکند.
و هر چقدر با توانایی و قدرت خودمان به جنگ آنها برویم پیروزی غیرممکن است، اما کلام خداوند همچون چشمهای است که تمامی آنها را میشوید و آنانی که بر زیر فیض خداوند هستند از برکت آنچه خداوند برایشان در نظر دارد سهیم هستند و هیچ قانونی بر آنها اثر ندارد.
او اشاره دارد که کسانی که در فیض خداوند هستند از قانون شریعت، مذهب و هر قانون، خرافات و لعنتی آزاد هستند.
نویسنده اهمیت قدرت زبان و عملکرد ما را در زندگی بیان میکند که ما با کلاممان میتوانیم قانون را بیآفرینیم، به عنوان مثال عبارت “هیچوقت ازدواج نخواهم کرد”، تحقق مییابد و تنها با ایمان به محبت بیچشمداشت پدر و نجاتی که توسط عیسی مسیح برای ما فراهم شده است، میتوانیم از قدرت این قانون آزاد شویم.
نویسنده در این بین ما را تشویق میکند تا خواستهمان را از خداوند درخواست کنیم، اهمیت حق الهی و اراده خداوند را متذکر میشود. چون تنها اگر هدایت ما منطبق بر اراده خداوند باشد برکت و نیکویی در آن خواهد بود.
اگر خداوند خانهای را بنا نکند بنایان آن زحمت بیهوده میکشند.
وقتی که انسان به پشتوانه قدرت مقتدر خداوند نیرومند باشد با حرکت عصای معجزهگر کلام خود میتواند وضعیت نامطلوب را تغییر دهد و با این حرکت میتواند غم را به شادی، بیماری را به تندرستی، تنگدستی را به وفور و فراوانی نعمت تبدیل کند. قدرت تکان دهندهای است ولی هرگز هیچ چیز به خودی خود تکان نمیخورد. هر گاه انسان بتواند در مواقعی که اوضاع و شرایط مناسبی ندارد و همه چیز علیه اوست، آرامش و خونسردی خود را حفظ کند، آنجاست که خداوند میگوید شما آرام باشید من برای شما خواهم جنگید و آن زمان انسان اقتدار دارد تا به طوفانهای زندگی آرام باش بگوید.
نویسنده ما را تشویق میکند تا از ذهن نیمه هوشیارمان برای تجسم آنچه نیکوست استفاده کنیم و چیزهایی که در گذشته در این قسمت ضبط شده را به دور بریزیم.
او بارها از ترس به عنوان نقطه مقابل ایمان صحبت میکند و متذکر میشود با ترس ما حتماً شکست میخوریم. ترس تکیه بر نیرویی ناشناخته است که قدرتش محدود است اما خداوند ما شاه شاهان است هیچ قدرتی بالاتر از او نیست.
پس چون چنین ابری عظیم از شاهدان را گِرداگِرد خود داریم، بیایید هر بارِ اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما میپیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقهای که برای ما مقرر شده است، بدویم. (عبرانیان باب 12 آیه 1)
هر انسانی یک طرح الهی دارد. همانطور که تصویر کامل درخت بلوط در دانهی آن وجود دارد الگوی الهی حیات انسان نیز در هوشیاری برتر او نقش دارد.
در طرح الهی محدودیت وجود ندارد و همه چیز کامل است، پس سلامت کامل، ثروت کامل، محبت کامل و بیان کامل نفس را دارا است.
در سنین نوجوانی دچار بحران سخت، نگرانی و استرس قرار گرفته بودم. در همان زمان بود که با این اثر آشنا شدم، در آن زمان باورها و عقاید دینی، قسمتی جدا از زندگی برایم محسوب میشد که مجبور بودم با آن روبرو شوم. مشتاق دیدن آفریننده هستی و شناخت او بودم اما پرونده سوالاتم را بسته بودم و تمام تمرکزم را روی خودم و تواناییهایم گذاشته بودم و مشخص است که من به تنهایی نمیتوانستم از ترسها و نگرانیهایم عبور کنم. وقتی این کتاب را مطالعه میکردم انگار معلمی یافته بودم که با جملات مثبت نگری و تاکیدی سعی دارد تا زبان مرا تربیت کند.
جملات آنرا روی کاغذهایی مینوشتم و در همه جا در دید قرار میدادم، اینکه به خداوند آنقدر بتوانیم اعتماد و ایمان داشته باشیم خیلی برایم جذاب و زیبا بود، کلمات را با تمام وجودم تکرار میکردم اما تاثیر آنها تنها در چند ساعت از بین میرفت. حال که در مسیر شناخت خداوند عیسی مسیح قرار گرفتم و نجات او را دریافت کردم این کتاب برایم معجزه آساست چون با تمام وجودم قدرت آن جملات را چشیدهام، جملاتی که تنها کلمات نیستند؛ ایمان، امید و باوری هستند که به توانِ من بستگی ندارد، بلکه سرچشمه آن قدرت خداوندمان عیسی مسیح است و چیزی فراتر از یک سخن، او خود معجزه است.
پیشنهاد میکنم این کتاب را تهیه کنید و در دسترس دوستان و خانواده خود قرار دهید، باشد که سفر روحانی آنها آزاد از هر بند و اسارتی آغاز شود و شفای حقیقی و ابدی خداوند را دریافت کنند.
مسح، قدرت و محبت خدا با شما