خانه کاغذی

  شناسنامه سریال:

سریال «خانه کاغذی» یا «دزدی پول» (Money Heist) محصول اسپانیاست که توانست در مدت کوتاهی به یکی از پر مخاطب‌ترین سریال‌های تلویزیونی مبدل شود. شاید بتوان آن را به عنوان نقطه عطفی در دگرگونی و نگاه تازه تماشاچیان بخصوص در بازار داغ سریال‌های آمریکایی و شبکه‌های آمریکایی دانست.

خانه کاغذی که در پنج فصل و ساخته «الکس پینا» می‌باشد از بازی‌ها و متن بسیار جذاب خود بهره بسزایی برده است و مجموع این کار تیمی، برای دنیای دوستداران فیلم و سریال بسیار قابل تامل و کارآمد بوده است.

   خلاصه سریال:

پروفسور (ایلوارو مورته) برای سرقت از ضرابخانه ملی و چاپ اسکناس تیمی از اشخاص را جمع‌آوری می‌کند تا با نقشه بسیار حساب شده خود بتواند آن را به انجام رساند. پس از کشمکش‌های فراوان و فراز و نشیب‌هایی که هر یک از کاراکترها در چند فصل با آن درگیر هستند نقشه سرقت با موفقیت تمام می‌شود و هر یک برای شناسایی نشدن به گوشه‌ای از دنیا رفته و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کنند. اما با اشتباه یکی از سارقین گروه و گرفتار شدنش تمامی تیم تصمیم به سرقتی عظیم‌تر می‌گیرند و این‌بار هدف خود را به خزانه طلا و اسناد فوق محرمانه در بانک ملی اسپانیا متمرکز می‌کنند.

در این سرقت خارق‌العاده باز هم نقشه‌ها و محاسبات پروفسور و برادر مرحومش آن چیزی‌ست که تا به انتها باید دنبال کرد…

 بررســــی سـریال:

«خانه کاغذی» سریالی است که بسیاری از منتقدین آن را سریالی فقط برای سرگرمی دیدند و نظر چندانی برای تاثیر و ارزیابی آن نداشته‌اند، اما آیا این حجم عجیب دقایقی که صرف دیدن آن کرده‌ایم و یا می کنیم ارزشی در تامل کردن داشته است؟

در وهله اول مهمترین دیدگاه و مسیری که می‌توان در این سریال تامل کرد نقش رهبر و مسئولیت‌های یک مسئول است. پروفسور تیمی را جمع‌آوری می‌کند که بسیاری از آنها هیچ هدف و مسیری در زندگی ندارند و با شناخت توانایی و حتی ضعف آنها سعی می‌کند آنها را در هدفی واحد متمرکز کند و در این راه همواره قدم به قدم آنها خود نیز آن هدف را دنبال می‌کند. پس با نگاهی عمیقتر میتوان به نقش رهبری در تیم نگاه کرد که چطور میتواند به تیم هدف را یادآور شود و در این مسیر نیز همراهی کامل داشته باشد.

در دو فصل اول تیم سارقین در ضرابخانه هستند و چون فعالیت‌های پروفسور، رهبر خودشان را نمی‌بینند در فراز و نشیب‌ها و حملات و یورش دشمن و سختی‌ها گمان می‌کنند پروفسور نقشی آسوده‌تر و به دور از خطر را بر خود دارد، در حالیکه وقتی نگاهی به بیرون از ضرابخانه و مشکلات و کشمکش‌هایی که برای پروفسور وجود دارد می‌اندازیم به اهمیت نقش او در رسیدن به هدف غبطه می‌خوریم.

حتی بسیاری از مشکلات توسط ناآگاهی‌ها و اشتباهات تیم درون ضرابخانه برای هدف بوجود می‌آید و همواره پروفسور می‌کوشد تا بار و سنگینی آن را رفع کند. شاید برای مثال سکانس و قسمتی که یکی از افراد بجای معدوم کردن خودروی قرمز آن را برای پول اندکی برخلاف گفته پروفسور به گاراژ خودروهای اوراقی می‌فروشد، در حالیکه اثر انگشت‌ها بر روی آن قرار دارد؛ پروفسور برای از بین بردن سرنخ‌ها مجبور می‌شود خود را به شکل فردی بیمار، مست و آلوده در آورده و وارد معرکه شده و خود را به خطر بیاندازد.

در فصل سوم باز شاهد آن هستیم که بخاطر عمل نکردن به توصیه‌های پروفسور یکی از سارقین دستگیر شده و این باعث می‌شود تا برای وادار کردن دولت اسپانیا به رعایت قوانین و حقوق زندانیان دست به سرقتی عظیم بزنند و وارد خزانه طلای دولت اسپانیا شوند.

در فصل نهایی این سریال حتی تسلیم شدن پروفسور برای نجات و رهایی تیم را مشاهده می‌کنیم. نقشه‌ای که با تمام فراز و نشیب‌ها و سختی‌ها برای به انجام رساندنش باید مانند خانواده‌ای در کنار هم قرار گیرند. این همراهی و یک شدن، آنها را برای رسیدن به هدف‌های بسیار بزرگ و حتی به ظاهر دست نیافتنی همسو می‌کند و در این راه یکدل و همدل برای هم، دل می‌سوزانند و همدیگر را برای طی کردن طریق مشترک، تشویق و بنا می‌کنند.

در انتها «کلنل»، مسئول و رهبر گروه ارتش از رسیدن به هدف خود باز می‌ماند و مجبور می‌گردد سارقین را آزاد کرده و حتی شرایط زندگی جدیدشان را فراهم کند و این بزرگ‌تر از هر شکستی برای اوست. رهبری «کلنل» به سرانجام نمی‌رسد چرا که او نمی‌داند چگونه و چطور باید آن را به پیش برد و در مقابل، پروفسور می‌داند و مسیری را برای رسیدن به هدف برای خود و تیم در نظر گرفته است.

در زمان تماشای این سریال به تاثیرگذاری هر یک از نفرات گروه بر هم توجه داشته باشید و برای درک بهتر آن با هم به گفتگو بنشینید.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

ورود آقایان ممنوع
هنر در شهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست