انجيل دروغين برنابا در ايران و ناياب بودن کتاب مقدس و انجيل حقيقي در کتابفروشيها
محبت نيوز بر طبق چند گزارش که در وبسايت خود منتشر کرده به وضعيت خريد و فروش کتب مقدس در ايران پرداخته است. ميدانيم که در ايران به لحاظ امنيتي پيدا کردن کتاب مقدس در کتابفروشيها آن هم به صورت قانوني امري است محال. در همين راستا شخصي بنام مصطفي رحيمي که در شهرستان بوکان يکي از شهرهاي کُردنشين استان آذربايجان غربي در شمال غربي ايران است به اتهام فروش «کتاب مقدس» (انجيل) بازداشت و زنداني شده است.
مصطفي رحيمي از سوي شعبه 101 دادگاه عمومي بوکان به تحمل 3 ماه و يک روز حبس محکوم شده است. منابع نزديک به خانواده اين شهروند، بازداشت او به اتهام فروش انجيل را تاييد کردهاند.
امروزه اگر کسي در ايران به کتابفروشي برود و خواهان کتاب مقدس و انجيل باشد تنها کتابي که در قفسه کتابفروشيها يافت ميشود و يا فروشنده به او معرفي ميکند «انجيل برنابا» است که توسط چندين انتشارات مختلف و با طرحهاي متفاوت و قيمت بسيار مناسب به چاپ رسيده است.
در اواخر ماه مي سال 2012 نسخهاي از اين به ظاهر انجيل کشف شد. نشريات ايراني از اين فرصت استفاده کرده با استناد بر آن ادعا کردند که بازيافت اين نسخه آغاز سقوط مسيحيت و اثبات حقانيت تعاليم اسلام است. مانند بسياري از ادعاهاي بي اساسي که جهان اسلام بر عليه ايمان مسيحي و متون مقدس وارد ميآورد. نشريه بسيج نيز اظهار کرده بود که اين نسخه در مابين قرون پنجم و ششم نوشته شده است. انجيلي که آمدن محمد پيامبر اسلام را نويد ميدهد.
تا چندي پيش روشن نبوده است که انجيل برنابا در چه شرايطي و به چه نيتي و از سوي چه کسي تأليف شده است. سادهترين پاسخ به اين پرسش به زمان تأليف اين کتاب مربوط ميشود. نشانههاي متعددي دال بر آن است که اين کتاب ظاهراً در حدود قرن 16 پديد آمده است. البته پاسخ به پرسشِ مربوط به نيت و شرايطِ نگارش اين انجيل دشوارتر است. غيرمسلمانان اغلب معتقد بودهاند که فردي سابقاً مسيحي که به اسلام گرويده و از اين رو هم با مسيحيت و هم با اسلام آشنايي داشته اين انجيل را تأليف کرده است.
يوبيل، جشني است که خدا در عهد عتيق فرمان داده است تا هر پنجاه سال يکبار برگزار شود. در سال 1300 ميلادي پاپ بونيفيسِ هشتم به اشتباه اعلام کرد که اين جشن بايد به جاي هر پنجاه سال صد سال يکبار برگزار شود. اما پاپ بعدي يعني کلمنت ششم آنرا به همان پنجاه سال يکبار برگرداند و در سال 1350 ميلادي اين جشن برگزار شد. بنابراين در تاريخ کليسا دورهاي وجود دارد که تصور برآن بود که اين جشن بايد هر صد سال يکبار برگزار شود. مولف انجيل برنابا اين اشتباه پاپ را به عنوان واقعيت پذيرفته و در کتابش فصل هشتاد و دوم گنجانده و جشن يوبيل را هر صد سال يکبار عنوان ميکند.
در فصل 119 اين کتاب عيسي طلا و شکر را به عنوان دو امر کمياب و باارزش نام ميبرد. اگرچه ويژگيهاي شکر در هند باستان شناخته شده بود اما به عنوان مادهاي شيرين و براي استفاده تنها در قرن ششم ميلادي بود که تجارت آن آغاز شد. از قرن 11 تا 15ميلادي اعراب انحصار شکر از هند به اروپا را در دست داشتند و ارزش آن همواره با طلا مقايسه ميشد.
دانته شاعر معروف و مشهور قرون سيزدهم و چهاردهم ميلادي است و کتاب کمدي الهي وي معروف است. در اين کتاب وي عروج از آسمان به سوي بهشت را توصيف ميکند. دانته از 9 آسمان صحبت ميکند که همراه با بهشت ميشود ده آسمان يا ده طبقه. نويسنده انجيل برنابا هم به مانند دانته از 9 آسمان قبل از بهشت حرف ميزند. معلوم است که نويسنده ايده 9 آسمان را از خواندن کتاب دانته الهام گرفته است و يا اينکه عيسي در دوران پيلاطس به دنيا آمد در صورتي که در تاريخ به ثبت رسيده که پيلاطس در حدود سال 27 ميلادي به قدرت رسيد و اين نشان دهنده مسلط نبودن نويسنده به تاريخ و دور بودن زمان نگارش آن به واقعه پيش آمده دارد و يا با کشتي عزيمت کردن عيسي به ناصره در صورتي که اگر نويسنده از رسولان آن زمان و آن نواحي بود بايد به خوبي ميدانست که ناصره هيچگونه مرز آبي براي تردد قايق و کشتي ندارد.
اينها تنها چند مورد از بيشمار اشتباهات فاحشي هستند که نويسنده مرتکب شده است و نشان ميدهد که نميتواند انجيل برنابا انجيل حقيقي بوده باشد.
البته جاي هيچگونه تعجب نيست که اين نوشتار جعلي امروزه به اين صورت وسيع نشر و توزيع ميشود و حتي فيلمي سينمايي و سريال تلويزيوني بر اساس آن ساخته شده است. زيرا ايرانيان تشنه حقيقتاند و تشنه کلام خداوند. نيروهاي تاريکي تمام تلاش خود را ميکنند تا اين کلام نجاتبخش به گوش مردم نرسد و با اين استراتژي هولناک که اگر با زدن و بستن و ارعاب نميتوان جلو نياز روحاني مردم را گرفت پس بگذار تا به آنها اين شراب زهرآلود را بنوشانيم تا دروغ را رواج دهيم و آن را به جاي حقيقت به جويندگان حقيقت تحويل داده و اينگونه سعي بر انحراف اذهان جويندگان خداي زنده دارند. ولي ايمان داريم که خداوند بر همه امور مسلط است و روزي خواهد رسيد که پادشاهي خداوند در هر کوي و برزن اين مرز و بوم موعظه خواهد شد و انجيل و کتاب مقدس هديهاي خواهد بود گرانبها که مردم به يکديگر تقديم خواهند کرد چنانچه که هم اکنون هم نيز شاهد آن هستيم و ميبينيم که خداوند چه کارهاي بزرگي در ايران به انجام ميرساند.
چه چيز باعث نجات مسيحيان کرهشماليست
آيا فکر ميکنيد ديکتاتورهاي کرهشمالي براي جهان مضر هستند؟ حال تصور کنيد که مسيحيان اين کشور در چه وضعيتي ميباشند.
همه ما در مورد کليساي بزرگ کرهجنوبي و تاثير آن بر کليساهاي جهان و تعداد ايمانداران آن هميشه برکت گرفتهايم و آن را بارها خوانده و شنيدهايم. در کرهجنوبي بيشتر از 15 ميليون مسيحي وجود دارد و بيش از 21 هزار نفر از 175 کشور مختلف در آنجا مشغول به خدمت ميباشند، اما مسيحيان کرهشمالي چطور؟ مسيحيان کرهشمالي عملاً در اين کشور به صورت نامرئي زندگي ميکنند البته نه از چشم خداوند. آنها مسيحيان نامرئي ناميده ميشوند و هيچ آمار دقيقي از تعداد آنها وجود ندارد ولي تخمين زده ميشود که در حدود 350 هزار نفر مسيحي نامرئي در جمعيت 24 ميليوني اين کشورِ بردهدار وجود دارد.
آيا ميدانستيد که در اوايل قرن 19 ميلادي تا سال 1942 پيونگ يانگ پايتخت کره شمالي را به نام اورشليم شرق ميناميدند؟ طبق گزارش مجله «پراي ويدز» يک پزشک مسيحي در سال 1910 به نام «هورس آلن» در کره شمالي بسيار معروف شد و او را شاه کره شمالي ميناميدند. داستان از اين قرار بود که در آن زمان يک کودتا عليه خانواده سلطنتي کره شمالي شکل گرفته که هورس آلن به زخميهاي اين خانواده کمک بسزايي کرده و به همين طريق توانسته بود عضوي از خانواده سلطنتي شود و مجوز براي انتشار کتاب مقدس و بشارت مسيحيت دريافت کند. به همين ترتيب بود که مسيحيت در آن زمان به رسميت شناخته شد و تعدادشان بسيار افزايش يافت.
حال در نظر بگيريد اگر در پيونگ يانگ پايتخت کره شمالي يا بهتر بگوييم اورشليم شرقي قديم انتشار کلام خدا آزاد بود اين رقم به چه تعدادي ميرسيد؟
پس از جنگ جهاني دوم رژيم کمونيستي کيم ايل سونگ تلاش کرد تمام اديان خارجي به ويژه مسيحيت که به گفتهي او توطئهي امپرياليسم غربي ناميده ميشد را از کشور بيرون کرده و از بين ببرد و کمونيست و پرستش خانواده سلطنتي را جايگزين آنها کند. ثمره اين طرز فکر کيم باعث از بين بردن مسيحيان بيشماري گرديد و کليساها در سراسر اين کشور بسته شدند. بسياري ديگر از اين مسيحيان براي حفظ جان خود مجبور شدند به کره جنوبي فرار کنند و به اين صورت بود که تعداد بسيار کمي از اين مسيحيان در اين کشور باقيمانده و در خفا و به صورت نامرئي تبديل به کليساهاي زيرزميني شدهاند؛ اما به لطف و قدرت خدا در همين جفاها در حال رشد هستند.
در حال حاضر بر اساس آمار منتشر شده از طرف ايالت متحده بيشترين جفا به مسيحيان در کره شمالي اتفاق ميافتد و مسيحياني که از اين کشور فرار ميکنند خبرهايي حاکي از دعاي در اتحاد کليساهاي زير زميني و جلسات پرستش و دعا در اين کشور براي رهايي است. چندي پيش يک بانوي مسيحي که بيش از 20 سال از ايمانش ميگذرد پس از فرار از زندان و خارج شدن از اين کشور تنها جملهاي که از مسيحيت و رشد مسيحي ميدانست دعاي مادرش بود که به او ياد داده بود «پروردگارا، اي يهوه، اي خداوندم، لطفا کمک کن».
در حال حاضر خداوند در پشت همين دربهاي بسته کشور و در اين جفاها، سختيها و خفقان موجود مسيحيان نامرئي را رشد ميدهد. بياييد با هم دعا کنيم براي اين مسيحيان نامرئي تا هر روز از خداوند پر شده و رشد کنند، کلام به هر طريقي مثل خبري که در شماره قبل به تحرير درآمد از طريق بادکنکهاي خوشخبر کره جنوبي به دستشان برسد. آمين که آزادي و روح حکمت بر اين کشور بريزد.