با سلامی دوباره به شما همراهان همیشگی صفحه تاریخسازان آسمانی. در سال جدید دوباره با این صفحه همراه شما عزیزان هستیم، آمین مطابق بازخورد سالهای گذشته مطالب این صفحه برای شما برکات زیادی را به همراه داشته باشد. خوشحال میشویم برکات، نظرات و پیشنهادات خود را از طریق شمارهها و آدرسهای درج شده در آخر مجله با ما به اشتراک بگذارید. در سال قبل ما به جنبش پروتستانی و عزیزانی که در این مسیر قدم برداشته و جان خود را از دست دادند پرداختیم، امسال نیز به ادامه آنها میپردازیم و با شرح زندگی برخی از ایشان همراه هم خواهیم بود.
همانطور که جمله معروف تاریخسازان آسمانی هربار بیان میکند:
«مردم معمولاً شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر دروغ تحمل نمیکنند.»
مایکل ساتلر (1495-1527)
«مایکل ساتلر» در سال 1495 به دنیا آمد و یک راهب شد. او نیز مانند بسیاری از راهبان دوره اصلاحات، از یک طرف با هوای نفس خود و از طرف دیگر با عشق به خدا دست و پنجه نرم میکرد. ساتلر سوگند تجرد خود را برای زنی به نام «مارگاریتا»، شکست، مارگاریتا نیز راهبهای بودکه سوگند خویش را برای عشق زناشویی شکست. ولی بعدها آنها جان خود را برای عشقی بزرگتر یعنی رابطه عمیق با خدا فدا کردند.
در سال ۱۵۲۶ ساتلرها، به جنبش «آناباپتیست» پیوستند، جنبشی که مایکل در آن زمان برای فرار از زندانی شدن مجبور به ترک آن شده بود. اما پس از مدتی، با تقویت اعتقادات آناباپتیست خود، زندگی خود را وقف موعظه در کلیسایی در «هورب»، منطقهای کاتولیک در «اتریش» کرد. در 4 فوریه 1527 در شهر کوچک آلمانی «شلایتیم»، آناباپتیستها گرد هم آمدند و مسیر جدیدی برای درک مفهوم کلیسا و انجیل به جهان معرفی کردند. ساتلرها از هورب به آلمان سفر کردند تا در مباحثی که منجر به تدوین «هفت ماده ایمان» که به نام «اتحاد برادرانه» هم معروف بود، شرکت کنند. مایکل ساتلر در نوشتن اساسنامه جنبش آناباپتیست نقش داشت.
یک روز پس از جلسه در مسیر برگشت به خانه، مارگاریتا و مایکل ساتلر دستگیر شدند و مقالاتشان توسط مقامات ضبط شد و بدین ترتیب آنها از مدافعین آناباپتیست به شهدای آناباپتیست تبدیل شدند و این رویدادها، کلیسا را به سمتی پیش برد که ساتلر تصورش را هم نمیکرد.
در تاریخ 17 می 1527، مایکل و مارگاریتا ساتلر به همراه نه مرد و هشت زن دیگر توسط یک قاضی محاکمه شدند و به جرم عدم پذیرش و سنت ستیزی در آداب و رسوم کلیسایی مورد اتهام قرار گرفتند. این اتهامات در رابطه با مراسم عشای ربانی، غسل تعمید، ادای احترام و بزرگداشت مقدسین بود.
بر اساس حکم دادگاه مایکل ساتلر به دست جلاد سپرده شد تا محاکمه شود. جلاد باید او را به میدان شهر میبرد زبانش را میبرید و او را با زنجیر به واگنی میبست تا بدنش را با انبر داغ تکه تکه کند. قرار شد چندین بار در جلوی دروازه شهر اینکار را تکرار کنند و در آخر بدنش را به عنوان یک بدعت گذار/ سنت ستیز در آتش بسوزانند.
سرانجام در تاریخ 21 می 1527 این حکم، در میان فریادهای «خداوند جاودانه و قدرتمند، تو راه و حقیقت هستی» اجرا شد. هشت روز بعد ، مارگاریتا همسر مایکل در شهر «روتنبورگ» در نزدیکی «جنگل سیاه» سوزانده و به همین سرنوشت دچار شد.
بعد از اینکه ساتلر معنای حقیقی عشق به همسر و عشق به خدا را به درستی دریافت آنگاه تصمیم گرفت تا جنبش آناباپتیست را به نور حقیقت برای همه ملل تبدیل کند. بلافاصله بعد از مرگ آنها، آناباپتیستها شروع به نشر اتحاد برادران و شرح کوتاه از مرگ ساتلرها بین افراد خود کردند و هیچ تهدیدی برای شکنجه نمیتوانست مانع آنها شود.
چیزی عمیقتر از ترس از آتش و جراحت درون روحشان شعلهور بود.
درباره روح مایکل و مارگاریتا ساتلر میتوان گفت: «آنها برای عشق زندگی کردند و برای عشق مردند.»
کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: «بنده از ارباب خود بزرگتر نیست اگر مرا آزار رسانیدید، با شما نیز چنین خواهند کرد و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت.» یوحنا ۱۵:۲۰