سخنی با والدین و معلمین گرامی:
پولس رسول یکی از پرکارترین مبشرین تاریخ کلیسای اولیه بوده که راههای بسیار طولانی را برای بشارت انجیل در سراسر روم باستان طی کرده است. او در ابتدا از پیروان و طرفداران عیسی نبود بلکه از بزرگترین دشمنان کلیساهای اولیه بشمار میآمد. پولس که در ابتدا «سولس» نامیده میشد یک فریسی از قبیله «بنیامین» بود. در روایات آمده است که پدر و مادر پولس اسیران جنگی بودند که توسط یک افسر رومی به «طرسوس» منتقل میشوند که بعدها آزاد و تبعه روم میشوند. پولس جوان به اورشلیم میرود تا نزد غمالائیل که معلم شریعت بود و مورد احترام همگان قرار داشت تحصیل کند.
هنگامی که عدهای از رسولان را دستگیر کرده و به شورای یهود آورده بودند تا در برابر همه پاسخگو باشند این غمالائیل بود که در آنجا یهودیان را به چالش کشید و به آنها گفت: «به شما توصیه میکنم که دست از این افراد بردارید و آنان را به حال خود بگذارید، زیرا اگر قصد و عملشان از انسان باشد، بیگمان راه به جایی نخواهند برد، اما اگر از خدا باشد نمیتوانید آنان را از میان بردارید، زیرا در آن صورت با خدا میجنگید.»
پولس اما به توصیههای استادش عمل نکرد و زمانی که «استیفان» را سنگسار میکردند او در آنجا حاضر بود و پیروان عیسی را دستگیر و یا آزار میداد.
زندگی پولس به عنوان یکی از پیروان عیسی در شانزده فصل از کتاب اعمال رسولان شرح داده شده است. او همچنین بیش از دوازده رساله در عهد جدید نوشته است.
نوشتههای او نه تنها به خاطر شرح مرگ و زندگی و رستاخیز مسیح بسیار حائز اهمیت است بلکه در آنها به نوعی این موضوع تایید شده که رنج و سختی به خاطر عیسی قسمت عادی از یک زندگی مسیحی است.
پولس پس از آن «تبدیل بزرگ» در راه دمشق به عربستان رفت. بسیاری معتقدند که خداوند از این زمان برای تایید نبوت در تعالیم مسیح استفاده کرده است. وقتی که پولس دوباره به اورشلیم مراجعت میکند هیچکدام از شاگردان باور نمیکردند که این شخص همان کسی است که مسیحیان را در حد مرگ آزار میرسانده و از آنجا بود که پولس سفرهای بشارتی خود را آغاز کرد و به هر کجا که میرفت پیام نجات را به همگان اعلان مینمود. پولس در واقع نمونه بارز از یک مسیحی رنج دیده در کتاب مقدس است. خداوند در اعمال رسولان باب نه آیه شانزده به این موضوع اشاره میکند که پولس ظرف برگزیدهی من است و میگوید: «من به او نشان خواهم داد که به خاطر نام من، چه مشقتها باید بر خود هموار کند.»
پولس در طی سه ماموریتش مورد آزار و اذیت بسیاری قرار گرفت و به خاطر وفاداری و غیرتی که نسبت به مسیح داشت با رهبران یهودی دچار اختلافات و درگیریهای زیادی شد. در واقع برای آنان خیلی سخت بود که بخواهند بپذیرند، کسی که قبلاً از خود آنها بوده، حال انجیل را با آنان و غیر یهودیان به اشتراک میگذارد و این موضوع خشم آنان را بر میانگیخت.
نفرت آنان نسبت به پولس اما منجر به اتفاقهای متعددی در زندگی او شد به طوری که حضور او باعث ایجاد شورشهایی نیز شد و سرانجام بر اثر توطئههایی که بر ضدش نمودند دستگیر و زندانی شد.
تابعیت رومی او خود امتیاز ویـژهای برایش به عنوان یک مبشر مسیحی محسوب میشد و در مخاطبان او همچون فرماندار روم و همچنین قیصر بسیار تاثیرگذار بود و به دفعات باعث نجات جانش نیز شده بود و از همه مهمتر اینکه در پیشبرد ماموریتش هم بسیار تاثیرگذار بود.
قیصر وقتی برای اولین بار پولس را دید او را رها کرد تا برود. حتی برای بار دوم وقتی پولس و پیروان عیسی در حضور قیصر حاضر شدند، قیصر پیروان عیسی را مقصر دانست اما سرانجام پولس را به خاطر حضور در آتشسوزی بزرگ در شهر روم به زندان انداخته و سر او را از بدنش جدا کرد.
آنچه که در مورد پولس رسول قابل تفکر است درک صحیح او ازدعوت و ماموریتش بود.
او به طرز ماهرانهای از تابعیت رومی خود برای بشارت کلام خدا استفاده میکرد نه برای حفظ و نجات زندگی خود.
در حالیکه بسیاری از کتابها بر روی ماموریتهای پولس تمرکز دارند ما در این کتاب بنا داریم تا در مورد رنجها و آزارهایی که پولس در طی ماموریتش با آنها روبرو شد حرف بزنیم و آنها را به تصویر بکشیم.
کسی که در ابتدا در پی دستگیری و آزار مسیحیان بود چطور با عیسی ملاقات میکند و اینکه خدا چه هدف و برنامهای برای او در نظر داشته است و چگونه قلب او به جای تنفر آکنده از محبت میشود و دیگر اینکه چطور رنجهایی که او میکشید باعث شد تا درهای زیادی برای انتشار کلام خدا باز شود.
مسیحیان باید بدانند که عیسی به پیروان خود گفته که پیروی کردن او بهایی دارد. سختی و آزار دیدن بخشی طبیعی از زندگی یک ایماندار است. البته این همیشه بدان معنا نیست که ما صرفاً به دنبال سختی کشیدن هستیم ولی این قضیه ممکن است زمانی که ما انجیل را با دیگران به اشتراک میگذاریم برایمان پیش بیاید.
این داستان در واقع به ما کمک میکند تا برای کسانی که با انجیل مخالف هستند دعا کنیم و فرزندان ما را تشویق میکند تا با دیدن سختیهایی که پولس به خاطر نام خدا کشید اما شجاعانه برای ماموریتی که خدا برای او داشت ایستادگی کرد آنها نیز با شجاعت برای کلام خدا بایستند.