شناسنامه فیلم:
“مصادره” اولین ساخته بلند مهران احمدی در مقام کارگردان میباشد. احمدی که پس از بازیگریهای بسیار و همچنین سابقهای در دستیاری کارگردان و تهیهکنندگی و ساخت یک فیلم کوتاه اینبار با تکیه بر تجربیات فیلمهایی که حضور داشته است اثری نسبتاً خوب برجای گذاشت تا در جایگاه کارگردانی نیز نشان دهد که میتواند تماشاچیان را به حضور در سالن سینما مشتاق کند.
تیمی خوبی همچون رضا عطاران و هومن سیدی در مقام بازیگری نیز در موثر و موفق بودن جذب تماشاچی نقش بسزایی را ایفا کرده است.
خلاصه فیلم:
اسماعیل (رضا عطاران) که مامور خرید در اداره ساواک است برنده بلیط بخت آزمایی شده و زمینی 5000 متری با پول بدست آمده خریداری میکند، اما با وقوع انقلاب او را به جرم همکاری با اداره ساواک بازداشت میکنند.
جلال، دوست گرمابه و گلستان اسماعیل که حال با دولت جدید کار میکند اسماعیل را شبانه فراری داده و اسماعیل به همراه همسر آمریکایی و فرزندشان وارد آمریکا میشوند.
در همان ابتدا سختیها و مشکلات فرهنگی گریبانگیر او میشود. اسماعیل در پی فروش زمین خود وکالتی برای جلال میفرستد ولی با گذشت سالها هیچ اثری از فروش زمین میسر نمیشود تا اینکه با خبر میشود دوستش جلال که دارای مقامی در دولت شده به آمریکا آمده است. با ملاقات دو دوست قدیمی اسماعیل در مییابد که در ایران در خطر است و از آنجا که در چند جمع سیاسیون و اپوزیسیون خارج از کشور دیده شده است بازگشت به ایران و بازستانی زمینش میسر نیست.
فرزند او (هومن سیدی) برای بازپس گرفتن زمین راهی ایران میشود و پس از بازداشت و گفتن تمام زندگی خود و پدرش در مییابد که جلال مدتها پیش زمین را فروخته است و با اختلاسی میلیاردی از دولت، راهی آمریکا شده است…
بررسی فیلم:
“مصادره” فیلمی اجتماعی–کمدی است که بیشتر سعی دارد تا با استفاده از محدودیتها در ایران و اشاره به مشکلات فرهنگی جوامع، تماشاچی را به خنده وادار کند تا وقت خوبی را برای او و گیشه سینما رقم بزند.
اما با دیدن فیلم “مصادره” معنی جدیدی برایم شکل گرفت. مصادره افکار، مصادره حقیقت و مصادره آزادی…
تمامی فیلم در قابی شکل میگیرد که بر مبنای شنیدهها و گفتار سالها زندگی اسماعیل و خانوادهاش به هدر میرود و دستخوش زخمهای روحی و مشکلات و سختیها میشود. و همه اینها نشاط گرفته از پنهان حقیقت است؛ حقیقتی که سالها با اطمینان بر گفتهها و شنیدههای دیگران سرچشمه دارد.
با دیدن این فیلم بیاد حقیقتی افتادم که سالهاست در کشورهایی همچون ایرانمان مخفی شده است و بر اساس شنیدههای کذب زندگی ما را شکل دادهاند. اشتباه نکنید صحبت از سیاست و سیاستمداری نیست، چرا که سواد سیاسی نداریم اما گفتار در مورد حقیقت کلام خداوند است که سالهاست اجازه نمیدهند مردم آن را بخوانند چرا که حقیقت در کلام خداوند است. کلام عنوان میکند که اگر در کلام او بمانیم حقیقت را خواهیم یافت و این حقیقت باعث آزادی و رهایی ما از اسارتهایمان خواهد شد. اسارت نادانیها. نشناختن خداوندمان و نچشیدن نیکویی و فیض او و از دست دادن رحمت و فیضی که بوسیله عیسی مسیح برایمان مهیا شده است.
حقیقتی که سالهاست مصادره شده است. مردم با شنیدههایی که در گوششان کردهاند از مسیح و کلام زنده او دور شدهاند. کلامی که حقیقت را به ما نشان خواهد داد و چشیدن این حقیقت رهایی به ارمغان دارد. رهایی از اسارت گناه و تاریکیها.
حقیقتی که حتی از فرزندانمان مخفی است، چرا که ما با شنیدهها و افکاری که به ما خوراندهاند حتی مانعی برای فرزندانمان شدهایم و همان شنیدهها را به آنها انتقال دادهایم و زندگیمان را نه بر صخره بلکه بر شنها بنا کردهایم. شنهایی که با هر زلزله و طوفانی آثار مخرب و ویرانگرش بر روح ما، زخمهای چرکین و پنهان را کاشته است.
لطفاً در موقع تماشای این فیلم کمی تامل کنیم درباره “مصادره” شدههایمان.
فیض و روشنایی و نور مسیح نمایانگر راهتان باشد.