با تو از گذشتهام چیزی نمیدانم
جهانی دیگر است؛ سرزمینی عجیب، کوچههایی رنگی و خوابهایم با تو رویایی.
من چه کودکانه به تو عشق میورزم، قلبم سرتاسر از شوق در نیاز به عشق تو میتپد
پدر جان نگاهت را بر من جاری میکنی، صدایت را در گوشهایم میریزی و چه جسورانه مرا به پرواز در میآوری…
شیرین