شناسنامه فیلم:
«هزارتو» اثری قابل تامل از امیرحسین ترابی در مقام کارگردانی است که از فروش قابل توجهی در کمترین مدت اکران برخوردار بوده است. ترابی که نخستین ساخته خود را بر روی پرده نقره‌ای سینما دارد با حجم انبوهی از انتقادات و نقدها روبرو است، ولی اثر نخستین او جدا از کارکرد او به عنوان کارگردان فیلم، از پردازش و داستان خوبی در کنار بازی‌های ماندگاری از شهاب حسینی، ساره بیات و پژمان جمشیدی نیز بهره می‌برد که اثری قابل تامل را برای تماشاچی خود بارگذارده است.

خلاصه فیلم:
فیلم با گم شدن پسر بچه‌ای بنام بردیا آغاز می‌شود. پدرخوانده او امیرعلی (شهاب حسینی) که به ظاهر مسبب اصلی این گم شدن است با مواجهه با نگار، مادر بردیا یعنی همسر فعلی‌اش (ساره بیات) با بی‌مهری و محکومیتی شدید از طرف او طرد می‌شود. در این میان پرده از خیانت و رابطه پنهانی امیرعلی به کنار می‌رود و گم شدن بردیا دچار حقیقتی دیگر می‌شود.
بهرام دایی بردیا (پژمان جمشیدی) با برملا شدن این حقیقت در پی اخاذی و پول گرفتن از امیرعلی است و داستان تا آنجا به پیش می‌رود که بردیا…

بررسی فیلم:
«هزارتو» همانگونه که از نامش مشخص است از پیچیدگی و گره‌های زندگی کنونی انسان حکایت دارد. تمامی افراد این داستان درگیر گره‌های زندگی خود هستند و به نحوی در پی باز کردن گره‌های زندگی خود تن به هر کاری می‌دهند و در این راه به تمام افراد اطراف خود صدمه می‌زند چرا که دچار خودخواهی و این گره اصلی می‌باشند.
کلید فیلم از همان دقایق ابتدایی در پی سوالی مطرح می‌شود. نگار و امیر علی از یکدیگر می‌پرسند: «با زندگی من چه کردی؟» این پرسشی است که تمامی فیلم ما را در گره‌های این گم شدن‌ها می‌کشاند. براستی با زندگی یکدیگر چه کرده‌ایم؟ هر کدام از شخصیت‌های فیلم به نوعی درگیر این سوال هستند و بردیا که سمبلی از آینده و سعادت انسان‌ها و نسل آینده است ربوده شده و در حال مرگ است. امیرعلی که در پی خیانت و بی‌مهری به زندگی خود باعث شده است تا بردیا تنها بماند و در خطر ربودن و دزدان قرار بگیرد و گم شود. نگار که در پی منفعت طلبی خود به عشق صمیمانه دوستش خیانت کرده است تا خود را به سعادت برساند. او نیز در گم شدن و ربوده شدن بردیا مقصر است. دوست نگار که در پی بدست آوردن حق خود وارد خیانت به نگار شده و در پی آن بردیا را با کمک خواستگار خود دزدیده است و اینک با مرگ این خواستگار بردیا در خطر مرگ و گم شدن همیشگی است. خواستگار او که در پی بدست آوردن همسر مورد علاقه‌اش دست به دزدی و جنایتی زده است که بردیا را به کام مرگ نزدیک کرده است.
بهرام که در پی بدست آوردن پول و انتقام باعث دور شدن ذهن همه از نجات بردیا می‌شود و غافل از اینکه بردیا در این زمان نیاز به نجات دارد. دوست بهرام، مادر نگار نیز در این قتل، گم شدن و مرگ بردیا به نوعی دخیل می‌باشد.
«هیچ‌کس در پی نفع خود نباشد، بلکه نفع دیگران را بجوید.» (اول قرنتیان باب 10: 24)
پولس رسول چه زیبا در این مورد با آنچه از خداوند یافته است ما را هشدار می‌دهد. براستی با زندگی دیگران چه کرده‌ایم. آمین که با شناخت محبت حقیقی و خدای زنده در راه و روش مسیح قدم برداریم و آینده‌های خود و نقشه و اراده خداوند که برای ما نیکوست را بدست آوریم و در پی آن باشیم. این آیه ما را از خودخواهی و منفعت طلبی‌ها هشدار می‌دهد چرا که مانند هزار تو می‌توانیم بردیا و آینده‌های خود را گم کنیم و به مرگ بسپاریم. چراکه دشمن ما، شیطان در کمین است تا آن را ببلعد و بدزدد و نابود سازد.
هوشیاری و حکمت خداوند با شما باد.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

کتاب سبز
فریادی برای عدالت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست