سلامي دوباره به همه اسميرناييهاي عزيز، بسيار خوشحال هستيم که در اين صفحه دوباره ميتوانيم با هم مروري بر چند تابلو داشته باشيم.
در این صفحه این بار به چند اثر نگاهی میاندازیم تا در شناخت خدای حقیقی تأملی کنیم، خدایی که برای نجات ما یگانه پسرش را فرستاد تا پا به این جهان بگذارد و ما را با خودش آشتی دهد و وارد رابطهای پر محبت کند. در این صفحه میخوانیم که چطور عیسی با وجود ضعفها و گناهانمان ما را در آغوش میگیرد و میبخشد و زندگی دوباره عطا میکند.
عيسي و زن گناهکار (زناکار)
اين تابلو اثر «واسيلي پولنوف» بين سالهاي 1886-1887 در ابعاد 325 در 611 سانتيمتر با رنگ روغن روي بوم کشيده شده است. واسيلي در سال 1844 متولد و در سال 1927 درگذشت.
او اين تابلو را بر اساس انجيل «يوحنا باب هشتم » به تصوير درآورده است. فريسيان زني را که هنگام زنا ديده بودند دستگير کرده و نزد عيسي آوردند تا او را بيازمايند و ببينند چه حکمي ميدهد، اما عيسي با حکمت و شجاعت گفت: «هر کسي که در بين شما گناهي نکرده است سنگ اول را بزند.» در اين تابلو دقت نقاش روي سنگها بسيار ملموس است و توجه بيننده را به خود جلب ميکند، سنگهايي که روي سطح خيابان، پيادهروها يا حتي سنگهايي که به آن تکيه داده بودند و روي آن نشسته بودند. واسيلي بهطور هنرمندانه و به دقت به آنها پرداخته است. منظور از اين سنگها گناهان هستند که فريسيان، (کساني که گناهانشان از همه بيشتر است) دیگران را محکوم ميکردند و ميخواستند آن زن سنگسار بشود، اما عيسي با نگاهي پر از محبت به آن زن گفت من تو را محکوم نميکنم. پيام اين تابلو براي امروز ما نيز هست. بعضي وقتها ما هم به گناهان خود تکيه ميکنيم اما عيسي تاکيد بر بخشش گناهان دارد. مهم نيست سنگهايمان چقدر بزرگ شده باشد، به شرط پذيرفتن مسيح در زندگيمان گناهان ما پاک ميشود و اين بخشش براي تمام مليتها است؛ تمرکزمان را از گناه برداريم و به عيسي چشم بدوزيم. اگر در تاريکيهاي زندگي هستيم او قادر است با محبت دستان ما را بگيرد و نجات بدهد. از محکوم کردن خود دست برداريم و درِ قلبمان را براي اين خداي عاشق باز کنيم.
زنده شدن دختر يايروس
«ايليارپين» نقاشی «روسي» که در سالهاي 1844-1930 ميزيست. او اين اثر را در سال 1871 در ابعاد 229 در 382 سانتيمتر با رنگ روغن روي بــــوم بر اساس انجيل «لوقا باب هشتم» به تصوير کشيده است.
دختر «يايروس» رئيس کنيسه مرده بود. وی براي نجات دخترش نزد عيسي رفت و عيسي به او گفت: «نترس ايمان داشته باش دخترت شفا پيدا ميکند.» در اين تصوير، نقاش چراغداني را بالاي تخت دختر به تصوير کشيده است که در عهد عتيق نمادي از آمدن مسيح بوده است؛ عيسي در عهد جديد خودش را نور جهان معرفي ميکند، همانطور که در انجیل «يوحنا باب یک» ميخوانيم :
آن نور به جهان آمد تا به ما اين حق را بدهد که هر که او را ميپذيرد فرزند خدا شود و حيات داشته باشد و از هلاکت نجات پيدا کند.
همانطور که در تصوير ميبينيم نور جهان به ديدن دخترکي که مرده بود آمد تا مرده حيات يابد. نور جهان آمد تا نه تنها ما حيات داشته باشيم بلکه با خداوند در رابطه باشيم. عيسي قادر است به من و شما هم حياتي تازه ببخشد و رابطه با پدر را ايجاد کند، به زندگيهاي سردمان نيز اميدي تازه بدهد.
امروز ما هم ميتوانيم مثل يايروس براي خانوادههايمان شفاعت کنيم و نور جهان را بر ايران و ايراني دعوت کنيم.
ايوب و دوستانش
اين هم يکي ديگر از آثار «ايليارپين» ميباشد که در سال 1869 در ابعاد 137در 200 سانتيمتر با رنگ روغن بر اساس کتاب «ايوب باب چهارم» کشيده شده است: «زمانيکه ايوب همه دارايياش را از دست داد اما از ايمان به خدا و اعتماد به او دست برنداشت.» ايليارپين صخرهاي را در اين تابلو کشيده است که به معناي کلام خدا و عيسي است. خدا در هر شرايطي کنار ما است حتي وقتي ما همه چيزمان را از دست بدهيم. دوستان ايوب که از لباسهايشان مشخص است افرادي ثروتمند بودهاند به ديدن ايوب آمده و با او حرف ميزدند، چقدر خوب است ما هم بهعنوان ايمانداران براي دوستان خود گوشي شنوا باشيم و در شرايط سخت کنارشان بايستيم و دعا کنيم. در هر شرايط سختي هنوز خدا کنار ماست پس چقدر مهم است که ما خادمين براي يکديگر قدم برداريم و همديگر را تشويق کنيم چنانکه در کلام آمده است: «بارهاي يکديگر را متحمل شويد.» عيسي فرمود يکديگر را محبت کنيد آنچنان که من شما را محبت ميکنم.