شناسنامه فیــــلم
«انزوا» اولین اثر بلند مرتضی علی عباس میرزایی است که قبلاً در کارنامه هنری خود چند فیلم کوتاه را داراست.
این فیلم محصولی است که با تهیه کنندگی پیمان جعفری و تیم نسبتاً خوب پشتصحنه توانست اثری قابل تامل را به جا گذارد.
در این فیلم از بازیگرانی همچون، امیرعلی دانایی، نادر فلاح، بهنوش بختیاری، اندیشه فولادوند، جمشید هاشمپور و همایون ارشادی، مهران رجبی و… بهره برده است که هر یک نقش بسزایی در شکلگیری این اثر داشتهاند.
خلاصــــه فیـــــــلم
پس از تصادف و فوت زهره در پی فرار و ترس از شخصی که او را تعقیب میکند همسر او، پرویز (امیرعلی دانایی) برای خاکسپاری همسرش و رسیدگی به دو فرزندشان، موفق به گرفتن مرخصی و آزادی موقت از زندان میشود.
در پی این آزادی شک و تردید او نسبت خیانت همسرش با توجه به شواهد و حرف دیگران به اوج خود میرسد. پرویز که در پی یافتن مکانی برای فرزندانش است به تمامی دوستان و خانوادهاش سر میزند و هر یک را در وضعیتی میبیند که ترجیح میدهد کودکانش را به آنها نسپارد و لاجرم در پی فرار از کشور با حقیقتی در این میان روبرو میشود.
پرویز در مییابد که همسرش به او خیانت نکرده، بلکه وفادارانه در پی آموختن عشق به فرزندانش بوده است و در این بین تعقیب کنندهای که باعث مرگ زهره شده است کسی نیست جز دوست پرویز در زندان که از طرف خود او ماموریت تعقیب زهره را به عهده گرفته است.
این احساس گناه منجر به دگرگونی عمیقی در پرویز میشود، به طوری که تصمیم میگیرد…
بررســـی فیــــــــلم
«انزوا» میتواند نامی برای یادآوری یکی از دلایل انزوا باشد که همان شک و تردید و عدم اطمینان است. پرویز که به راحتی اجازه داده است در زندگی و رابطهاش همواره سَم پاشیده شود و افکار و عشق او دچار مسمومیتی عمیق شود.
اگر به ثمرات این شک و تردید نگاهی مختصر بیاندازیم در مییابیم که خشم و عصبانیت و سردی در رابطه و عدم انگیزه قسمتی از این میوهها خواهد بود. مسمومیت چنان چشمان پرویز را کور کرده است که حتی عشق دختر خود را نادیده میگیرد و گمان میکند که باید او را کنترل کرده و در زیر حجاب پنهان کند. فارغ از اینکه دختر او وفاداری را از مادر آموخته و با تکیه بر همان وفاداری مراقب برادر کوچک خود است.
میوه این شک، جز ویرانی و جدایی چیزی نبوده بطوری که پرویز حتی به بهترین دوستان خود شک میکند که با همسرش رابطههای پنهانی داشتهاند و تمامی شواهد او را به سمت رشد این شک سوق میدهد.
به راستی شک بذر شیطان است و به خوبی میداند چطور آن را در درون همه ما رشد دهد و آن را آبیاری نماید.
اما با یافتن حقیقت پی به آن میبرد که خود او بزرگترین گناهکار است و با شکی که داشته باعث مرگ همسرش و بیمادری و آوارگی فرزندانش شده است. این آغاز تحولی است در ما که بدانیم نسبت به خداوند گناه کردهایم ولی پله دوم زدن به این دریای طوفانی است و به سمت مسیح و بخشش رایگان او شنا کردن است.
بخششی که ما را نه تنها دگرگون میکند بلکه در ما خلقتی تازه را به وجود میآورد. زخمهای روح را شفا میبخشد و بذر و دانه این شک را از ریشه جدا میسازد و با روحالقدس این تَرَکها و شکافهای قدیمی را پر میسازد.
امروز روز تحول و شروعی تازه برای هر کدام از ما میتواند باشد.
امیدواریم با دیدن این فیلم در مشارکت خانواده به این زخمها و بذرهای کاشته شده شیطان بیاندیشیم و دریابیم که مسیحِ شفا دهنده منتظر بازگشت هر یک از ما میباشد، آمین.