شناسنامه فیلم:
الکس گارلند، رماننویس و نویسنده انگلیسی تبار اینبار در فیلم “نابودی (Annihilation)”، که در سال ۲۰۱۸ اکران شد توانست امضای دیگری در کارنامه هنری خود به عنوان کارگردان به جا گذارد. الکس که پیش از این آثار برجستهای مانند EX-Machina محصول سال ۲۰۱۴ و همینطور نویسندگی اثر “28 روز بعد” را در کارنامه خود ثبت کرده است اینبار در کنار تیم موفق خود توانست قدرت خود در تصویر سازی نوشتههایش را نیز به معرض نمایش بگذارد. در این فیلم بازیگرانی همچون ناتالی پورتمن، اسکار آیزاک، جنیفر جیسون لای، گینا رودریگز، تسا تامسون و تووا نوتنی نقش آفرینی کردهاند.
خلاصه فیلم:
در یک فاجعه ناشناخته زیست محیطی گروهی سرباز وارد منطقهای به نام روشنایی لرزان میشوند که تنها یکی از آنها از آنجا جان سالم به در میبرد. لینا، همسر تنها بازمانده، یک زیست شناس است و حال پس از یکسال بیخبری از همسر خود که وارد “روشنایی لرزان” شده است تصمیم میگیرد به روشنایی لرزان وارد شود.
او با یک گروه پنج نفری وارد ماجرا میشود اما با فاجعههایی روبرو میشوند که از آنها گریزی نیست. کسانی که به این مکان وارد میشوند بزودی تبدیل به گیاهانی میشوند که در درون آنها شروع به رشد کرده است…
بررسی فیلم:
“نابودی” خبر از فاجعهای بزرگ دارد که با ناشناختههایی که سعی میکنیم با روش و تفکر خود آنها را بشناسیم دست به گریبان است.
روشنایی لرزان در دنیا شروع شده و هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشود؛ نمادی از شریر و دنیای حاکمیت اوست و مانندی شیری غران در کمین است تا ببلعد و بدزدد. دنیای دیگری از ناشناختههایی که نمیتوان با عقل و منطق انسانی آن را دریافت. دنیایی که حتی نمیدانی چطور و چگونه به درونت رخنه کرده و چیزی را پرورش میدهد تا تو را به گیاهی تبدیل کند.
در این روشنایی لرزان انسانها به گیاهانی حتی شاید زیبا تبدیل میشوند، نمادی از زندگی نباتی، حیاتی مرده و بدون حرکت. شاید زندگی بسیاری از ما انسانها بدون ثمره و حرکت و راه خداوند است و تبدیل به گیاهانی شدهایم که به ظاهر حیات دارند ولی حرکت و راهی در آنها وجود نخواهد داشت.
در صحنههای پایانی میبینیم که این ناشناخته در فانوسی رخنه کرده است و در حال خرابی و نابودی ساختمان فانوس است. مسیح ما را نور جهان خوانده است که با تابیدن نور حقیقی در ما که همانا خود مسیح است، تابشی باشیم برای کشتیها و انسانهای گمشده و گرفتار در طوفانهای زندگی. او ما را دعوت میکند تا مانند آینههای فانوس دریایی تابش نور را به طوفان زدگان برسانیم که همان پیام و مژده خوش انجیل است و شیطان از این هدایت و رهبری خشنود نخواهد بود و همواره در پی ویرانی ساختمانها و معابد نوری است که در مسیح بنا شدهاند؛ از طرفی همانگونه که در مزمور 11 میخوانیم “پارسا و شریر را خداوند میآزماید”. در سکانسهای انتهای فیلم شخصیت تیره و تاریکی که از لینا بر میخیزد بیانگر نیمه تاریکی است که هنوز از زندگی گذشته در ما وجود دارد. آمین که در مسیح بنا شویم و هر روزه نور او ما را در پیدا کردن راه و رفتارمان هادی باشد، در کلام او رشد کرده و زندگی در نور را بپوشیم. آمین که با دیدن این فیلم به گفتگو و تامل در مورد رخنه کردن شیطان در ما و کنترل بوسیله نفسمان پرداخته، دقایقی را به مشارکت بگذرانیم و برای یادآوری هر روزه زندگی در نور در دعا باشیم…
امید سبوکی