شناسنامه فیلم:
«ما فرشته نیستیم» محصول 1989 و از ساختههای بسیار زیبای نیل جردن، که در کارنامه هنری خود در مقام کارگردانی فیلمهایی چون میشل کولینز (Michael Collins)، دزد خوب (The Good Thief) و رویا (In Dreams) را ثبت شده دارد.
ما فرشته نیستیم از نویسندگی دیوید مامت و رونالد مک دوگال بهره میبرد و در کنار بازیهای کم نظیر رابرت دنیرو، شان پن و دمی مور مثلث هنری زیبایی را به تصویر کشیدهاند.
خلاصه فیلم:
ند (رابرت دنیرو) و جیم (شان پن) که در زندانی بزرگ با سرپرستی بیرحم و سختگیر، زندانی هستند بطور اتفاقی و ناخواسته مجبور به همراهی بابی (قاتلی که از صندلی الکتریکی گریخته است) برای فرار از زندان میشوند.
پس از فرار، ند و جیم راهی شهری مرزی در شمال نیویورک میشوند تا بتوانند برای تثبیت آزادی خود، آمریکا را ترک و وارد کشور کانادا شوند.
در طول مسیر آیهای از انجیل توجه جیم را جلب میکند و بیان این آیه باعث میشود که مردم شهر آنان را بجای کشیشانی که منتظرشان بودند به کلیسای شهر دعوت کنند.
ند و جیم سعی میکنند با ملبس کردن خود به جامه کشیشان، راحتتر از مرز بگذرند ولی هربار بدلایل مختلف ناکام میمانند. در این شهر ند با خانمی بنام مولی (دمی مور) روبرو میشود که برای تامین مخارج خود و دختر کر و لالش مجبور به تن فروشی است.
کلیسای شهر برای مشارکت با کلیسای کانادا سالی یکبار از مرز گذشته و وارد خاک کانادا میشوند و برای حضور در این مراسم لازم است که هر کشیش، کودکی بیمار را برای دعا و شفاعت با خود همراه کند.
ند و جیم تصمیم میگیرند تا با پرداخت پولی دختر کر و لال مولی را با خود همراه کنند تا بدینویسله به سادگی از مرز عبور کنند. ولی در این میان…
بررسی فیلم:
ما فرشته نیستیم به زیبایی زندگی و عمل در مسیر خداوند را به تصویر میکشد و نمادی از زندگی تازه و راه جدید در خداوند است. دو زندانی که تمام زندگی خود را در چرخه تکرار گناه نگه داشتهاند با هدایت و ملاقات خداوند و فیض او زندگی و راه جدیدی را انتخاب میکنند و دگرگون میشوند.
بدینگونه که این دگرگونی از آیهای در کلام خداوند شروع میشود: «محبت برادرانه همچنان برقرار باشد. از میهمان نوازی نسبت به غریبان غافل مباشید، چرا که با این کار بعضی نادانسته از فرشتگان پذیرایی کردند.» (عبرانیان ۱۳: ۱-۲)
مسیح که خود را برادر میخواند ما را محبت نمود و این محبت او باعث دگرگونی زندگیهای ما شد چرا که با پدر هم کلام گشتیم و بواسطه خون مسیح با او رابطه داریم.
زندگی بدون ایمان «مولی» که او را به تن فروشی و گناه سوق داده است با محبت مردم و کلیسا به این دو زندانی شامل «مولی» نیز میگردد و خداوند او را در مییابد.
در سکانسی «ند» و «جیم» در حال پنهان شدن از پلیسها و سگهای آنها در شهر هستند که متوجه میشوند که رد پای کفشهای آنان که یادگاری از زندان است و آرم و لوگوی زندان را در کف خود دارد باید رها کنند و بدون کفش وارد کلیسا میشوند. «ند» شروع به دعا در حضور خداوند میکند و ترسهای خود را با او در میان میگذارد تا خداوند او را برهاند و درخواست کفش و پاپوشی از او میکند. درست در همان لحظه خادمین کلیسا با دستهای از کفشهای نو وارد کلیسا میشوند. این سکانس بسیار زیبا نماد رهایی از راه و روش گناه آلود و گذشته را که آرم و لوگوی آن همراه آنان است را با دور انداختن آن به تصویر میکشد و در عوض کفشهایی که در کلیسا به آنان داده میشود نمادی از راه و روش جدید در مسیح است. چنانچه در کلام آمده: «کفشهای انجیل سلامتی را به پا کنید.»
در سکانسی دیگر، خادم کلیسا «ند» را دعوت میکند تا در قرعهکشی موعظه سال شرکت کند و «جیم» اذعان میکند که تا بحال هیچ شانسی در زندگی خود نداشته و در پایان میبینیم که اسم او به عنوان کسی که موعظه سال را انجام میدهد انتخاب شده است. دگرگونیای که حتی گذشته و لعنتهای او را برداشته است.
موعظهی او که برگرفته از تیتر تبلیغی مجلهایست که با این جمله شروع میشود: «آیا تا بحال در خطر و مشکلات و زندگی خود احساس تنهایی کردهاید؟ تا به حال خودتون رو بدون تکیهگاه و بییاور یافته اید؟» و این پیام به پیغام بزرگ و سادهای تبدیل میشود. جیم با این جمله شروع میکند و این جمله او را هدایت میکند تا از تجربهای که همین چند روز با نزدیکی به خداوند داشته است، پیامی ساده و عمیق برای مردم بجا گذارد و این پیام «مولی» را دگرگون کرده و به توبه هدایت میکند.
کودک کر و لالی که در این فیلم میبینیم نمادی از زندگی مرده روحانی این دو زندانی است که نه از خداوند میشنیدند و نه با او سخن میگفتند و در پایان میبینیم که این کودک شفا یافته است.
فیلم ما «فرشته نیستیم» فیلمی عمیق و زیباست که فیلم ایرانی «مارمولک» به کارگردانی کمال تبریزی سرمشق گرفته از آن فیلم پر محتواست. در پایان تماشای این فیلم جذاب را به شما خوانندگان مجله توصیه میکنیم.