آشها را دور نریزید!!!
هر روزه در دنيايي که زندگي ميکنيم جملات همسويي در مورد «رابطه و ارتباط» ميشنويم. از رسانههاي ارتباط جمعي که هر روز سعي دارند رابطه بين افراد را سهولت بخشند گرفته تا ايجاد رابطه و دوستي براي سهولت در به انجام رساندن پروژه و پروندهاي و حتي رابطه بين دوستان، همسران، والدين و فرزندان و… .
و نيز هر روزه در مورد رابطهها و دوستيهايي که با بروز مشکلي از هم گسستهاند، ميشنويم و نظارهگر آنها هستيم. طلاقها، دوريها، قهر کردنها و…
رابطه در مشارکت و شناخت معنا ميگيرد و کلام خداوند ما را به دوستي و محبت و ارتباط و مشارکت با يکديگر فرا ميخواند. مشارکتي که راس اول آن خداوند و پادشاهي او باشد. مشارکتي که حضور خداوند و رابطه با او مقدم بر هر چيز است و مشارکت کنندگان، اصل اول يعني مشارکت و رابطه شخصي خود را با خداوند اولويت خود قرار ميدهند.
اما، متاسفانه همه ما در جنگهاي روحاني هستيم و بسياري از روابط و دوستيها هر روز به مرز گسستن و جدايي گام برميدارد و اين زهر جدايي، مدام زندگي و روابط ما را سمي و مسمومتر از گذشته به پيش ميراند و چنان در اين بدن و در اين اتحاد ريشه ميگيرد که سَمِ حاصل از آن، ايجاد رابطه را سردتر و مسمومتر ميکند.
چطور اين زهر و اين مسموميتها را که در رابطهها و دوستيهاي ما شکل گرفته است سم زدايي ميتوان کرد؟ شايد ترميم يک رابطه ديگر از نظر ما و بر طبق منطق انساني غير ممکن باشد، اما خداوند براي ما پادزهري دارد که با پاشيدن آن در هر رابطهاي که مسموم شده، باعث حيات دوباره و بازگشت محبت و دوستي خواهد شد.
در کتاب دوم پادشاهان باب چهارم آيات 38 تا 41 روايتي از آش مسموم شدهاي را ميخوانيم. آشي که براي مشارکت انبيا يعني قوم خداوند و مردان و زناني که به يهوه ايمان داشتند شکل گرفت. اين آش نمادي از رابطه و مشارکت است که با ناداني و بيحکمتي يک نفر مسموم شد و حال ميتواند حيات ديگران و مشارکت را از هم بپاشد. تمثيلي از سمومي که وارد مشارکتها و دوستيهاي ما ميشود. اما اليشع با هدايت خداوند دستور ميدهد تا آش را دور نريزند چرا که خواست و اراده خداوند براي مشارکت و اتحادهايي که در خداوند شکل گرفتهاند اين است که گسسته نشوند. و حال پادزهر خداوند وارد اين روايت ميشود. «آرد»؛ بله فقط با ريختن آرد در درون آش، ديگر جدايي و مرگ روحانياي در کار نبود بلکه حيات بود و قوت و ادامه مشارکت و اتحاد.
اما اين پادزهر چيست؟ چرا آرد؟ اين آرد سمبل و نماد چيست و چگونه ميتوانيم آن را در دوستيها و مشارکتهايمان جاري سازيم.
همانطور که ميدانيم عهد جديد و زندگي عيسي مسيح و شناخت او مکاشفه خاص خداوند است و جواب پرسشهاي ما در درون اناجيل پيوسته جاري است. اما پيش از پرداختن به آن کمي در مورد «آرد» تامل کنيم. با شنيدن اين کلمه به ياد چه چيز ميافتيد و چه چيزي در ذهن شما نقش ميبندد؟ درست است، اولين تصويري که اين کلمه و ديدن آن در ذهن نقش ميبندد «نان» است. آرد، عضو اصلي و ماده اساسي براي تهيه و ساخت نان است و وقتي با آب مخلوط و ورز داده ميشود، با آتشي به نان و خوراک روزانه تبديل ميگردد و گرسنگيها را برطرف ميکند و حيات و قوت ميبخشد تا بهتر ببينيم و بشنويم و بيانديشيم. اما اين آرد و اين مواد اوليهاي که نان را شکل داد به چه معناست؟؟؟
در عهد جديد ميخوانيم عيسي مسيح گفت: «من نان حيات هستم» و چند باب بعد در شام آخر و شبي که مسيح دستگير شد تا ماموريت خود را بر روي صليب به اتمام رساند ميبينيم که «عيسي نان را گرفت و پس از شکرگزاري، پاره کرد و به شاگردان داد و فرمود: بگيريد، اين است بدن من».
عيسي بدن خود و کار خود روي صليب را به نان تشبيه ميکند و به طور خاص ميتوان نان را نمادي از محبت خداوند بر آدميان دانست که بر روي صليب براي گناهان همه جهان مصلوب شد.
اما شالوده و ماده اصلي بدن مسيح که مصلوب شد چيست؟ آرد و بنياد اساسي صليب کجاست؟ بنياد صليب و بدن مسيح از محبت و ايثار و از خود گذشتگي و فداکاري نويد ميدهد. آردي که ميتواند زندگيها و مشـارکتها و روابـــط گسستهي ما را دوباره به هم پيوند دهد همين است. با ايثار و فداکاري و محبت طرفين، با نفس خود را انکار کردن و صليب را بر دوش کشيدن، با بخشش و گذشت قلبي و…
و اما اين آرد با آب مخلوط شد تا نان را شکل دهد، آتش آن را به بار آوَرَد و نان را آماده و مهيا براي مصرف کند. در کلام خداوند ميدانيم که آب و آتش نمادي از روح خداوند و هدايت اوست. از خداوند بطلبيم تا با جاري کردن روح خود در ما تَرَکها و شکافهايي که در روابط به وجود آمدهاند و مانند شکافهايي که بر خاک بيابان بر اثر نبود آب به وجود آمدهاند را دوباره به هم بپيوندد. وقتي اين آب جاري شود شکافها رفته رفته محو ميگردد و يکدست و يکپارچه و يکتن خواهند شد. باشد که هر روزه اين آرد آسماني را با هدايت روح خداوند و مشورت با او بر روابط و مشارکتهايمان بپاشيم و آتش او اين نان را آماده سازد تا گرسنگيهاي روحانيمان برطرف شود و با قوت تازه و حياتي جديد در مسير اين رودخانه جاري شده ادامه دهيم.
شکر براي کلام راستين خداوند و شکر براي اين پادزهري که ميتوانيم در هر رابطه گسستهاي در خداوند بپاشيم.
برگرفته از کتاب «آشها را دور نريزيد»
اميد سبوکي