«زیرا من جانِ خستگان را تازه خواهم ساخت و همه پژمردگان را طراوت خواهم بخشید.» ارمیا باب 31 آیه 25
از لنگی تا شفای روحانی
بازیگری که نقش «یعقوب کوچک» در صحنه پربازدید سریال«The Chosen» را به تصویر میکشد، میگوید که پیامهای تشویق و قدردانی زیادی از سوی طرفداران خود در جامعه معلولین دریافت کرده است که صداقت و آسیب پذیری او را ستایش و تحسین میکنند.
«جردن واکر راس»که به عنوان «یعقوب» پسر «حلفای» یا همان یعقوب کوچک در مجموعه داستانی پربازدید «برگزیده» ایفای نقش میکند، به «Christian Headlines» گفت پس از فیلمبرداری صحنه شش دقیقهای که بحث و گفتگوی یعقوب کوچک با عیسی را در مورد ناتوانیاش به تصویر میکشد، از لحاظ عاطفی خسته و بیرمق اما بسیار خشنود بود. در این صحنه(در فصل 3، قسمت 2) یعقوب کوچک میپرسد که چرا به او این اقتدار داده میشود تا دیگران را شفا دهد درحالیکه خودش شفا نیافته است.
در سریال مذکور یعقوب کوچک فردی است که دچار معلولیت بوده و گاهاً به دلیل همین معلولیت نیاز به استفاده از عصا دارد. «راس» خودش نیز دچار اسکلیوز، فلج مغزی و لنگی است. این صحنه در 21 دسامبر در صفحه فیسبوک سریال پست شد و در 24 ساعت 500.000 بازدید را به دست آورد.
راس به «Christian Headlines» گفت: «صحنه گفتگوی یعقوب و عیسی برای بسیاری یادآور تجربیات شخصی خودشان بوده است. من در حدود هزاران نظر و پیام در این مورد دریافت کردهام که بسیاری از آنها از سوی افراد معلول جامعه است، قشری که خودم به شخصه به عضویت در آن افتخار میکنم و همچنین با کودکانی آشنا شدهام که خود یا والدینشان درست مثل من مبتلا به اسکولیوز و فلج مغزی هستند.»
راس در ادامه گفت: «همه ما در وجودمان چیزی داریم که آرزو میکنیم بتوانیم تغییرش دهیم. در کودکی هرگز فکر نمیکردم که لنگی چیز بدی باشد تا وقتیکه دیگران گفتند بد است. امیدوارم این صحنه بتواند به مردم نشان دهدکه متفاوت بودنشان به این معنی نیست که درمانده و از پا افتادهاند، آنها هم درست مثل افراد سالم شایسته عشق و محبت هستند و به همان اندازه میتوانند به دیگران عشق بورزند و از شرایطشان برای انجام کارهای خوب در جهان، کمک به دیگران، تقویت و تشویق و الهام بخشیدن به آنها استفاده کنند. امیدوارم پیامی که مردم از این صحنه دریافت میکنند این باشد که اگرچه هرگز به ما وعده داده نشده که حتما شفای جسمانی را در این زندگی دریافت میکنیم اما فکر میکنم در بیشتر مواقع، شفای مورد نیاز ما درونی و باطنی است یعنی التیام زخمهایی که دیگران بر قلب یا روان ما وارد کردهاند؛ به نظر من این پیامی است که باید دریافت کنیم و بسیار مفتخر و قدردانم که بخش کوچکی از آن بودهام.»
راس گفت که این صحنه برایش «تجربهای شفابخش و تسلی دهنده» بود. او میگوید: «قبل از «The Chosen»، هر پیشنهاد بازیگری که تا به حال دریافت کرده بودم، یا از من خواسته میشد یا خودماحساس میکردم که باید لنگی و معلولیتم را پنهان کنم؛ یا تا جایی که میتوانم آنها را بپوشانم.
اما تیم «The Chosen»، تهیه کننده ما «Dallas Jenkins» و نویسندگان فوقالعادهمان تفاوتهایم را با آغوش باز پذیرفتند و آن را بخشی از نقشم کردند. این صحنه، جایی است که واقعاً توانستم بسیاری از ناامنیها و کشمکشها، تردیدها و سؤالات و همه آنچه که در تمام عمرم با آنها دست و پنجه نرم میکردم را رها کنم. کلمات زیبایی که نوشته شد نیز کمک کننده بود.»
راس گفت: «از نظر عاطفی تجربه سخت و طاقت فرسایی بود. در پایان روز، احساس میکردم در دوی ماراتن شرکت کرده ام؛ اما تجربه خوبی بود. مثل حسی که بعد از انجام تمرینات ورزشی سخت داری، واقعاً خسته هستی اما احساس خوبی نیز داری. احساس میکنی کاری مفید انجام دادهای.»
فصل 3 این سریال را میتوانید به صورت رایگان در اپلیکیشن «The Chosen» و یا «Angel Studios» مشاهده کنید.
«افسانه پرِ پرواز»
«Andrew Peterson» به هیچ وجه برنامهای برای نوشتن کتابی معروف برای کودکان نداشت بلکه فقط برای فرزندانش میخواست داستانی را بنویسد که دوستش داشته باشند.
«پیترسون» به «Christian Headlines» گفت: «من فقط فردی به شدت پیگیر هستم.»
پیترسون هنگامی که شروع به نوشتن سری کتابهای «افسانه پرِ پرواز» کرد یک آهنگساز مشهور مسیحی بود. این مجموعه داستانی شامل 4 کتاب است که در دنیای خیالی اتفاق میافتد و ماجراهای «خانواده ایگیبی» که علیه نیروهای شریر میجنگند را روایت میکند. این کتاب که به پرفروشترین هفتهنامه انجمن ناشران مسیحی انجیلی تبدیل شده در ایران با نام « افسانه آنیرا» به چاپ رسیده است. کمپانی «Angel Studios» اخیراً دو قسمت اول انیمشن داستانی که بر مبنای همین کتاب است را روانه بازار کرده است.
«پیترسون» در ادامه گفت: «فقط میخواستم ببینم نوشتن یک داستان فانتزی چه حسی دارد. وقتی شروع به نوشتن کردم فرزندانم در سن و سالی بودند که میتوانستیم به عنوان یک خانواده داستان را با هم بخوانیم. میخواستم داستانی بنویسم که اندرو 10ساله دوست داشته باشد بخواند. فرزندانم بهترین مخاطب آزمایشی بودند. در طول هفته قسمتهایی از داستان را مینوشتم و بعد برایشان میخواندم و میدیدم که چگونه مشتاق ادامه داستان هستند، این تمام چیزی بود که میخواستم. واقعا دلم میخواست بهترین داستانی که میتوانستم بگویم را روایت کنم و به عنوان یک مسیحی، فقط به قدرت خدا و اینکه خدا هرکاری که بخواهد را به انجام میرساند؛ اعتماد کردم.
خوانندگان تاکنون استقبال خوبی از این انیمیشن داستانی که اهمیت خانواده و اتحاد خانوادگی را به تصویر میکشد داشتهاند، موضوعی که کمتر در محتواهای تماشای آنلاین دیده میشود.
«پیترسون» در ارتباط با انعکاس تصویر خانواده در برنامههای آنلاین گفت: «خانواده، بیشتر اوقات در رسانه، اجتماع واقعی از انسانهایی است که با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند و به یکدیگر نیش و کنایه میزنند و دائماً در حال جر و بحثهای بیمورد هستند. اما واقعاً فرزندان من اینگونه نیستند. آنها بچههای خوبی هستند و ما همه با هم یک تیم هستیم. فکر میکنم در بعضی فیلمها اینطور نشان داده میشود که والدین و فرزندان علیه یکدیگرند. اما تجربهای که من از خانواده دارم اینطور نیست؛ ما خیلی خوب با هم کنار میآییم، به هیچ وجه کامل نیستیم اما همدیگر را دوست داریم و این چیزی بود که میخواستم در این داستان نشان داده شود که بسیار مورد تحسین خانوادهها قرار گرفت.»
تشویقتان میکنیم در تعطیلات نوروزی همراه خانواده به تماشای این سریالهای زیبا نشسته و اجازه بدهید در این عید آغازها و تازه شدنها، خداوند از طریق این مجموعهها دیدی تازه و مسیری نو برای سال پیش رو به شما عطا فرماید.