سلام به همه شما خوبان و شفیعان صفحه افق دعا. چقدر برای ما انسانها این مسرت بخش است وقتی میدانیم که خداوندمان عیسی مسیح بر دست راست خدای پدر؛ بر دست زور آور خدای پدر نشسته و برای ما در حال شفاعت کردن است. این حقیقت چنان قوتی به روح و جان ما جاری میسازد که هر روز با انرژی و جانی تازه بتوانیم برای ایران عزیز و بخشهایی از آن دعا کنیم، و شفاعت کنیم برای فرزندان گمشده خداوند در این سرزمین کهن.
امروز در سال جدید میلادی سفری میکنیم به غرب کشور؛ به کرمانشاه. شهری با مردمانی خون گرم و دوست داشتنی؛ مردمی که مدتی است پس از چند حادثه زلزله مردمش دچار سختی و زحمت هستند و شاید بیشتر از هر زمان نیاز به حضور خدا در زندگی و قلبهایشان دارند. شاید بیشتر از هر زمان نیاز به شفاعت و دعای ما ایمانداران به نزد خدای حقیقی دارند، خدایی که قادر است هر اتفاق و سختی را به برکت تبدیل کند؛ خدایی که خدای نیکوییهاست و قادر مطلق؛ خدایی که محافظ قوم و فرزندان خویش بوده و هست و خواهد بود. خدایی که حتی به فکر پرندگان آسمان و وحوش صحرا هم هست؛ خدایی که به خوب و بد ما نمیاندیشد و تنها در فکر نجات ماست از زندانها و اسارتهایی که خودمان خود را درگیر آنها کردهایم و به شیطان این مجال و فرصت را دادهایم که ما را دربند کند تا هر روز دورتر و دورتر شویم از نور حقیقی. ولی ایمان ما به خدایی است که خستگی ناپذیر است و از اول و آخر ما باخبر… خدایی که از کوبیدن بر پشت دربِ قلبمان خسته نشد و حال این فرصت را به ما داده تا با مشارکت او به شفاعت بنشینیم.
خداوندا دعا میکنیم برای فرزندانت در این شهر، فرزندانی که مسیر را گم کردهاند و به مانند گوسفندانی بیشبان میمانند و بیهدف به این طرف و آن طرف میروند و غافل از تاریکی هستند که به دنبال گیجی آنها و دور کردن آنها از خداست. خداوندا تو قادر بودی چشمان یکایک ما را باز کنی؛ ما که هر کدام به راه خود رفته بودیم. حال از تو میطلبیم که چشمان فرزندان گمشده خود را در این شهر باز کنی؛ از تو میطلبیم که مشتاقان و جویندگان خودت را که از ازل به نام شناختهای در آغوش خود بگیری و گوشهای آنان را به صدای خودت باز کنی، بلکه از راههای باطل و بینتیجه برگشته و به سمت نور تو رهسپار شوند. خداوندا دعا میکنیم برای فرزندانت در این شهر و استان؛ آنانی که گنجهای خودشان را نزد تو یافته و در آنجا ذخیره میکنند و بیچشم داشت در آن دیاری که شیطان این روزها به مانند شیر غران همه را میبلعد برای جلال نام تو خدمت میکنند. از تو حفاظت برای تکبهتک لحظههای آنها میطلبیم و همچنین حکمت از خودت بر آنها بریز تا بتوانند آنطور که شایسته نام پر جلال توست عمل کنند.
خداوندا مردمان این شهر و استان مدتی است پس از سوانح زلزله همچنان در سختی به سر میبرند. شاید سر پناهی مناسب در این هوای سرد ندارند، حتی خوراکی مناسب برای خوردن و دارویی برای مداوا… افکار تو انسانی نمینگرد، بلکه والاست و آگاه از تمام قلوب؛ تو نه تنها قادری گرما بخش قلبشان باشی بلکه میتوانی مکانی تقدیس شده برای یکایک آنها فراهم کنی، خداوندا آنها را نه تنها با خوراک روحانی خود بلکه با خوراکهای جسمانی و منای خود به مانند قوم خودت در بیابان سیر گردان و شفای خودت را بر قلب و جسم و جان آنها بریز.
میدانیم که هیچ اتفاقی خارج از اراده و قدرت تو نیست و هر چه که پیش میآید حکمت تو در آن به نیکویی عیان میگردد، پس با ایمان دعاهایمان را به حضورت میآوریم و اعلام میکنیم که خداوندا نه به خواست ما بلکه ارادهی نیکوی تو به انجام برسد. آمین.