شالوم بر شما… عید قیام مبارک
جهان هر روز تازه میشود و خداوند طراوت و شادی با ماست. در این روزهای بهاری رستاخیز از مردگان را در طبیعت نظارهگر هستیم هر روز و هر روز قدرت عظیم خداوند، جهان را در نظم رشد و تازگی پیش میبرد.
قیام مسیح از مردگان این نوید را به روحهای ما میدهد که مرگ نمیتواند ما را در برگیرد اگر در او بمانیم.
ضمن مبارک باد این روز همانطور که میدانیم نیاز ما زنان نیز در این جامعه و فرهنگ، قیام و رستاخیز هر روزه در خداوند میباشد و همچنین شکر برای چهارمین سالگرد مجله. آمین که در این سال پنجم هم در هدایت خداوند همگی در این ماهنامه همسفر با مسیح باشیم.
۴۷ شماره مجله را پشت سر گذاشتهایم. در سال اول با شما از فرهنگ و جامعه و هویت زن صحبت کردیم. در امثال باب ۳۱ مشخصات یک زن و همسری که کلام از ما میخواهد را نیز با هم بررسی کردیم، در سال دوم عملکرد زنان کتاب مقدس را بررسی نمودیم تا از اشتباهات و تسلیم نکردنهای آنان و همچنین از همدل و هم قلب با خدا بودنشان برای امروزمان نوری را دریافت کنیم، در مسیر شفای هویت زن حرکت کنیم و در سال سوم سعی بر این داشتیم تا آنچه فرا گرفتهایم در امروز به کار گیریم و از شهادتها و مشکلات زنان در روابط و مشارکتها صحبت کردیم تا با قوت خدا موانع را از بین برداریم و در الگویی که مسیح به ما داده در هدف و رابطه با خدا قدم برداریم و حال در این چند شماره اخیر (سه شماره گذشته) برنامهای که در جلسات مشارکت بانوان تنظیم کردیم را به شما معرفی میکنیم تا سال جاری در شاگردسازی و انتقال، قدم وسیعتری را برداریم.
جامعه ما زنان نیاز بسیاری به تحول و حیات دارد؛ نیاز به یک خلقت تازه و اینکه از شنیدن و دانستن کلام خدا قدم و پایمان را فراتر بگذاریم و به آن عمل کنیم و ایمانمان تبدیل به ایمان و امیدی زنده شود.
خداوند فرمان داد و زنان این مژده را به مردم رساندند: «پادشاهان و سپاهیان آنها میگریزند!» زنان در خانههای خود غنایمی را که به دست آوردهاند، تقسیم میکنند. (مزامیر ۶۸: ۱۱-۱۲ ترجمه مژده)
بله ما زنان فراخوانده شدهایم تا به مردم مژده نجات را برسانیم بلکه تاریکی از نور مسیح بگریزد…
این روزها به علت بیماری اپیدمی کرونا دور هم جمع شدن سخت شده، اما بهتر است در اتحاد بمانیم. اما بدانیم که در قبال جامعه مسئول هستیم. از آنجا که خداوند ما سنگهایی که شیطان برای زمین زدن ما تدارک میبیند را به پله تبدیل میکند ما زنان هم میتوانیم با شکرگزاری برای اینترنت با وسایل ارتباطی از طریق فضای مجازی بیشتر با هم در ارتباط باشیم.
در این مدت هم میتوانیم گروههای چند نفره کوچک شده و برنامهریزی کنیم تا همه با هم در ارتباط بوده و از حال هم خبردار و به فکر احتیاجات یکدیگر باشیم. حال که با هرکس صحبت میکنیم صحبت از ترس و بیماریست چقدر میتوانیم از شمارههای پیشین مجله استفاده کنیم و هر بار موضوعی را با یکدیگر در میان بگذاریم و یکدیگر را تشویق و دلگرم کنیم، بطور مثال در یکی از شمارهها در مورد سپردن به خداوند و همچنین یکدیگر صحبت کردیم تا از وسواسهای فکری آزاد شویم و حال میتوانیم در این مشکلات آنها را بیاد بیاوریم و در عمل کردن به آن همه با هم تمرین کنیم. وسواس که ثمره ترس میباشد باعث جداییها و خود محوری میشود، اما مراقبت باعث ایجاد رابطه و کمک گرفتن میشود. پس میدانیم که چقدر نیاز امروز ماست تا در رابطه باشیم و از یکدیگر مراقبت کنیم.
حال در این شماره جدا از یادآوریها و تشویق شما بر مرور شمارههای پیشین مجله میخواهیم تجربیات همکاران و شهادتهای میهمانان را با شما در میان بگذاریم؛ آمین که در برگزاری مهمانیها و دورهمیهای شما تاثیرگذار باشد. باشد که در این فرصتها برنامهریزیهایی را بتوانید برای ماههای آینده انجام دهید تا همه دوباره دور هم جمع شده و نام خداوند را بلند کنیم.
در مشارکتهای گذشته صاحب مهمانی عدهای خاص را دعوت میکرد و غذایی را تدارک میدید و به نحوی سعی بر این بود که به جامعه و به خودمان نشان دهیم که ما زنان برای خود ارزش قائل هستیم تا ساعاتی را با هم سپری کنیم. نیازمان را این میدانستیم که فارغ از هر دغدغه و مسئولیت روزی را کنار هم شاد باشیم، اما این که چطور این اتفاق بیفتد را آگاه نبودیم و هر بار با این انگیزه به میهمانیها میرفتیم، اما با دستهای خالی بر میگشتیم. البته میان همه این بینظمیها خداوند همواره ما را برکت میداد و شادی با هم بودنمان برای لحظاتی مسکنی برای درد و دلهایمان بود تا فقط ساعاتی فراموش کنیم که چه بار بزرگی بر دوشمان قرار دارد.
اما خلقت تازه در مسیح به ما این فیض را داد تا آنچه را داریم به حضور خداوند بیاوریم بلکه خداوند ما را برکت دهد و او میزبان ما باشد تا خاطرات خوشمان را همراه با پدر آسمانی بسازیم و قدمی به سمت حیات در هویتمان برداریم.
در قدم اول سه نفر برای اجرای برنامه انتخاب میشوند تا با هم و در اتحاد برنامهریزی کنند و برای این کار زمانهایی را در دعا و مشارکت با هم میگذرانند تا با هدایت خداوند چالشی را که نیاز میباشد را در موردش گپ و گفتگو داشته باشند. وقتی موضوع را انتخاب کردند حال برای لمس آن چالش از یک تئاتر یا تکهای از فیلم یا آزمایش یا تجربهای استفاده میکنند تا موضوع بیشتر قابل لمس شود و در خاطرات باقی بماند. حال که با مشکل مواجه شدند و این بار را شناختند موقع آن میرسد که ببینند کلام خدا در آن باره چه میگوید، بطور مثال در شماره پیشین موضوع قضاوت نکردن بود و با بیاد آوردن کتاب ایوب و اتفاقی که برایش افتاد دیدیم که خدا از ما چه انتظاری دارد و اما ما چطور عمل میکنیم؟ پس باید ما تشنه حضور او باشیم، قدم به قدم با مشارکت روحالقدس پیش رویم و اگر در او بمانیم ثمر خواهیم داشت.
پس بعد از این که همگی با اشتباهاتمان مواجه شدیم قدم بعدی وارد پرستش و دعا میشویم تا این مشکل را به دستان خداوند بسپاریم و اعتراف کنیم که خداوندا ما اشتباه کردیم و نیازمند راه حلها و شفای تو هستیم. و در انتها با یک بازی و شادی اعلام میکنیم که از دریافت بخشش خداوند و قوت او پیروز و شاد هستیم.
نکته دیگر که باید به منظور رشد در برنامهها قرار دهیم جلسات ارزیابی میباشد تا بتوانیم به نواقصات پرداخته و به یکدیگر کمک کنیم بلکه دفعات بعد جلسات را بهتر پیش ببریم؛ میبایست ببینیم طبق آنچه برنامهریزی کرده بودیم چطور توانستیم عمل کنیم و اگر نتوانستهایم چه چیزی مانع بوده تا مانع را با قوت مسیح از میان برداریم.
در این جلسات زمانبندی و تقسیم وظایف هم اهمیت بسزایی دارد تا بتوانیم همه کنار هم یکدل و در اتحاد حرکت کنیم و ضعفهای یکدیگر را پوشش دهیم. برای شما نمونهای از زمانبندی و مسئولین بخش اجرایی برنامه را به اشتراک گذاشتهایم.
عکس
و در انتها شهادتها و برکات بعضی از میهمانان را نیز با شما در میان میگذاریم:
سلام…
من قبل از اینکه به جلسه بانوان بیایم خودم درگیر مشکلی بودم که میخواست مانع آمدن من به این جلسه شود. این مشکل در محل کارم باعث دلشکستگی من شده بود، اما دلشکستگیم رو در دعا به حضور خدا بردم و از خدا خواستم که کمکم کنه و با تمام خستگیم تصمیم گرفتم تا قدم ایمان بردارم و به این جلسه بروم. وقتی جلسه شروع شد و دعوا ساختگی را که دیدم در وهله اول رفتم که کمکی کنم تا این دو با هم آشتی کنند، اما از من خواسته شد که آروم باشم و سر جای خودم بنشینم و من گفتم چون مسئولین آنها هستند مطیع باشم تا کمکی باشد برای پیشبرد برنامه. اما احساس ترس کرده بودم و بعد فهمیدم که یک دعوای ساختگی و جزوی از برنامه بوده تا ما با قضاوت مواجه بشویم و دلیلش این بود که ما برکت بگیریم.
من برایم با برکت بود چون دعا کرده بودم و از خدا خواستم دلشکستگیم رو خوب کنه و در این برنامه فهمیدم که خیلی وقتها دیگران هدفشون اذیت و آزار نیست اما ترس باعث میشه که انتخابمون زخمی کردن دیگران باشه، چون ترس ما را جای خوبی هدایت نمیکنه؛ به همه جا میبره جز در حضور خداوند.
نوشته آرام
چقدر زیبا و دلپسند است که ایمانداران با یکدلی دور هم جمع میشن…؛ یکدلی برای جلسه و برکت گرفتن در اون کمک میکنه روح خدا بین همه وارد بشه. خوشحالم مهمان داشتید و روح خدا برکت و آرامش بهشون داده.
صحبت یک میهمان غیر ایماندار به مسیح: دیشب خیلی عالی بود و خیلی به ما خوش گذشت. همین که هر کدام از شما از هر شهری اینجا مثل یک خانواده جمع شدید، کنار هم هستید و همبستگی دارید و پشت هم هستید خیلی خوبه و نظر منو جلب کرده و همونطورکه میگن یه دست صدا نداره و اینکه شما همتون با خستگی ولی کنار هم جمع میشید خیلی عالی هست و بجای غیبت و حرفهای بیهوده دلگرمی میدید و در این کشور غریب یک خانواده به این شکل هستید که با هم شاد هستید. خدا رو شکر و امیدوارم این اتحادتون تا همیشه بماند.
میهمانی دیگر: همه چی خیلی خوب بود خدا رو شکر که دوستانی دارید که با هم با محبت و مهربون هستید.
درود و سپاس به همه خواهرها و برادرهایی که این مجله را در اختیار ما قرار دادند و تشکر میکنم از زحماتشان؛ خدا به همگی برکت بدهد.
خواهرها جلسهای در رابطه با بانوان تشکیل داده بودند که برای من خیلی پر برکت بود. این جلسات من را بیاد گذشتهام انداخت که در آن دوران دور هم جمع میشدیم، صحبت میکردیم و میخندیدیم و میرقصیدیم و در بعضی از روزها هم مشروب سرو میکردند و حتی چیزهای دیگر. اما یادم میآید که من هر وقت به این مهمونیها میرفتم حوصلهام سر میرفت. چرا؟ چون یک عده غیبت میکردند، یک عده برای خودنمایی و تظاهر به دوستی با هم صحبت میکردند و بسیار همه چیز تجملاتی بود و اصلاً نمیفهمیدیم چرا دور هم جمع شدهایم و بخاطر این همیشه با کودکان وقت خودم رو میگذروندم و سرگرم میشدم، چون میدونستم که بچهها ساده و بیآلایش هستند.
من شخصاً آدم پر جنب و جوشی بودم و همیشه سعی داشتم همه را خوشحال کنم، کم کم متوجه شدم که من هیچ لذتی از این مهمونیها نمیبرم و دلم میخواست که یک چیزی یاد بگیرم و صحبت جدیدی بشنوم. همه تکراری یا خیانت بود یا غیبت یا دورویی و حسد.
و این باعث شد کم کم مهمونیها را کنسل کنم و بهانه میآوردم چون هیچ کدام از سرگرمیهای آنجا با اخلاقیات من جور نبود. در ضمن من به شوهرم هم راجع به این مسائل صحبت نمیکردم چون تشخیص داده بودم که این مهمونیها به ضرر من است، وقتی از من میپرسید چرا نمیروی میگفتم تمایلی به رفتن ندارم.
الان میبینم که آن روز جلسه زنان چقدر برکت داشت؛ همه صحبتها نور و نمک بود…
یادمه یکی از خواهرها میهمانهاش را آورده بود و چقدر آنها از اینکه با هم دیگر بودیم لذت میبردند. ما در جلسه دعا برای همه دنیا که درگیر بیماری کرونا بودند و همچنین برای پناهندهها یکدل دعا کردیم و بعد سرگرمی داشتیم. از همه مهمتر همه یک رنگ بودیم و دیگه خبری از غیبت و ریا و حسد و چیزهای دیگر نبود؛ همه دلهامون میتپید برای خدایی که خونش رو داد تا ما از گناه پاک شویم.
واقعاً چه میشد که ما زنها خودمان کمی فکر کنیم؛ چرا باید بازیچه باشیم و وقتمان را بیهوده هدر دهیم. در صورتیکه خدا برای تکبهتک ما ارزش قائل شده است.
آمین ما زنان ارزشمان را بشناسیم و در آن قدم برداریم.
نوشته شهرزاد.
شکر که توانسنیم با تمام مشکلات پیروزمندانه دور هم جمع شویم و زمان خوبی را همراه با خداوند و فرزندانش داشته باشیم. میهمانی که تدارک دیده شده بود برخلاف گذشته تمام تکاپویمان این بود که بتوانیم کلام را عمل کنیم، یک دل و با محبت باشیم. و بتوانیم خوراکی را که خداوند به ما داده را همه با هم به اشتراک بگذاریم و با هم این نان را پاره کنیم. عیسی میگوید من نان حیات هستم، هر کس از این نان بخورد حیات خواهد داشت. آمین که همواره این حیات را دریافت کنیم و به یکدیگر انتقال دهیم. مسح و یکدلی با خدا بر همه شما.