با درودی بیکران به همه مادران و پدران و معلمین عزیز کشورمان عید قیام بر شما مبارک.
تربیت و رشد فرزندانمان یکی از مسئولیتهایی است که بر عهده ما به عنوان والدین و معلمین گذاشته شده و همواره برای رشد در شناخت مسیر و طریق رسیدن به مقصد، نیاز به تازه شدن و حکمت الهی داریم تا با هدایت و رهبری و هر آنچه از او میآموزیم فرزندان و نسل آینده را در این مسیر یاری دهیم و همچنین خودمان در این همراهی تجربه راه رفتن با خدا را بچشیم و رشد کنیم. برای رسیدن به این امر مهم برنامه ریزی و درک درست از محبت و مسیر آن بسیار حائز اهمیت است. در شمارههای پیشین آموختهایم که اولین قدم، داشتن هدف و شناخت آن میباشد چراکه چشم دوختن و متمرکز شدن به آن ما را در مسیر درست نگاه خواهد داشت.
پس برای اولین قدم در برنامهریزی، هدف را بیابیم. هدف آن چیزی است که مسیح در کلام خود به ما میآموزد «گسترش ملکوت خداوند و انجام اراده او.»
در شماره پیش به تولد عیسی پرداختیم و آموختیم که این مهم را چگونه و از چه طریقی با کودکان به اشتراک بگذاریم و آنها را در درک و فهم اینکه چرا عیسی باید به روی زمین میآمد رشد دهیم. پس از درک نجات و مفهوم آمدن عیسی، این هدیه پدر، در میان ما به موضوع مهیا شدن این نجات میپردازیم که با مرگ و قیام مسیح میسر شد.
برای درک بهتر این مهم که از ریشههای ایمان مسیحی و زیربنای خانه روحانی ما است میتوانیم بعد از یادآوری درس گذشته با چنین سئوالی شروع کنیم: «آیا فقط نقشه نجات خداوند در تولد عیسی مسیح کافی بود؟»
نکته: نقشه نجات با تولد مسیح شروع شد اما این نقشه باید تا انتها به پیش برود.
مثال: با آوردن آب و آبمیوه توجه آنها را به رفع تشنگی ببرید. آیا تشنگی شما با آوردن آب و آبمیوه برطرف شده است، یا باید آن را تا باز کردن و ریختن در لیوان و نوشیدن به پیش ببرید؟
حال با این مقدمه و مثالها ذهن آنها را در داشتن مسیر و تمام کردن کارها و ادامه دادن تا رسیدن به مقصد آماده کنید و سپس وارد کتاب مقدس و داستان مکتوب در انجیل یوحنا شوید. مثال:تصویر یک حیوان (مثل ماهی) را در ذهن خود داشته باشیم و شروع به کشیدن آن کنیم؛ در حین نقاشی با کشیدن هر خط میتوانیم از آنها سئوال کنیم که آیا کامل شده است یا خیر؟
هدف و مسیر مورد نظر
داستان مرگ و قیام مسیح به زبان ساده و قابل فهم برای نونهالان در زیر نگارش شده است. ما در نظر داریم که این مطالب در پایان جلسه به درک و مفهوم موضوعات زیر توسط کودکان کمک کند.
- برصلیبعیسیمسیحفدیهشدومابخشیدهشدیم.
- عیسیمسیحازمردگانبرخاستواکنوندرمیانمااست. اوزندهاستوبرایهریکازماهدفونقشهعالیدارد.
- مامیتوانیمباخدایزندهدررابطهباشیم.
- قیامعیسیبهمافرصتزندگیتازهمیدهد.
داستان کتاب مقدس
کودکان در طول هفته میبایست این داستان را مطالعه و به آن فکر کنند. شما نیز میتوانید بنابر گروه سنی آنها برایشان بصورت داستانوار روایت کنید و از تصاویر برای فهم و درک بهتر استفاده کنید و از آنها بخواهید که این داستان را برای شما و اعضا خانواده تعریف کنند و به آنها گوش بدهید. ( این داستان مناسب گروه سنی ۷ تا 13سال میباشد؛ نکات کلیدی نیز در زیر به صورت برجسته مشخص شده است، بر روی آنها تمرکز و تاکید داشته باشید.)
عیسی مسیح در شهر بیت لحم به دنیا آمد، او وقتی وارد سن سی سالگی شد کارها و معجزات بسیاری انجام داد.
(میتوانیم از بچهها کارها و معجزاتی که مسیح کرده است را بپرسیم و کمک کنیم تا آنها را به یاد آورند و محبتهای او به دیگران را یادآور شویم.) معجزاتی مثل شفای مرد جزامی، شفای کور مادرزاد، برکت دادن پنج نان و دو ماهی برای ۵ هزار مرد، زنده شدن ایلعازر و آرام کردن طوفان…
روزی عیسی سوار بر الاغ وارد اورشلیم شد و مردم امیدوار بودند که عیسی همان نجات دهندهای باشد که خدا به آنها قول داده بود، برگهایی از نخـل را بر زیر پای او مـیانداختنـد و فـریاد میزدند:
«هوشــیعانـا، مـبارک است آنکه به نام خداوند مـیآید»
عیسی مسیح برای مردم از محبت پدر آسمانی صحبت میکرد اما رهبران یهودی از این ماجراها خشمگین بودند و تصمیم گرفتند تا او را دستگیر کنند و از دست او راحت شوند چون او ادعا میکرد که پسر خداست.
عیسی مسیح و شاگردان با هم عید پسح را جشن گرفتند. او حوله به کمر بست و پای شاگردان را شست.
عیسی نان را گرفته شکر و آن را تکه کرد و به شاگردان داد و گفت: «هر بار این نان را میخورید کار من را بیاد آورید» و سپس پیاله را برداشت و بعد از شکرگزاری به شاگردان داد و گفت: «این را بنوشید و بیاد آورید گناهانتان با خون من پاک شد».
عیسی مسیح بعد از کارهایی که انجام داد میدانست که به زودی او را دستگیر کرده و بر صلیب میشود تا آن هدف اصلی که برایش به روی زمین آمد محقق شود. او آمد تا با مرگ و قیام خود ما را وارد رابطه با خدای قدوس کند.
مسیح برای شاگردانش اینطور دعا کرد:
«ای پدر عادل دنیا تو را نمیشناسد، اما من تو را میشناسم و شاگردانم فهمیدند که تو مرا فرستادهای، من نام تو را به آنها شناساندم و خواهم شناساند تا محبتی که تو به من داشتهای در آنها هم باشد.»
عیسی پس از دعا به همراه شاگردانش به باغی به نام «جتسیمانی» رفت و مشغول دعا کردن شد.
اما یکی از شاگردانش به نام «یهودا» او را به ازای ۳۰ سکه نقره فروخت و تسلیم سربازان کرد.
بعد از دستگیری، عیسی را نزد «پیلاتس» حاکم روم بردند تا او را مصلوب کند.
اما چون پیلاتس هیچ علتی برای مصلوب کردن عیسی نمیدید، رو به جمعیت کرد و فریاد زد: «آیا میخواهید «عیسی ناصری» را آزاد کنم یا «باراباس» راکه یکی از دزدان و شورشیان است؟؟؟» اما مردم و مخالفان عیسی فریاد زدند: «باراباس را، باراباس را» پس پیلاتس دست خود را شست و به مردم گفت: «خود میدانید! من مقصر نیستم !»
پس عیسی را گرفته، شلاق زدند و تاج خار بر سرش گذاشتند، او را مسخره کردند.
و صلیب بر دوشش به سمت جایی به نام «جلجتا» معـروف بـه «جـمجـمه» حـرکـت کرد.
عیسی مسیح بدون هیچ گناهی توسط مخالفانش به صلیب کشیده شد و مُرد. اما مرگ مسیح پایان نقشه خدا نبود بلکه حیات و مسیری تازه شروع شد.
عیسی مسیح روی صلیب جان داد و توسط دوستانش در یک مقبره گذاشته شد. اما خبر خوش اینجاست که عیسی مسیح بعد از سه روز از مردگان برخاست و زنده شد. پس مسیح خدای زنده است که قیام کرد و حال او بین ما است و این وعده را به تک به تک ما داده که تا پایان این عصر با شما خواهم بود.
عیسی مسیح بعد از زنده شدن، خودش را بر پیروانش ظاهر کرد. وقتی پیروان عیسی بر سر قبر آمدند قبر را خالی دیدند اما دو فرشته بر آنها ظاهر شده و گفتند:
«چرا زنده را از میان مردگان میجویید، عیسی زنده هست، او برخاسته، مسیح اینجا نیست»
و پیروانش دوان دوان به بقیه شاگردها خبر دادند که مسیح زنده است و ما او را دیدهایم.
در بین شاگردان شخصی بود به نام توما که شکاک بود ولی مسیح خود را بر توما هم ظاهر کرد و به او گفت:
«انگشت خود را جای سوراخهای دست من بگذار تا بدانی که من زنده هستم
و ایمان بیاور.»
بعد از قیام، عیسی مسیح خود را به مدت ۴۰ روز بر شاگردانش ظاهر کرد و بعد از آن به آسمان صعود کرد و وعده روح القدس را به شاگردانش هدیه داد.
برای والدین و معلمین:
حال یادآور شوید این نقشه نجات بود که به اتمام رسید و مهیا شد. مثل جریمهای که پرداخت میشود و شما آزاد میشوید. شاید برای مثال از اتومبیلی که پلیس آن را به پارکینگ برده است استفاده کنید، تا وقتی که جریمه پرداخت نشود نمیتوانید اتومبیل خود را آزاد کنید. حتما به نقاشی و مثالهایی که در ابتدا زده بودید برگردید و آن را به نقشه نجات و کامل شدن آن ربط دهید تا در ذهن آنها قابل درک و مفهوم باشد.
نکاتی که میتوانید بر روی آنها تاکید داشته باشید:
خداوند از طریق عیسی مسیح ارتباط با خود را برقرار کرد.
مسیح در سالهای خدمتش نفع دیگران را جویید.
بدانیم عیسی مسیح زنده هست و در هر شرایطی دلگرمکننده ما است.
ما باید بدانیم عیسی مسیح دوست ماست و ما را در کارهایمان یاری میدهد.
طرح سوالات و گفتگو در مورد آنها:
مرگ و قیام مسیح برای ما چه چیزی داشت؟
چرا مسیح از مردگان برخاست؟
چه کسی میتواند نجات دهنده ما از گناه در این دنیا باشد؟
چه کسی عیسی را به دشمنانش فروخت؟
عیسی پس از چند روز زنده شد؟
چرا عیسی به زمین آمد؟
کاربرد داستان در زندگی :
در هر شرایطی بدانیم خداوند عیسی مسیح زنده است و قادر است ما را از هر شرایط سختی عبور دهد.
عیسی مسیح به ما یاد داد که حتی به دشمنان خود محبت کنیم.
ما هم میتوانیم مانند عیسی در هر شرایطی برای خود و یا خانواده و دوستانمان وقتی در تنگی و سختیها هستند دعا و شفاعت کنیم.
آیهای برای به خاطر سپردن:
«چرا زنده را در میان مردگان میجویید؟ او اینجا نیست بلکه برخاسته است!» (لوقا ۲۴ آیه ۵ و ۶)
مشارکت پایانی:
از بچهها بپرسید که اگر عیسی بر روی صلیب نمیرفت چه اتفاقی میافتاد؟ با آنها در مورد این که خدا برای هر کدام از ما نقشه و برنامهای دارد صحبت کنید. به آنها بگویید در هر شرایطی که هستند مطمئن باشند که خدا برای آن برنامهای دارد و به خداوند اعتماد کنند همانطور که عیسی اعتماد کرد. تشویقشان کنید تا در مورد این موضوع با دیگران مشارکت و گفتگو نیز داشته باشند.
فعالیت تجربی:
میتوان برای بچهها بازی پازل را در نظر گرفت و در حین کامل کردن آن، از تصویر کلی پازل و نقشه خدا صحبت کرد.
از اهمیت صحیح قرار گرفتن تکهها در کنار هم و ارزش هر قسمت از پازل. میتوانید از بچهها بپرسید: آیا نقشه نجات خدا را برای زندگیشان درک کردهاند؟