نوری در تاریکی
فرا رسیدن سال نو میلادی بر شما مبارک باد.
آمین که در این نو شدن نور حقیقی بر زندگیهایمان بتابد و فصل تازهای را از دریافت برکات روحانی در جایگاه آسمانی بر ما مکشوف سازد.
شناخت و اهمیت نور در زندگی فیزیکی بسیار ملموس است. این درک میتواند به اهمیت دریافت نور روحانی در زندگی نیز ما را معطوف سازد.
نور، ما را از قدم برداشتن در ترس و شک آزاد میسازد و اطمینان را به قدمها و دید ما در تاریکیها میبخشد تا به سوی هدف بدویم؛ اما در مقابل تاریکی در خود ترس، شک و عدم اطمینان از قدمها را دارد.
مسیح خود را نور جهان معرفی میکند اما پیش از گفتن این جملات و معرفی، نیز شناخت این نور امری است الزامی. چنانچه در «یوحنا باب اول» این نور را خداوند و کلمه نیز معرفی میکند که به جهان آمد و جهانیان او را نشناختند. نوری که به واسطه آن آفرینش پدیدار گشت. این نور و روشنایی در ابتدای داستان نجات و در کتاب «پیدایش» نیز به چشم میخورد.
«خداوند گفت روشنایی بشود و شد… و روشنایی را نور نامید و گفت نیکوست…» (پیدایش باب1 آیه 3)
روشنایی و نوری که جهان به واسطه او پدید آمد و حال در «یوحنا باب هشتم» مسیح خود را آن نور و روشنایی معرفی میکند و در «آیات 56-57» نیز اعلام میکند که ابراهیم شادی میکرد تا این «روز» را ببیند. نوری که در پیدایش «روز» نامیده شد، روز خداوند….
نور و روشنایی که ما را بینا میسازد و قدمهایمان را در اطمینان و ایمان مستحکم میکند.
«نوری که به ما این حق را داد تا فرزندان خداوند شویم.» (یوحنا باب 12:1)
«و نیز فرزندان روز این نور باشیم و از قدرت این نور در درونمان عمل کنیم.» (یوحنا 12)
نوری که از ما میطلبد و ما را تشویق میکند که نه بر مبنای تاریکی، بلکه بر اساس روز، نور و فرزندان خداوند عمل کنیم و گام برداریم. چرا که دیگر در اسارت تاریکیها نخواهیم بود بلکه با ایمان به تابیدن این نور در ما به فرزندان روز تبدیل شدهایم و بتوانیم آزاد از هر اسارتی، قدرت گام برداشتن در الگو و عملکرد این نور را داشته باشیم.
در انجیل «یوحنا باب یازدهم» عیسی شاگردان را به راه رفتن در روز تشویق میکند. او از ما میخواهد تا این فرصت مهیاست در روز و هویت واقعی خود گام برداریم، این راهی است که تاریکی و شریر نمیتواند فرصت بلعیدن و فریب دادن را پیدا کند. چرا که فرزندان نور در روز و در این نور حقیقی و بر اساس آن گام برخواهند داشت نه بر مبنای فشارها و منطقهای تاریکی.
در این باب شاگردان به دلیل ترسها و منطقهایی که در دنیا دیدهاند، از استاد خود میطلبند به شهری که احتمال دستگیری و سنگسار هست و درد انتظار او را میکشد، قدم نگذارد. در این قسمت است که عیسی آنها را به راه رفتن و تفکر در زیر این نور و روشنایی روز تشویق میکند. اینجا از دو نوع نور صحبت شده است:
«مگر روز دوازده ساعت نیست؟ آنکه در روز راه رود، نمیلغزد، چرا که نور جهان را میبیند.»
او تاکیدی بر منطقهای این دنیا میکند و روز و شبی که به ساعات و لحظات و قانون این دنیا مرتبط است و در مقابل از روز و نوری صحبت میکند که نه بر قانون تاریکی بلکه بر اساس ایمان و حق فرزندی است. او نور فیزیکی را در مقابل نور حقیقی که خود اوست مکشوف میسازد و ما را به راه رفتن بر مبنای این ایمان و باور و روز خداوند و نور جهان تشویق میکند. تشویقی که چشمان خود را بر مظهر کامل ایمان و صلیب او بدوزیم و همواره به یاد داشته باشیم که به چپ و راست منحرف نشویم بلکه با استقامت به هدف خیره و متمرکز باشیم.
«اما آنکه در شب راه میرود، خواهد لغزید، زیرا نوری ندارد.»
او ما را به دگرگونی در فکر دعوت میکند. فکرهایی که افکار سلامتی است و به روز و این نور تعلق دارد و بر اساس منطقهای این دنیا و راههای آن نیست بلکه بر اساس نور جهان. چرا که فرزندان روز بر مبنای فرزندان تاریکی قدم برنمیدارند.
آمین که هر یک از ما بر هدایت این نور متمرکز شویم و با قدرت و استواری در این رهبری و هدایت به سمت این نور و مقصد گامهایی پر از اطمینان برداریم.