شناسنامه فیلم:

“عرق سرد” به کارگردانی و نویسندگی سهیل بیرقی می­باشد. بیرقی که قبلاً در مقام دستیار کارگردان در آثاری چون “اسب حیوان نجیبی است”، “تراژدی” و … حضور داشته است اینبار در مقام کارگردان “عرق سرد” را با موضوعی اجتماعی به روی پرده نقره­ای دارد.

حضور بازیگرانی همچون باران کوثری، لیلی رشیدی و امیر جدیدی در این اثر بی­تاثیر نبوده و موسیقی کارن همایون­فر نیز نتیجه رساندن این اثر را کمکی شایان بوده است.

خلاصه فیلم:

افروز (باران کوثری) که کاپیتان تیم فوتسال بانوان است اینبار در مقام کاپیتان تیم ملی بانوان راهی مسابقات فینال آسیایی خواهد شد. اما در زمان خروج تیم ملی به سمت مالزی و برگزاری بازی، افروز متوجه می­شود که از طرف همسرش ممنوع‌الخروج شده است.

افروز سعی می­کند تا از قدرت و تاثیر مربی و باشگاه و فدراسیون استفاده کند تا شاید بتواند مجوز ممنوع‌الخروجی را لغو کنند ولی متاسفانه ماجراهای او و همسرش به شکلی پیش می­رود که او از بازی­ها نه تنها جا می­ماند بلکه مسیر زندگی­اش به وفول و کشتن علاقه­اش می­انجامد.

بررسی فیلم:

“عرق سرد” بر مبنای زحمت­های بزرگ و عظیم و نتایجی سرد و بی­ثمر نام گرفته است. افروز که هویتش در ورزش از او گرفته شده سعی می­کند تا با تکیه بر قدرت­های این دنیا آن را باز ستاند. او حتی به فدراسیون و مربی و باشگاه خود رو می­کند ولی این دستیابی نافرجام می­ماند.

در پی این عدم نتیجه تن به خواری و حقیر شدن خود از طرف شوهرش می­دهد. او که برای دستیابی به نتیجه دلخواهش سعی می­­کند به همسرش نزدیک شده و با تن دادن به هر آنچه او می­خواهد نتیجه دلخواه خود را بیابد باز هم با بی­ثمری مواجه می­شود.

تهدید و انتقام و کینه سلاح­های بعدی او هستند که سعی می­کند آنها را برای نتیجه مطلوب بکار ببرد و در میانه راه تسلیم شده و چیزی بجز کینه و سردی و انتقام را در دل ندارد. او سعی می­کند با تخریب همسرش انتقام بگیرد و سردی عرق زحماتش را با انتقام پاک کند اما…

چقدر در پی همشکل شدن این عصر هویت­هایمان را گرفته­اند و برای بدست آوردن کوچک­ترین حق انسانی به این در و آن در می‌زنیم تا شاید موفق به احقاق حق خود شویم. در پی بدست آوردن این حق تن به بی­ارزشی خود، انتقام­ها، کینه­ها و تحقیرها می­دهیم و بدور از اینکه حتی لحظه­ای بیاندیشیم که در خداوند به چه ارزش گزافی خریداری شده­ایم در پی به حراج گذاشتن همه آنچه داریم خواهیم نشست، بی­خبر از آنکه خانه از پای بست ویران است و احقاق حقی وجود ندارد.

وقتی افروز و هم رزمانش تن به هر آنچه داده‌اند که حق و آزادی آنهاست و گویی با حجاب و محدودیت­هایی از قبیل تماشاچیان و مربی و پوشش و حرکات­شان خو گرفته­اند و آنها را پذیرفته­اند چه آسان است تا دیگر حقوق آنها را نیز بگیرند و حقی برای صدایشان قائل نباشند.

آمین که هویت اصلی خود را در خداوند بدانیم و ارزش خود را آگاه باشیم و با قدم زدن در این ارزش والا، با هدایت خداوند در آزادی و افکار خداوند رهبری شویم. ریشه و هویت حقیقی را بیابیم و در او زیست کنیم چرا که تنها راه ثمره آوردن، وصل بودن به این ریشه است و نتیجه سردی نخواهد بود، چرا که او پدر دلگرمی­ها و آرامش است.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

انضباط روحانی
داستان اسباب بازی 4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست