«از پيش و از پس احاطهام کرده اي، و دست خويش را بر من نهادهاي.» مزامير باب 139 آيه 5
يهوه صبايوت خداي لشکرها ارتشي از زنان و مردان دعا را در سراسر دنيا از هر قوم، ملت و زبان رهبري ميکند و عيسي مسيح امروز ما را کليسا ميخواند و ميفرستد تا برکت را به استان «آذربايجان غربي» و تمامي نقاط اين استان، شهرها و روستاهايش اعلام کنيم.
اي پدر آسماني، اي خداوند سرمدي! با شکرگزاري به حضور تو ميآييم، شکر براي فيض عظيم تو و براي محبتت روي صليب. تو را حمد و سپاس ميگوييم براي محبت بيکرانت، براي فرصتي که ما را لايق ميداني تا تو را پدر بخوانيم. نور و روشنايي تو را اعلام ميکنيم بر شهرهاي «اروميه، خوي، نقده، اشنويه، مهاباد، پيرانشهر، بوکان، سردشت، ماکو، چالدران، تکاب، مياندوآب و….»
خداوندا! شکر براي کشور پهناورمان «ايران» که هر استانش باز نعمات و زيبايي جلوهگر حضور تو است. شکر براي جاي جاي اين کشور پهناور که با نگاه کردن به آن نام پرشکوه و عظيمت نمايان است. شکر براي قلبهايي که براي کار تو گشوده شده و تو را پذيرفته است.
شکرت ميکنيم براي جاذبههاي اين استان، طبيعت، رودخانهها، کوهستانهايش و… شکرت براي درياچه اروميه و اي خداوند! از تو ميخواهيم که همواره آن را از آبهاي بيکرانت پرسازي.
خداوندا! شکر که امروز ميتوانيم در حضورت براي عزيزانمان در دعا بايستيم تا آنها هم طعم خوش نجات را بچشند.
شکرگزاري ميکنيم براي تمام کساني که در اين استان تو را شناختند و از بند گناه و تعصبات و مذهب رهايي پيدا کردند.
بلي اي خداوند! تو پادشاهي، خدايي نيست جز تو. پادشاهي تو را بر اين سرزمين اعلام ميکنيم. زمينهاي کشاورزي اين استان را برکت ده تا کشاورزان ببينند و بچشند که تنها برکت از آن تو هست.
خداوندا! دعا ميکنيم براي منابع طبيعي و گردشگري اين استان تا در تو برکت يابند. خداوندا! دشتها را آبياري و حاصلخيز کن. باشد که طبيعت اين استان در تو شاداب و با طراوت شود.
اي پدر جان! مشکلات معيشتي، بيکاري و اقتصادي آذربايجان غربي را به حضورت ميآوريم. آمين مردم اين استان در تو برکت بيابند و افکار مسئولين در تو احيا بشود تا بتوانند براي رشد اقتصادي آذربايجان غربي تدبير درست بينديشند.
خداوندا! اي پادشاه، اي پدر! ميدانيم که کار عظيم تو در ايران شروع شده و ادامه دارد، باشد که هر کدام از ما قدمي براي جلال نام تو در اين کشور پهناور برداريم. دعا ميکنيم تاريکي افکار را با نورت روشن گرداني.
خداوندا! باشد که دلهاي سنگي در نام تو گوشتين گردد و پذيراي کلامت شوند تا زمين نيکو برايت باشند و از آنها ميوه و ثمرههاي نيکو نمايان شوند، آمين چشمها به تو باشد و بدانيم که تنها نياز، اي خداوند! تو هستي.
از خودخواهي و خودمحوريها رها شده و تو را مرکز زندگي قرار دهيم. توکلهاي انساني را رها کرده و به تو که تنها نجات هستي توکل کنيم. باشد که قلب تک به تک فرزندانت در اين استان لمس شود، بشارت تو را شنيده و دريابند که تنها «در» و تنها «راه» تو هستي و با افکار و طريقهاي تو قدم برداشته همچنين تسليم اراده و خواست تو باشيم.
تو در کلامت گفتي «من آب حيات هستم» پس ميطلبيم تو فرزندانت را از آب حيات پر سازي. تنها تکيهگاه تو هستي پس ميطلبيم زندگيها بر روي تو که صخره هستي بنا شود.
آري برکتهاي تو از اعلا بر اين استان جاري باشد. فقر، بيماري و خشم هيچ حقي بر فرزندان اين استان ندارند به نام قدوس عيسي مسيح و به اقتداري که به ما داده است فقر، بيماري و خشم را نهيب زده دور اعلام ميکنيم زيرا خداوند ما غني از هرچيز، محبت مطلق و سلامتي کامل است همچنين آماده است تا تمام اينها را به ما عطا کند.
خداوندا! قلبي تپنده، دلسوز و با حکمت به مسئولين و شهروندان بده تا بتوانند تو را خدمت کنند و در راه آبادي و تبديل اين استان قدم بردارند، همانطور که تو ما را تبديل کردي. خانوادهها در تو و در تولد تازه، تو را بپرستند.
خداوندا! بيداري تو با کليساهاي اين استان باشد و کلامت جاري تا در هر خانهاي از تو گفتگو کنند.
خداوندا! براي ايمانداران اين استان قدرت تو را ميطلبيم، امروز صداي ايشان صداي آن ندا کننده در بيابان باشند که راه تو را هموار ميسازند و نام تو را ميخوانند. خداوندا! ايمانداران خاموش را تو در خود شعلهور ساز.
اي پدر آسماني! پدران اين سرزمين را تو مسح کن تا با محبتي از جنس تو فرزندانشان را پدري کنند. دلهاي خشک را پر از تازگي و طراوت خودت گردان و همچون باران بهاري ببار تا تازه شوند.
شفاي تو اي يهوه رافا! بريزد بر تمام بيماران اين استان. لمس کن پزشکان و پرستاران را تا در تو قوت يابند و تو را بيابند.
خداوندا! کشورمان را به تو ميسپاريم و اراده تو را در زندگي هموطنانمان ميطلبيم.
تمامي دعاهايمان را با ايمان به اراده نيکو و محبت عظيمت، به حضورت ميآوريم،
در نام پر جلال عيسي مسيح و با شکر و سپاس ميطلبيم! آمين.