شناسنامه فیلم:
فیلم سینمایی “دختر” از ساختههای زیبای کارگردان کشورمان “رضا میر کریمی” میباشد که در مقایسه با دیگر ساختههای ایشان ساختاری ساده و کم شخصیتتری را داراست. میرکریمی در کارنامه خود آثاری چون کودک و سرباز، زیر نور ماه، خیلی دور خیلی نزدیک، یه حبه قند، به همین سادگی و… را ثبت کرده است.
“دختر” به نویسندگی مهران کاشانی که در کارنامه هنری خود فیلمهای زیر نور ماه، آواز گنجشکها، دیگری و… را قبل از “دختر” به یادگار گذاشته است.
این فیلم در هفت بخش از سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ گردید.
بازیهای زیبای فرهاد اصلانی و مریلا زارعی و همینطور موسیقی زیبای محمدرضا عقیلی در قابل لمس کردن این فیلم نقش بسازایی را ایفا کرده است.
خلاصه فیلم:
ستاره دختری جنوبی و اهل آبادان است که پدرش در پالایشگاه نفت به عنوان سرپرست مشغول کار است. دوست ستاره که قصد دارد برای تحصیل به کانادا مهاجرت کند تمامی دوستانش از جمله ستاره را به میهمانی و دورهمی برای خداحافظی به تهران دعوت میکند. وقتی ستاره با وجود ترس و دلهره برای گرفتن اجازه این سفر با پدرش وارد گفتگو میشود با جواب منفی تندی از طرف پدر و خانواده روبرو میشود. از این جهت تصمیم میگیرد که مخفیانه به این دورهمی برود. غافل از اینکه برنامهریزیهای او برای بازگشت دچار مشکل خواهد شد. پرواز برگشت او به آبادان به علت گرد و غبار بر روی آسمان آبادان لغو شده و او مجبور میشود حقیقت را به پدرش بگوید.
احمد (فرهاد اصلانی) با عصبانیت با اتومبیل به سمت تهران به جهت بازگرداندن دختر خود حرکت میکند. احمد سعی میکند عصبانیت خود را فرو نشانَد ولی با برخورد موتور سواری با اتومبیلش و فحاشی او از کوره بدر رفته و سیلی محکمی به ستاره میزند، سپس به طرف موتور سوار میرود.
ستاره از اتومبیل فرار کرده و به خانه عمه خود، فرزانه (مریلا زارعی) پناه میبرد. احمد که سالهاست با خواهر خود رابطهای ندارد برای بازگرداندن دخترش مجبور به ملاقات با فرزانه میشود و در آنجا درمییابد که خواهرش سالهاست با مشکلات فراوانی زندگی میکند، مقروض و در شرف طلاق گرفتن است.
بررسی فیلم:
“دختر” در اوج ساختار ساده خود، لایههای عمیقی در رابطه با خانواده را به تصویر میکشد. ستاره به دنبال حس آزادی و استقلال تصمیم میگیرد بر خلاف نظر پدرش مسافرت کند. از طرف دیگر دخترانی که بدلیل عدم استقلال فکری تصمیم میگیرند از کشور خارج شده و یا ازدواج کنند.
سکانسهای کافی شاپ و دورهمی دخترانه فیلم، همراه با دیالوگهای ساده که در بردارنده شوخیهایی است که گویی عقدهگشایی دختران را بیان میکند. دخترانی که دورهمی خود را اوج آزادی و استقلال میبینند و این آزادیهای کوچک را فرصتی در نشان دادن فریاد خود از جامعه و خانواده بیان میکنند.
کارگردان با به تصویر کشیدن پالایشگاه نفت آن هم از نمای بالا که اوج قدرت را بیان میکند سعی دارد حرف بزرگی را به تصویر بکشد. از طرفی مردمی را نشان میدهد که بر روی این نفت زندگی کرده و وفادارانه خدمت میکنند ولی سهمی از آن را ندارند و از طرف دیگر صحنهای که احمد با سقف قدیمی و خراب شده در منزل خواهر خود، حس تنگدستی و فقر را تجربه میکند، خانوادهای که طلبکار برای وصول طلبش آنها را تحقیر میکند؛ همه این تصاویر از زندگی در فقر در اوج ثروت را ندا میدهد.
احمد، پدری که سعی دارد مراقب و محافظ خانواده باشد و همه چیز را تحت کنترل خود اداره کند و در تضاد مهربانی درونی و خشونت و نگرانی بیرونی خود درمییابد که راهکارهای او نتیجه معکوس داده است.
شخصیت سرکوبگر پدر به مرور در این فیلم به شخصیتی درام تبدیل میشود. شخصیتی که در سکوت سعی به کنترل همه چیز داشت به سخنگویی که به تبادل نظرات اهمیت میدهد تغییر مییابد.
او که در ابتدا حتی حاضر نیست دقایقی در منزل دوست ستاره استراحت کند به شخصیتی تغییر مییابد که برای فهمیدن و درک حقیقت چند روز در منزل خواهر خود ساکن میشود و این صبوری او پرده از ابهاماتی که داشت برمیدارد. او درمییابد که مراقبت و محافظت از دیگران میبایست در چارچوب محبت قرار بگیرد. محبتی که کلام به ما میگوید بردبار و خویشتندار است. احمد، خواهر خود را بدلیل مخالفت با نظراتش طرد کرده و حال میفهمد که این دوری چه آسیبهایی به او وارد کرده است. آسیبهایی که شاید جبران ناپذیرند و اکنون برای دخترش نیز، در حال وقوع است.
فیلم “دختر” فیلمی قابل تامل است و پیشنهاد میدهیم در زمان تماشای این فیلم به تاثیراتی که هر شخصیت در زندگی دیگران دارد توجه نمایید.